در حالی که ادعاهای فراوانی درباره ادامه ناامنی و شورش در برخی ولایت های شمالی از جمله پنجشیر، بغلان و تخار وجود دارد، عبدالله عبدالله به گزارشها در واکنش به این ادعاها درباره وقوع جنگ داخلی هشدار داده است.
عبدالله گفته که ادامه سیاستهای ضدبشری، سرکوب، ارعاب و اعمال محدودیتها بر دختران و زنان موجب انزوای بیشتر کشور و افزایش تنشهای قومی میشود و افغانستان را به طرف جنگ داخلی سوق میدهد.
عبدالله تأکید کرده که به گواهی تاریخ، راهاندازی سیاست انحصار و حذف همواره به مشکلات مردم و کشور افزوده و افغانستان را به سوی بحران سوق داده است.
عبدالله در عین حال افزوده است که بحران جاری در افغانستان را میتوان از راه مذاکره، تفاهم، احترام به اراده مردم، تنوع مذهبی و تفاوتهای هویتی- فرهنگی موجود در کشور، حل و فصل کرد.
نکته نخست این است که آنچه در شمال کشور جریان دارد، مصداق بارز جنگ داخلی به حساب نمی آید؛ زیرا اول اینکه همه ادعاهایی که درباره جنگ در شمال مطرح می شود، درست نیست، نیاز به راستی آزمایی دارد و به دلیل عدم دسترسی مستقیم به منابع محلی و رویدادهای میدانی، چنین چیزی امکان ندارد. دوم اینکه بخشی از آنچه مطرح می شود بدون شک، جنگ تبلیغاتی و عملیات روانی است که از لوازم هر جنگی است و در مواردی که یکی از طرف ها همچنان غالب و مسلط بر اوضاع باشد به نیرومندترین ابزار طرف مقابل تبدیل می شود و این متاسفانه تفکیک شعار و تبلیغات از واقعیت های میدانی را به مراتب دشوارتر می سازد.
نکته دوم هم اینکه جنگی که گفته می شود در برخی مناطق شمالی درگرفته، در حال حاضر، محدود و منحصر به مناطق خاصی است و فراگیر و ملی نیست تا به آن جنگ داخلی اطلاق شود.
با این حال، هیچیک از این موارد نباید سبب شود تا هشدارها درباره خطر جنگ داخلی را نادیده بگیریم و شرایط شکننده امنیت ملی را مد توجه جدی قرار ندهیم.
واقعیت این است که همه مشکلات را نمی توان با استفاده از زور و توسل به تفنگ و خشونت و سرکوب حل کرد. این قاعده ای است که بر همه طرف های جنگ، صادق است و استثنایی وجود ندارد.
به ویژه در افغانستان که تجربه ای چند ده ساله از جنگ های خانمان برانداز دارد که حاصل آن جز ویرانی و کشتار و آوارگی و بحران و بی پناهی و فقر و فلاکت و ناامنی های پایدار و بی ثباتی های لجام گسیخته نبوده است.
بنابراین، جنگ داخلی اجتناب ناپذیر نیست، راه های زیادی وجود دارد که می توان از آن جلوگیری کرد. جامعه زخمی و خسته ما نیاز به همپذیری و درک متقابل دارد. خصومت و خشونت و سرکوب و ارعاب و تنش های قومی، راه ما برای رسیدن به صلحی پایدار و مقتدرانه را بسیار دشوارگذارتر می کند.
جنگ داخلی تنها اهداف دشمنان افغانستان را برآورده می کند؛ اشغالگران، قدرت های استعماری، سازمان های بدنام و تبهکار مافیایی و تروریستی، دولت های خودکامه، نهادهای استخباراتی، فروشندگان بزرگ اسلحه، ارتش های جنایتکار خصوصی و مزدوران بی هویت جنگی.
پس اگر جنگ دیگری دربگیرد، تنها اهداف شوم و شرورانه این طیف ها برآورده خواهد شد؛ آنهم به قیمت نابودی افغانستان، کشتار بی رحمانه مردم ما، تباهی فراگیر، انهدام زیرساخت های ملی و عدم تحقق رویای مقدس ما برای رسیدن به صلح و آرامش و ثبات.
بنابراین، به نفع همه ما است که راهی برای صلح پیدا کنیم، از جنگ پرهیز کنیم و به این ترتیب، تضمینی واقعی و پایدار برای بقا و دوام حکومت، اقتدار ملی و ثبات سیاسی به دست آوریم. این غیر ممکن نیست. کاملا در دسترس است و تنها لازمه آن از خودگذری، صداقت، تعهد ملی، وارستگی و عدم وابستگی به بیگانگان و پرهیز از واگرایی، انحصارطلبی، تمامیت خواهی، اقتدارگرایی و تلاش برای تحمیل سیطره یکجانبه خود به بهای حذف و نفی و نادیده گرفتن غیرواقع بینانه دیگران می باشد.
عبدالمتین فرهمند - جمهور