سخنگوی طالبان گفته است که یک عضو داعش در ارتباط با تیراندازی و سوء قصد به جان عبیدالرحمن نظامانی؛ سفیر پاکستان در کابل بازداشت شده است.
ذبیحالله مجاهد مدعی شده: «فرد بازداشت شده تبعه خارجی و عضو گروه داعش است که در تبانی با بغاوتگران این حمله را انجام داده بود.»
طالبان مخالفان مسلح حکومت خود از جمله «جبهه مقاومت ملی» را «بغاوتگران» می خوانند.
پاکستان اما خواستار تحقیق مستقل و با همکاری حکومت طالبان در این زمینه شده است.
محمد صادق؛ نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان که داعش «مسئولیت حمله تروریستی به محوطه سفارت پاکستان» را پذیرفته و پاکستان به طور مستقل و با مشورت مقامهای افغانستان (طالبان) صحت این گزارشها را بررسی میکند.»
در بیانیه کوتاه داعش در این زمینه آمده است که نیروهایش به «سفیر پاکستان» که او را «مرتد» توصیف کرده، حمله کرده اند.
اگرچه پاکستان درباره دست داشتن داعش در این حمله، ابراز تردید کرده و در زمینه ادعای طالبان مبنی بر مشارکت جنگجویان ضد طالبان و داعش در سازمان دهی و اجرای این حمله نیز موضع مشخصی نگرفته؛ اما حمله بر سفیر پاکستان یکبار دیگر نشان می دهد که توانایی طالبان در مهار ناامنی های رو به گسترش در سراسر کشور به شدت تحلیل رفته و آنها حتی قادر به حفاظت از سفارت ولی نعمت و کارفرمای خود یعنی پاکستان هم نیستند.
ماهیت حمله بر سفارت پاکستان و گلبدین حکمتیار با تمام حمله هایی که پیش از این در دوره سلطه طالبان بر کشور رخ داده، متفاوت است. این حمله ها نشان می دهد که دشمنان طالبان حتی قادر اند حساس ترین مراکز و اهدافی را آماج قرار دهند که حفاظت از آنها برای طالبان، اهمیت حیاتی دارد.
بنابراین، داعش و «جبهه مقاومت ملی» و دیگر نیروهای ضد طالبان که رژیم امارت از آنها به عنوان «بغاوتگران» یاد می کند، اکنون به بزرگترین پاشنه آشیل رژیم حاکم تبدیل شده اند؛ زیرا علیرغم ادعاهای فراوانی که از سوی رهبران طالبان درباره مهار و حتی نابودی این تهدیدها مطرح می شود، حمله های اخیر ثابت می کند که نه تنها چیزی به نفع طالبان، تغییر نکرده؛ بلکه دشمنان آنها قدرتمندتر، پرنفوذتر و مسلط تر شده اند؛ به گونه ای که حتی می توانند سفارت پاکستان در کابل را هدف قرار دهند و برای حذف فیزیکی گلبدین حکمتیار؛ کهنه سرباز شبکه قومی و ایدئولوژيک ترور نیز عملیات مسلحانه راه اندازی کنند.
با توجه به این امر و صرف نظر از اینکه «تحقیقات مستقل» مورد تاکید رژيم اسلام آباد در تبانی و همکاری با رژيم طالبان به کجا منتهی می شود و چه نتیجه ای در پی خواهد داشت، حمله های اخیر نقطه ضعف آشکار و خلأهای امنیتی خطرناک رژيم امارت را آشکارتر کرد و قدرت ویرانگر دشمنان آن را بهتر از هر زمان دیگری در گذشته به نمایش گذاشت.
این حتی می تواند زنگ خطری جدی برای پاکستان باشد؛ زیرا رژيم اسلام آباد تصور می کرد که در تبانی با امریکا توانسته افغانستان را تحت اشغال و کنترل خود درآورد و اکنون کشور ما به منطقه نفوذ رژيم اسلام آباد علیه هند و دیگر رقبای آن در منطقه تبدیل شده است؛ اما وقایع امنیتی اخیر، این پیام را به پاکستان ارسال کرد که افغانستان، لقمه گلوگیری است که هرگز نمی توان آن را بلعید. رویای بلعیدن افغانستان برای انگلیس و شوروی و امریکا به کابوسی تلخ و ویرانگر و مرگبار تبدیل شد و رژيم اسلام آباد، حقیرتر از آن است که پا جای پای استعمارگران بزرگ بگذارد و برای سیطره بر سرنوشت افغانستان، مذبوحانه تقلا کند.
صرف نظر از اینکه اسلام آباد تاکید کرده که علیرغم حمله اخیر، کار سفارت و دیگر نمایندگی های کنسولی و دیپلماتیک آن کشور در کابل همچنان ادامه پیدا می کند، واقعیت این است که اوضاع دیگر مانند گذشته نخواهد شد؛ زیرا حتی پاکستان هم نسبت به توانایی طالبان در مهار دشمنان شان تردید کرده و به قدرت مخالفان آنها ایمان آورده است. بنابراین، فرستادگان رژیم اسلام آباد دیگر مانند گذشته در افغانستان زیر سلطه دولت دست نشانده شان، احساس امنیت نخواهند کرد؛ حتی در حد قدم زدن در حیاط سفارت شان!
از آنسو طالبان هم بعد از این هیچگاه نباید ادعا کنند که داعش را نابود کرده و «جبهه مقاومت» را درهم شکسته اند؛ مگر آنکه به جای دیدن نقطه ضعف ها و خلأهای امنیتی شان، مانند گذشته به نحو شرم آوری به تبلیغات واهی و بی بنیاد ادامه دهند.
عبدالمتین فرهمند - جمهور