سخنگوی طالبان گفته که نیروهای آنها به سه «مخفیگاه داعش» در شهر مزار شریف؛ مرکز ولایت بلخ حمله کرده و تعدادی از «افراد داعش» در این عملیات کشته شدهاند.
ذبیحالله مجاهد گفته که این عملیات دیروقت شب گذشته (جمعه) «در نواحی پنجم، ششم و هشتم شهر مزارشریف» انجام شده است.
این در حالی است که اخیرا داعش حملاتی را علیه طالبان در مزار شریف انجام داده است. از جمله هفته گذشته محمد داوود مزمل، والی طالبان در بلخ در نتیجه یک حمله انتحاری کشته شد و در انفجار دیگری در مراسم خبرنگاران در یک مرکز فرهنگی، دست کم ۲ نفر کشته و حدود ۳۰ نفر زخمی شدند.
در همین حال، جنرال مایکل کوریلا؛ فرمانده نیروهای امریکایی در خاورمیانه(سنتکام) گفته که با تسلط طالبان بر افغانستان «گروههای افراطی فرصت یافتند و شاخه خراسان داعش جسورتر شده، در پی گسترش نیروها و انگیزه، فعال شدن و انجام حملات در منطقه و فراتر از آن، با هدف نهایی حمله به خاک امریکاست».
اظهارات این جنرال امریکایی درباره برنامهریزی داعش برای حمله به خاک امریکا دستکم در شرایط کنونی و با توجه به قدرت فعلی داعش، بسیار اغراقآمیز، فرافکنانه و هراسانگیزانه به نظر میرسد؛ اما این واقعیت را نمیتوان رد کرد که داعش و سایر گروههای تروریستی در پی قدرتگیری طالبان در افغانستان، فعالتر شدهاند؛ اگرچه درباره قدرتمندتر شدن داعش، تردیدهایی وجود دارد؛ زیرا ادعا میشود که طالبان تاکنون صدها نفر را به اتهام عضویت در داعش به گونه بیرحمانهای سر به نیست کردهاند و این نیرو به شدت تضعیف شده است.
با این وجود، این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که هستههای پنهان داعش در افغانستان تحت کنترل طالبان، به طور خطرناکی فعال شدهاند و این نشان میدهد که یک برنامه استخباراتی پیچیده و پیشرفته در این زمینه وجود دارد.
بنابراین، از آنجا که امریکا یکی از حامیان داعش خوانده میشود و شاخه خراسان داعش نیز زمانی در افغانستان تاسیس شد که کشور زیر اشغال امریکا و ناتو قرار داشت و هیچ مبارزه معنیدار و مؤثری نیز علیه لانههای داعش که در آن زمان علیالقاعده باید بسیار ابتدایی و در دسترس میبودند، صورت نگرفت، به نظر میرسد که میان ادعای فرمانده سنتکام و تشدید درگیری میان طالبان و داعش در افغانستان، نسبتهای ظریف و قابل تأملی وجود دارد.
در این میان، بلخ عملا به میدان اصلی درگیری میان طالبان و داعش تبدیل شدهاست؛ زیرا به همان میزان که طالبان مدعی راهاندازی عملیات مرگبار علیه «مخفیگاههای داعش» میشوند، داعش نیز مسئولیت حملات انتحاری و انفجاری مرگبار در مزار شریف را به عهده میگیرد.
کشتن داوود مزمل؛ والی طالبان در بلخ، اگر تصفیه حساب درونی طالبان و بخشی از جنگ قدرت میان جناحهای داخلی آن گروه نباشد، یک عملیات موفقیتآمیز بود که جبران آن برای طالبان بسیار دشوار خواهد بود؛ زیرا داوود مزمل پیش از این، والی طالبان در ننگرهار بود و رهبری مبارزه با داعش را به عهده داشت. او بعدا معین وزارت داخله طالبان شد؛ سمتی که یکی از کارهای مهم آن مقابله با هستههای وابسته به داعش محسوب میشد.
نکته قابل تأمل دیگر این است که داعش در مجله رسمی خود «النبأ» کشتن والی طالبان در بلخ و انفجار در همایش خبرنگاران در یک مرکز فرهنگی در مزار شریف را «ضربه به ایران» توصیف کردهاست.
صرف نظر از اینکه در پشت عملیات طالبان علیه داعش چه چیزی قرار دارد و آنها به راستی به نام «داعش» چه کسان دیگری را هدف قرار میدهند، و نیز بیتوجه به اینکه ادعای مطرحشده در مجله داعش تا چه اندازه درست است یا نیست، این واقعیت را نباید نادیده گرفت که در پی رویدادهای اخیر، وضعیت امنیتی در بلخ، پیچیده و ناپایدار به نظر میرسد و علیرغم ابراز اطمینان طالبان، تصور میشود که مزار شریف، از این پس، به یکی از مراکز اصلی بحران و ناامنی تبدیل شود. به نظر میرسد که طالبان نیز این خطر را به خوبی درک کرده و به همین دلیل، پس از کشته شدن والی خود، عملیات گستردهای را در این شهر به راه انداختهاند؛ عملیاتی که جمعهشب ساعتها به طول انجامید و شهر سابقا امن مزار شریف را به صحنه جنگی تمامعیار تبدیل کرد.
این نشان میدهد که وضعیت در بلخ و به ویژه در شهر مزار شریف، عادی نیست و اگر این شرایط ادامه پیدا کند، در آستانه بهار، حتی امکان دارد که ناامنیها گسترش یابد و مخالفان طالبان نیز با تجدید قوای خود استارت یک مبارزه مسلحانه علیه آنان را بزنند؛ چیزی که در دوره اول اشغال مزار شریف از سوی طالبان نیز در پی نافرمانی نیروهای تحت امر جنرال ملک، تجدید قوای دوباره افراد جنرال دوستم و گسترش جبهه مقاومت ضد طالبان رخ داده بود و در نهایت، طومار حاکمیت طالبان بر شمال را درهم پیچید.
عبدالمتین فرهمند - جمهور