افغانستان کشور بحرانها و چالش هاست. بحران هایی که تمامی ندارند؛آمده اندکه بمانند و بسیاری از آنها اکنون جزء عناصر اصلی زندگی جمعی در کشور شده اند. بحران مشروعیت، بحران مشارکت، بحران توزیع و.... همه این بحرانها در زمانی بوده و در زمان دیگر نبوده یا کمرنگ شده اند اما یکبحران همیشه بوده است: بحران گرسنگی
این بحران همزاد با تاریخ کشور است. در طول 20 سال اخیرکه میلیاردها دالر کمک؛ سالانه به افغانستان سرازیر میشد سطح فقر در یک شیب تند در حال افزایش بود تنها در سال 2013 تا 2014 سطح فقر از 46 درصد به 49 درصد افزایش یافته بود. علت آن هم بیش از همه یک شاخص بود: "فساد"
با وجود این؛ بعد از تسلط گروه طالبان، فقر به گونه ای چشمگیر افزایش یافته است. اکنون بیش از 20 میلیون نفر در افغانستان در معرض خطر قحطی شدید قرار دارند و بیشتر از همه این زنان و کودکان هستند که در خطر قحطی و آسیبهای وحشتناک ناشی از آن هستند زیرا آنها به دلیل محدودیت ها در رفتار، تحصیل، کار و حضور در اجتماع آخرین افرادی هستندکه به غذا، آب و سرپناه و مراقبت های بهداشتی دسترسی دارند.
سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد در آخرین گزارش خود در 4 مه (2023 میلادی) اعلام کرد افغانستان بار دیگر در جمع 7 کشوری است که شهروندان آن با فقر و گرسنگی حاد روبرو هستند.
دیوید دیزلی رییس برنامه جهانی غذا نیز افغانستان را "جهنم روی زمین" توصیف کرده و گفت که در نزدیک به دو سال اخیر نه تنها وضع تغییری نکرده بلکه به مراتب بدتر شده است.
حقیقت این است که بعد از تسخیر کشور توسط طالبان ،گرسنگی و فقر ناشی از آن توسط این گروه؛ می تواند بیشتر از جنگ و بمب گذاری در دو دهه گذشته افغانها را قربانی کند. بر همین اساس خانوادههای درمانده افغانستانی تصمیم های خطرناک تری برای زنده ماندن گرفته اند که شاملفروش اعضای بدن، فروش فرزندانشان و یا کارهای دیگری است که قبلا هرگزانجام نمی دادند؛ نورا حسنین معاون سازمان امداد رسانی " سیو د چیلدرن" در گزارش خود درباره وضعیت گرسنگی در افغانستان از آن به عنوان "استراتژی انطباقی مضر" یاد کرده است.
به طور کلی تامین مواد غذایی در افغانستان چالش بزرگی است، هرچند با توجه به سطح پایین زندگی در کشور معیارهای تغذیه در افغانستان پایین است ولی همین معیار پایین هم در دسترس نیست و افغانستان به نگرانی بزرگ جهان در عرصه تغذیه تبدیل شده است.
در دو دهه گذشته غرب مشارکت گسترده ای در افغانستان داشت و در بخش های نظامی، سیاسی و اقتصادی به دولت کمک می کرد. سه چهارم هزینه های عمومی توسط جامعه بین المللی پرداخت می شد. بسیاری از پروژه های توسعه ای برای صدها هزار نفر شغل ایجاد کرده بود، اما یک شبه تمام وضعیت نیم بند موجود فرو پاشید. طالبان به سرعت از راه نظامی کشور را تصرف کردند آنها حکومتی تشکیل داده اند که در سطح ملی مشروعیت ندارد، در سطح بین المللی به رسمیت شناخته نشده، منزوی و تحریم شده و سیستم بانکی آن فروپاشیده؛ افغانستان از بازارهای اقتصادی و مالی جهان تجرید شده و به "اقتصاد معیشتی" برگشته است.
آمریکا و غرب مجوزهایی را برای کمک های بشر دوستانه صادر کرده اند و علاوه بر آن ایالات متحده به صورت هفته وار بسته های نقدی 40 میلیون دالری را در اختیار طالبان قرار می دهند اما سوال اصلی این است که آیا این کمک ها به نیازمندان واقعی و افرادی که در معرض خطر قحطی و گرسنگی هستند می رسد؟
مطابق گزارش شاخص جهانی گرسنگی حدود 6 درصد کودکان در افغانستان قبل از سن 5 سالگی می میرند که سوء تغذیه عامل عمده مرگ میر آنهاست. آیا زنان و کودکان که بیشترین آسیب را از وضعیت موجود دیده اند از این کمک ها منتفع شده/ خواهند شد؟ جواب به این سوال بر اساس پژوهش ها و تحقیقات میدانی مشخص است. (گزارش جان ساپکو بازرس ویژه ایالات متحده آمریکا در امور بازسازی افغانستان "سیگار"در30 حمل 1402).
به نظر می رسد این کمک ها بیشتر از هر چیزی باعث کمک به دوام حکومت طالبان شده است. گزارش های بسیاری وجود دارد که نشان می دهد طالبان با استفاده از این کمک ها به تجهیز خود برای سرکوب مخالفان سیاسی بهره برده است. در حالی که 20میلیون شهروند افغانستان با گرسنگی شدید دست و پنجه نرم می کنند(گزارش "اوچا" دفتر هماهنگ کننده کمکهای بشری برای افغانستان) و شش میلیون در یک قدمی قحطی قرار دارند.
زنان سرپرست خانوار از کار منع می شوند ، فشار بیکاری و فقر ناشی از آن روز به روز بیشتر می شود و از همه مهمتر یک میلیون کودک دچار سوء تغذیه مفرط هستند؛ طالبان هزینه های هنگفتی را صرف تغییر یونیفورم سربازانش می کند. عدم تغییر محسوس در زندگی مردم دال بر صحت این موضوع است که کمک های نهادهای بین المللی تغییری در زندگی و وضعیت اقتصادی مردم ایجاد نکردهو فقط طالبان و اعضای این گروه هستند که از این کمک ها منتفع می شوند. تنها چیزی که مشهود است ممنوعیت های گسترده برای زنان و دختران و وضعیت وخیم حقوق بشری در کشور است.
اگر در روش مصرف و چگونگی رساندن این کمک ها به مردم و نیازمندان واقعی چاره ای مناسب اندیشیده نشود، طالبان ملزم به رعایت حقوق بشر و آزادیهای سیاسی و اجتماعی نشوند و راهبردی درست برای مصرف کمکهای سازمان ملل و سایر نهادها تعریف نشود، وضعیت ناشی از فقر و گرسنگیدر کشور سایه افکنده و افغانستان همچنان در راس کشورهای گرسنه جهان باقی خواهد ماند. این دورنمای حکومت طالبانی با وضعیت کنونی است: کشوری فقیر، بدون پشتوانه مشروعیت داخلی، تجرید شده از جهان؛ باکودکانی که از سوء تغذیه مفرط رنج می برند و زنانی که روز به روز ممنوعیت های جدیدی بر آنها تحمیل می شود.
سیدعلی حسینی-
خبرگزاری جمهور