۰

درسی که باید از یک حادثه آموخت

چهارشنبه ۲۳ حمل ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۵۹
درسی که باید از یک حادثه آموخت
روز گذشته خبر کشته شدن شش نفر از اعضای جبهه آزادی ضد طالبان در کوههای اطراف قریه شتل پنجشیر منتشر شد. این افراد شامل لیست زیر بودند:
 1- فرمانده بصیر اندرابی 2- فهیم سالنگی 3- اکمل امیری 4- برهان اندرابی 5- قربانعلی بامیانی 6- حسین سمنگانی 7- صبور فاریابی

هرچند نام فرمانده اکمل امیری بطور رسمی جزو شهدا اعلام نشده و گفته می شود او بعد از کمین طالبان و پس از درگیری، مفقود است و از سرنوشت او اطلاعی در دست نیست.

واکنش به شهادت این افراد بسیار جالب و مهم بود. رسانه ها و فضای مجازی افغانستان عموماٌ پر است از ابراز همدردی و غمشریکی و نیز تحسین مبارزان و نفرین بر طالبان. این حجم از نفرین بر طالب و ابراز همسویی با مبارزان ضد طالب کم پیشینه است. جمع زیادی از آگاهان و تحصیلکردگان قوم پشتون نیز عملا در کنار مقاومتگران قرار گرفتند، حمایت کردند و طالب را لعن کردند.
 
بیشترین واکنش ها در خبر شهادت اکمل امیری بوده است. اکمل یک جوان عضو قطعه کوماندو در زمان جمهوریت بود که همراه با بصیر اندرابی بعد از فروپاشی ساختار نظامی سابق، راهی جبهات جنگ برضد طالبان شدند.
خبر کشتن آنها بهانه ای شد که مردم و جوانان با تهیه و نشر سخنان احساسی و حماسی این مقاومتگران موجی از خشم مردمی ضد طالبان را در شبکه های مجازی برانگیزند.

نگارنده، واکنش های مردم را رصد نموده و این حجم از ابراز همسویی با عناصر ضدطالبان و انزجار از طالب را کم پیشینه دیده است.

واکنش ها به کشتار مبارزان ضد طالب، واضحاٌ بیانگر نفرت عمومی از طالب و حمایت عمومی از مخالفان این گروه است. مردم عملا و عینا خودشان را در کنار مخالفین طالبان می بینند. نفرت از طالب بعنوان حکومت مستقر به شکل غیرقابل انکار در بین مردم افغانستان وجود دارد. این مسئله بسیار مهم است و هیچکسی نباید این واقعیت را ساده بداند و بی اهمیت بگیرد و بی تفاوت بگذرد.

این احساسات عمومی و گسترده مردمی  زنگ خطری است برای حامیان طالب، برای رعیت های طالب و برای بیعت کنندگان با طالب و برای لابیگران طالب و برای مزدوران طالب. قضاوت مردم و باور مردم و نگاههای تیزبین مردم را هرگز نباید نادیده گرفت و هرآنکس که این مسئله ی ساده را نبیند و نفهمد یقینا از تجربه و آینده نگری بی بهره است.

قضاوت مردم را نباید دست کم گرفت. مردم تماشا می کنند و این تماشاگری به معنای نبودن نیست. مردم قضاوت می کنند و بعد از قضاوت، بیان می کنند و بعد از بیان و همه گیری روایت ها وارد میدان می شوند و زمانی که مردم عمل کنند هیچ قدرتی و هیچ ابزاری توان مقابله با مردم را نخواهد داشت.

مردم حافظه دارند و حافظه جمعی بسادگی پاک شدنی نیست. درس مهم برای ما اینست که متوجه نگاهها و قضاوت های مردم باشیم. سکوت مردم در قبال حاکمیت طالب هرگز به مفهوم پذیرش رعیت بودن به طالبان نیست. دوستان و دشمنان یک ملت، در شرایط سخت آنها شناخته و سنجیده می شوند. استقرار حکومت یک گروه غیر مردمی، به معنای پایان کار و پهن کردن بساط و دراز کشیدن نباید باشد.
 
یک نکته مهم را هرگز خلط نکنیم: نفرت مردم افغانستان از رهبران جهادی و سیاسی، هرگز به مفهوم رضایتمندی مردم به طالبان نیست. مردم از رهبران خطاکار سیاسی راضی نیستند اما هرگز حاکمیت طالبان را تحمل نخواهند کرد و به هر شیوه ای فرصت برای مبارزه عناصر ضدطالبانی را میسر خواهند کرد.

لذا ما نباید فریب شرایط کوتاه مدت تاریخی را بخوریم. افغانستان کشور کودتاها و جنگ و انقراض است؛ حکومتها دولت مستعجل هستند، هشتاد کشور، نتوانستند یک حکومت را بیش از 20 سال نگه دارند و طالب نیز قطعا ظرفیت حکومت بلندمدت را ندارد. پس ما می مانیم و ملتی که می بینند و قضاوت می کنند.

محمد جورکشانی – خبرگزاری جمهور
 
 
 
 
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


United States
هیچ نیاموزد ز هیچ آموزگار
آنکه نه اموخت از گزشت روزگار
نتیجه نشر عکس های فیسبوکی همین است.
پربازدیدترین