فنلند به عنوان سی و یکمین عضو ناتو به این ائتلاف پیوست.
ترکیه با شکایت از حمایت فنلند از «تروریستها» این درخواست را به تاخیر انداخته بود. سویدن نیز به دلیلی مشابه با مخالفت ترکیه رو به رو است.
ینس استولتنبرگ؛ دبیرکل ناتو گفت: «ما برای اولین بار پرچم فنلند را اینجا در مقر ناتو به اهتزاز درمیآوریم. این روز خوبی برای امنیت فنلند، برای امنیت شمال اروپا و برای کل ناتو خواهد بود.» او گفت: «در نتیجه سویدن نیز امنتر خواهد بود.»
فنلند، کشوری که ۱۳۴۰ کیلومتر مرز با روسیه و یکی از قویترین زرادخانههای توپخانه ای در اروپای غربی را دارد در واکنش به تهاجم گسترده روسیه به اوکراین، تصمیم گرفت بیطرفی خود را کنار بگذارد و به ائتلاف بپیوندد.
فنلند به هفتمین کشور ناتو در دریای بالتیک تبدیل خواهد شد که دسترسی ساحلی روسیه در سنت پترزبورگ و منطقه استراتژیک کالینینگراد را محدودتر خواهد کرد.
تردیدی نیست که پیوستن فنلند به ناتو برای غرب از این حیث که مرزهای ناتو با روسیه را دوبرابر می سازد و به پروژه گسترش این سازمان نظامی به سمت شرق، کمک شایان توجهی می کند، اهمیت راهبردی دارد؛ اما اینکه با توجه به تهدیدها و هشدارهای صریح روسیه، این اقدام تا چه اندازه در عمل به ناتو امکان می دهد که به یک ماجراجویی مستقیم، تازه و خطرناک علیه روسیه دست یازد و نیروها و تسلیحات جنگی و جاسوسی خود را در امتداد مرزهای ملی روسیه، مستقر سازد، مساله ای است که نیاز به زمان دارد و هنوز درباره عملیاتی شدن آن، تردیدهایی مطرح می شود.
با این حال، روی کاغذ، این ایده را نمی توان رد کرد که مهم ترین اصل ناتو یعنی حمله به یک عضو به معنی حمله به تمام اعضاست، می تواند درباره فنلند نیز صادق باشد و روسیه دیگر شاید مانند گذشته نتواند بی پروا اقدام به نقض حریم هوایی، زمینی و دریایی فنلند کند؛ بدون آنکه درباره پیامدهای واقعی آن یعنی واکنش ناتو هراس داشته باشد. این ایده را می توان به سناریوهای بدتری مانند درگیری مستقیم میان روسیه و فنلند نیز تعمیم داد.
در شرایط کنونی اما بدون ارائه هرگونه رویاپردازی و ارائه تحلیل های انتزاعی و برداشت های فضایی، آنچه اهمیت دارد، پیام نمادین پیوستن فنلند به ناتو است. در وضعیتی که روسیه در حال تثبیت مواضع خود در شرق اوکراین است و بخش هایی مهم از سرزمین اصلی اوکراین در نتیجه این جنگ عملا از دست رفته و در اختیار روسیه قرار گرفته و روس ها نیز به سرعت در حال استحکام استیلای خود بر این اراضی اند و افزون بر این، زیرساخت های حیاتی، نیروی انسانی، ارتش و دیگر بنیان های اقتصادی، امنیتی و حاکمیتی اوکراین، ضربات بسیار سخت و غیرقابل جبرانی را متحمل شده، غرب با گسترش سمبولیک مرزهای ناتو به سمت سرزمین روسیه و نادیده گرفتن هشدارهای صریح و مکرر کرملین درباره پیامدهای پیوستن فنلند به این پیمان نظامی، خواست از این طریق، انتقام شکست قریب الوقوع در جنگ اوکراین را از روسیه بگیرد و از نظر تبلیغاتی، این گونه وانمود کند که پوتین با شعله ور کردن جنگ فاجعه بار اوکراین نه تنها در تحقق رویکرد خود به منظور مهار گسترش ناتو به سمت شرق ناکام مانده؛ بلکه با پایان دادن به سیاست بی طرفی تاریخی فنلند و سویدن به این پروژه ناتو کمک کرده و اکنون با پیوستن فنلند به ناتو، متحمل یک شکست استراتژيک شده است.
صرف نظر از اینکه واکنش روسیه در کوتاه مدت به این رویداد چه خواهد بود، واقعیت این است که برخلاف پروپاگندای دبیر کل ناتو، با پیوستن فنلند به این پیمان نظامی، نه تنها فنلند و اروپا امن تر نخواهند شد؛ بلکه این تصمیم، روند رویارویی مستقیم و مرگبار و فاجعه آمیز شرق و غرب که احتمالا سرآغاز وقوع جنگ جهانی سوم خواهد بود و با توجه به نشانه های جاری، محتوم و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد را چندین بار تسریع و تشدید خواهد کرد؛ رویدادی که همانند جنگ اوکراین، بازهم بزرگترین قربانی آن اروپا خواهد بود؛ حوزه ای که در حال حاضر نیز به مثابه نیروی پیشمرگ امریکا عمل می کند و از امنیت ایالات متحده در خصومت خونین آن با روسیه، محافظت می کند و هزینه می پردازد.
تشدید تقابل با غرب در ارائه «مفهوم جدید سیاست خارجی روسیه» که به تازگی از سوی پوتین ارائه شد نیز به وضوح قابل مشاهده است و نشان می دهد که گسل های امنیت، ثبات و صلح جهانی در حال بیدار شدن است و زنگ ها برای یک تقابل جنون آمیز و جاه طلبانه قدرت ها به صدا درآمده است.
محمدرضا امینی - جمهور