گلبدین حکمتیار؛ رهبر حزب اسلامی گفته است: «به مسئولین امارات اسلامی سفارش میکنم که پوشش خاصی را به افغانها، به ویژه زنان و دختران تحمیل نکنند که درباره آن نه در قرآن و سنت نص صریح آمده است و نه در واجب و حرام بودن آن امر و نهی وجود دارد.»
او در مورد پوشش کامل زنان گفت: «در آرای فقها، علما و روحانیون مذهب حنفی در این مورد سفارش نشده است. در میان تمام فقها و علمای حنفی مذهب در این مورد اجماع وجود دارد که صورت، دست و پای زنان شامل حجاب نیست.»
محمد صادق عاکف؛ سخنگوی وزارت امر به معروف طالبان اما در توییتی نوشته است: «اعضای حزب اسلامی به رهبری حکمتیار در شهر کابل و در اردوگاه شمشتو در پاکستان به روی خواهرانی که صورتشان برهنه بود تیزاب میپاشیدند و دکان دارانی را که به زنان بدون محرم جنس میفروختند، دستگیر میکردند و دکانشان را میبستند، ولی حالا خودش در مورد پوشاندن صورت زنان ملاحظه دارد.»
او بعدا این توییت را حذف کرد؛ اما مشخص است که این موضع رسمی طالبان است و انتظار می رفت که آنها به شدت در برابر انتقادهای صریح حکمتیار بایستند و با آن مخالفت کنند؛ زیرا پیش از این هم نشان داده اند که تسلیم هیچ گونه فشاری در این زمینه نمی شوند و به راه خود برای تحمیل سیاست های بحث برانگیزشان درباره زنان ادامه می دهند.
در این میان، نکته مهمی که در سخنان حکمتیار مورد تاکید قرار گرفت و بدون شک به بحث های زیادی در محافل دینی سنی مذهب در کشور دامن خواهد زد و بسیاری از ملاها و مولوی های اهل سنت را به تامل واخواهد داشت، زیر سؤال بردن مبانی مشروعیت فقهی تصمیم بحث برانگیز طالبان درباره حجاب اجباری زنان بود.
او بر نقطه مهمی انگشت گذارد؛ چیزی که می تواند به پاشنه آشیل طالبان تبدیل شود و کل سیستم قانون گذاری آنها را که ادعا می کنند بر بنیاد «شریعت» بنا شده، بی اعتبار کند و با چالش مواجه سازد.
حکمتیار درباره فقدان مشروعیت مذهبی فتوای تازه طالبان درباره حجاب، به قرآن، سنت، اجماع و پیامدها و بازخوردهای اجتماعی و فرهنگی آن با اشاره به تجارب دیگر در دنیای اسلام اشاره کرد و به این ترتیب، از طالبان خواست تا این مشکل را حل کنند.
او به طور ضمنی اذعان کرد که رأی طالبان، تندروانه و برخاسته از تفسیرهای افراطیون متاخر است که هیچ ربطی به اصل اسلام ندارد؛ اما به دلیل شیوع افراط گرایی و غلبه رادیکالیزم مذهبی در میان اهل سنت، به گفتمان غالب بدل شده و از یک رأی نامأنوس، شاذ، حداقلی و مهجور که مردم آن را برنمی تابند، به دیدگاه مسلط تبدیل شده و مشروعیت کاذب پیدا کرده است.
صرف نظر از مستندات فقهی که آقای حکمتیار ارائه کرد، نفس واکنش او به فرمان اخیر طالبان درباره حجاب اجباری زنان نیز قابل تأمل است؛ به ویژه وقتی حتی سخنگوی وزارت امر به معروف طالبان هم به پیشینه افراط گرایی های جنایتکارانه دار و دسته حزب اسلامی علیه زنان و دختران اشاره می کند و مدعی می شود که آنها خود در این زمینه بدترین عملکرد را دارند؛ اما از تصمیم طالبان برای تحمیل حجاب بر زنان انتقاد می کنند.
این به ویژه برای کسانی که به عنوان ناظر بی طرف به این دعوا نگاه می کنند، بسیار شگفت انگیز و عبرت آموز است و نشان می دهد که افغانستان روز به روز به سمت افراط گرایی لجام گسیخته، رانده شده و این افراط گرایی نه تنها آسیب های جبران ناپذیری بر اسلام به مثابه شریعت «سهله سمحه» وارد کرده؛ بلکه طیف های اجتماعی بزرگی مانند زنان را نیز در دوره های مختلف قربانی کرده است.
این بسیار ناامیدکننده و چه بسا خطرناک است؛ زیرا دورنمای اعتدال گرایی اسلامی و پیام اولیه پیامبر گرامی (ص) که «رحمت برای عالمیان» بود را به شدت تیره و تار نشان می دهد و نگرانی ها درباره قدرت گیری افراط گرایان و آسیب هایی که این امر برای کلیت دین و جامعه دینی به همراه دارد را تشدید می کند؛ این چیزی است که حتی عناصر افراطی و تندروی مانند گلبدین حکمتیار نیز آن را احساس کرده و واقعی و نزدیک بودن خطر را به گونه ای درک کرده که به خود جرأت داده در زیر سایه نظام «امارت اسلامی» آن را بر زبان براند و بی پروا هشدار بدهد.
سکینه مدنی- خبرگزاری جمهور