رسانههای پاکستانی میگویند طالبان در گفتگو با مقامهای امنیتی پاکستان در کابل برای «خلع سلاح» و «اسکان مجدد» طالبان پاکستانی در افغانستان، درخواست پول کرده اند.
روز چهارشنبه، در یک سفر غیرمنتظره خواجه محمد آصف؛ وزیر دفاع پاکستان و جنرال ندیم انجم؛ رئیس آیاسآی به کابل رفته و با عبدالغنی برادر، محمدیعقوب مجاهد و سایر مقامهای امنیتی طالبان گفتگو کردند.
به گفته منابع، طالبان «طرحی برای کنترل» طالبان پاکستانی ارائه کرده و از پاکستان خواسته اند که هزینه این طرح را برعهده بگیرد، «بنا به این پیشنهاد خلع سلاح جنگجویان تحریک طالبان پاکستان و انتقال آنها از مناطق مرزی پاکستان و افغانستان در نظر گرفته شده است.»
روزنامه اکسپرس تریبون افزوده که در جلسه کمیته مشترک هماهنگی حکومت در اسلام آباد همچنین گفته شده که ظاهرا طالبان پیشنهاد مشابهی را به چین برای کنترل «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» داده اند.
با این حال، پاکستان هنوز به «طرح» حکومت طالبان پاسخ نداده است. این عدم پاسخ شدید دست کم یک دلیل عمده داشته باشد و آن وضعیت اقتصادی آشفته، بحران زده و نابسامان پاکستان باشد؛ کشوری که حتی برای حمایت مالی و تسلیحاتی از گروه های تروریستی نیابتی اش در افغانستان و منطقه نیز نیازمند کمک های خارجی است و در این زمینه، امریکا، انگلیس و کشورهای عربی، شرکای عمده پاکستان هستند.
بنابراین، انتظار نمی رود که طالبان برای مهار طالبان پاکستانی، قادر به دریافت منابع مالی قابل اعتنا و ارزشمند از پاکستان باشند و این «طرح» شان تحقق یابد.
با این وصف، این درخواست از پاکستان و چین نشان می دهد که اول اینکه طالبان از نظر مالی در تنگنا قرار دارند و از فشار شدید اقتصادی، رنج می برند. این علیرغم وضع مالیات سنگین، ناعادلانه و نامتناسب بر تاجران، مردم و صاحبان کار و کسب است.
طالبان که تا پیش از رسیدن به قدرت، تنها جنگیدن را یاد داشتند با سقوط نظام پیشین، در برابر یک بوروکراسی پرهزینه و مطالبه گر قرار گرفتند که دولت نوبنیاد آنها را به چالش کشید و حتی حیات آن را به خطر انداخت.
در این میان، اگر کمک های پیدا و پنهان امریکا و قطر وجود نداشت، بدون شک، طالبان به سرعت در مسیر فروپاشی قرار می گرفتند و دولت بادآورده شان متلاشی می شد.
با این وجود، تصور می شود که آنها برای تضمین بقای خود در بلندمدت و نیز تامین قدرت کنونی شان نیازمند منابع مالی پایدار و گسترده هستند؛ چیزی که در حال حاضر وجود ندارد و گروهی که تنها هنرش جنگیدن به نیابت از کشورهای بیگانه بوده، برنامه اقتصادی جایگزینی برای تامین منابع مالی مورد نیازش از راه های مشروع ندارد؛ پس ناگزیر است از همان کارتی استفاده کند که پیش از این در میدان جنگ از آن استفاده می کرد و آن تروریزم است.
تئوریسین های اقتصادی طالبان دریافته اند که یکی از بزرگترین راه های کسب درآمد مالی و تقویت اقتصادی، دریافت پول در قبال «مبارزه با تروریزم» و مهار گروه های تروریستی هم پیمان شان است.
این همان شیوه ای است که پاکستان، سال هاست از آن استفاده می کند و قدرت های غربی را مجاب کرده است که در برابر تسهیل تقابل شان با «تروریزم» به رژیم اسلام آباد، پول بدهند. پاکستان اما برای تضمین جریان ممتد دریافت پول در قبال «مبارزه» با تروریزم نیاز به بازتولید تروریزم برای استمرار «مبارزه» با آنها دارد؛ روشی است که پیش بینی می شود طالبان نیز از آن استفاده کنند تا کشورهای هدف، مجبور شوند پول های بیشتری بدهند و این روند همیشه ادامه داشته باشد.
بنابراین، طالبان با دریافت پول از پاکستان، چین و سایر کشورها با تروریزم «مبارزه» نمی کنند؛ بلکه هم پیمانان «جهادی» شان را در بخش هایی از کشور «اسکان مجدد» می دهند تا این شمشیر داموکلس، همچنان بر فضای امنیت ملی کشورهای یادشده افراخته باقی بماند و آنان مجبور باشند برای پیشگیری از حملات تروریستی از سوی این گروه ها به طالبان پول بدهند.
به این ترتیب، پاکستان که خود مبتکر و استاد تولید تروریزم و سپس دریافت پول برای «مبارزه» با تروریزم است، اکنون اسیر بازی روزگار شده و برای مهار موج مرگبار حملات تروریستی طالبان پاکستانی، مجبور است به طالبان دست پرورده خودش در افغانستان، پول بپردازد.
عبدالمتین فرهمند - جمهور