تبادل آتش میان مرزبانان ایرانی و نیروهای طالبان صبح یکشنبه دستکم «یک نیروی طالبان کشته و یک زخمی» بهجا گذاشته است.
مقامات ایرانی گفته اند که بین نیروهای مرزبانی ایران و طالبان در منطقه شغالک مرز شهرستان هیرمند در ولایت سیستان و بلوچستان ایران «درگیری» رخ داده است.
فرمانده نیروهای مرزی طالبان، مرزبانان ایرانی را «آغازگر این درگیری» خواند؛ اما فرماندار هیرمند گفته که «بعد از تعرض نیروهای طالبان به برجک شماره دو گلشاه، نیروهای مرزبانی با نیروهای متجاوز درگیر شدند و در این درگیری نیروهای متجاوز به عقب رانده شدهاند.»
حسن کاظمی قمی؛ نماینده ویژه رئیس جمهور ایران برای افغانستان هم گفته که پس از درگیری مرزی امروز، این موضوع در جلسهای با وزارت دفاع طالبان مورد بررسی قرار گرفت که به گفته او «پرهیز از درگیری و تشکیل کمیته مشترک جهت عدم تکرار این دست اقدامات را در دستور کار قرار داد».
در یکسال گذشته که طالبان بر کشور مسلط شده اند، چندین بار با مرزبانان ایرانی، درگیر شده اند؛ بنابراین با وجود اینکه این نخستین بار نیست که نیروهای طالبان و مرزبانان ایرانی به طور مسلحانه در برابر همدیگر قرار می گیرند و ساعت ها به تبادل آتش می پردازند؛ اما این بار، این رویداد، مرگبار بوده و دست کم یک نیروی طالبان در آن کشته شده است. به این ترتیب، توالی و تکرار آن، پرسش ها، ابهامات و نگرانی های گسترده ای را درباره این نوع برخوردها و درگیری ها و تاثیر آن بر امنیت مرزها و حتی در ابعاد بزرگتر روابط دو کشور همسایه به وجود آورده است.
این در حالی است که هنوز یکسال کامل از تسلط طالبان بر افغانستان نمی گذرد و تکرار این درگیری ها در این مدت کوتاه می تواند نشانگر وجود کینه های دیرینه و دشمنی عمیق تر میان دوطرف باشد.
با وجود آنکه پس از هر رویداد، هم مقام های تهران و هم رهبران طالبان، تلاش کرده اند آن را «سوء تفاهم» بنامند و ایرانی ها عمدتا ناآشنایی مرزبانان طالبان با خط کشی های مرزی و عدم برخورد حرفه ای آنها در این زمینه را دلیل بروز درگیری ها عنوان می کنند؛ اما واقعیت این است که هنوز هیچ راه حل سازنده و مؤثری برای این گونه رویدادها اندیشیده نشده و مقام های سطح بالای دو کشور، با وجود تلاش برای توجیه این تنش ها، عملا نتوانسته اند از حجم تنش های مرزی بکاهند و از تکرار آن جلوگیری کنند.
رویداد اخیر نشان داد که وضعیت نسبت به گذشته حتی حادتر هم شده است؛ زیرا این بار دست کم یک عضو طالبان کشته و یک نفر دیگر آنان زخمی شده است و این نشان می دهد که مهار این تنش ها برای دوطرف کار ساده ای نیست.
تصاویر ویدیویی منتشر شده هم نشان می دهد که طالبان به سرعت نیروهای نظامی بیشتری را به سمت مرز با ایران گسیل می دارند تا به کمک نیروهای درگیر جنگ با ایرانی ها بشتابند. تصاویر مشابهی نیز در یکی از درگیری های دیگر میان دوطرف از سوی نیروهای ایرانی، منتشر شد که البته مقام های ایرانی برای جلوگیری از بازخوردهای منفی آن بر روابط خود با طالبان به سرعت آن را انکار و توجیه کردند.
به هر حال، نگرانی جدی تر این است که روابط دو کشور روز به روز به سمت تنش و تقابل حرکت کند و تلاش های اولیه ایرانی ها برای نزدیک شدن به طالبان و حتی کمک به آنها برای تسلط بر کشور، نتیجه عکس بدهد و طالبان پس از استقرار و دستیابی به اقتدار، توان خود را برای مقابله با ایران به کار بگیرند.
به ویژه در شرایطی که اخیرا وزیر امور خارجه ایران در گفتگو با همتای طالب خود رسما هشدار داد که اگر «حقابه» ایران از رود هلمند تامین نشود، این امر بر روابط دو کشور در سایر عرصه ها هم تاثیر منفی خواهد گذاشت.
افزون بر این، دست اندازی قدرت های متخاصم با جمهوری اسلامی در منطقه و جهان در این زمینه را نیز نباید از نظر دور داشت. به هر حال، افغانستان، صحنه جنگ نیابتی قدرت های متخاصم بوده و این جنگ با قدرت گیری طالبان نه تنها پایان نیافته؛ بلکه چه بسا می تواند وارد مراحل جدیدتر و پیچیده تر شود.
با این وجود، انتظار می رود تنش های اخیر با برخورد خردمندانه دوطرف در سطح سران و رهبران، به درستی مدیریت شده و برای آن یک راه حل دایمی و پایدار ایجاد شود تا در نهایت میلیون ها نفری که میان دو کشور در تردد هستند، با چالش های بزرگتری رو به رو نشوند؛ البته اگر قدرت های متخاصم، تضاد منافع، اختلافات نژادی و ایدئولوژيک و تسلط خطرناک تندروها بر کانون های سیاست گذاری کلان، اجازه کار به خرد مبتنی بر منفعت و مصلحت را به دوطرف بدهد.
عبدالمتین فرهمند - جمهور