شاخه خراسان داعش مدعی شده که روز گذشته (شنبه ۱۷ ثور) به خاک تاجیکستان حمله موشکی انجام دادهاست.
رسانههای تاجیکستان، روز شنبه، ۱۷ ثور به نقل از مقامهای امنیتی این کشور گزارش دادند که چهار موشک دستساز از نوع BM-1 از ولسوالی خواجهغار ولایت تخار به سمت تاجیکستان شلیک شدهاست.
این رسانهها به نقل از طالبان نوشتند که این حمله کار داعش بودهاست؛ اما مقامهای محلی تاجیکستان در مرز افغانستان ادعا کردهاند که کار جماعت انصارالله، شبهنظامیان مخالف دولت این کشور است.
امامعلی رحمان؛ رییس جمهوری تاجیکستان بارها درباره فعالیت داعش در افغانستان ابراز نگرانی کردهاست. تاجیکستان همچنین تنها کشور در آسیای مرکزی است که تاکنون هیچگونه تماس و رابطهای با طالبان برقرار نکرده و از نیروهای ضد طالبان حمایت میکند.
گفته میشود این دومین حمله موشکی از خاک افغانستان به کشورهای آسیای مرکزی (ازبکستان و تاجیکستان) است. مسئولیت حمله موشکی بر ازبکستان را نیز داعش برعهده گرفتهبود.
این نشان می دهد که یک برنامه هدفمند به منظور گسترش ناامنی های ناشی از فعالیت تروریزم در افغانستان به آسیای مرکزی در دستور کار اتاق فکر داعش قرار دارد.
به بیان روشن تر، پروژه داعش به طور گام به گام به هدف اصلی خود یعنی انتقال ناامنی از جنوب به شمال در داخل افغانستان و از خاور میانه به آسیای میانه در بعد منطقه ای نزدیک تر می شود.
به این ترتیب، نگرانی های مکرر قدرت هایی مانند روسیه و جمهوری های آسیای مرکزی که متحدان راهبردی آن به حساب می آیند، به جا است و ارزیابی دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی مسکو و متحدانش در این زمینه اشتباه نبوده است.
از این منظر، داعش یک پروژه امریکایی به منظور بی ثبات کردن کشورهای منطقه است و افغانستان در این میان همچنان نقش دیرینه خود به مثابه پایگاه و پناهگاه اصلی تروریزم را به درستی بازی می کند.
پیام دیگر حملات موشکی داعش به کشورهای آسیای مرکزی و سایر کشورهای همسایه و یا دست کم پذیرش مسئولیت این گونه حملات، این است که تعهدات طالبان درباره مبارزه با تروریزم و توانایی آنان برای استقرار امنیت و ثبات در کشور، به طور جدی مورد پرسش و تردید قرار بگیرد و به این ترتیب، راه برای مداخلات خارجی به بهانه مقابله با تهدیدهای تروریستی از مبدأ هموار شود.
بنابراین، طالبان مسئول مستقیم مقابله با چالش های اخیر هستند؛ زیرا اگر آنها نخواهند یا نتوانند با داعش به طور جدی مبارزه کنند، در آن صورت، حاکمیت شان تضعیف می شود، توانایی شان مورد تردید قرار می گیرد، اعتماد کشورها به آنان از میان می رود و بدتر از همه، زمینه برای مداخلات بیرونی فراهم خواهد شد.
یکی دیگر از اهداف حملات اخیر، درگیر کردن قدرت هایی مانند روسیه و متحدان آن با طالبان است. امریکا یا هر نیروی دیگری که در پشت پروژه امنیتی داعش قرار دارد، تلاش می کند با افزودن طرف های تازه، باتلاق افغانستان را تعمیق کند و دشمنان خود را وارد این باتلاق سازد.
بنابراین، شاید از نظر نظامی، حملات اخیر منسوب به داعش بر کشورهای همسایه، اهمیت زیادی نداشته باشد و آسیبی جدی به شهروندان یا نظامیان این کشورها وارد نیاورد؛ اما از نظر سیاسی و راهبردی، این نشانه ای خطرناک برای امنیت افغانستان، حاکمیت طالبان، ثبات منطقه ای و برنامه های ویرانگر و خطرناکی است که برای دورنمای کشور طراحی شده و در حال اجرا است.
نکته دیگری که بر دامنه این خطر می افزاید این است که در عقب این تحرکات، صرفا یک گروه تکفیری خشن و بدنام و تبهکار قرار ندارد؛ بلکه قدرت بزرگی به نام امریکا و هم پیمانان آن هستند که از اوکراین تا افغانستان، شبکه ای از بی ثباتی های رو به گسترش را تقویت و حمایت می کنند. بنابراین، باید ترسید، نگران بود و برای مهار این بی ثباتی های رو به توسعه، کاری انجام داد. در این میان، بزرگترین اشتباه این است که اهداف داعش در داخل کشور، نمازگزاران و کارگران و مسافران شیعه یا میانه روهای اهل سنت هستند و در خارج از مرزها کشورهای همسو با روسیه یا مخالف طالبان. این اشتباه هرگز نباید تکرار شود؛ زیرا این همان چیزی است که میدان را برای جولان داعش هموار می سازد و به آن امکان می دهد که بدون هراس از سرکوبی نابودگرانه، همچنان قدرت خود را افزایش دهد تا زمانی که روزی هیچ نیرویی توان مقابله با آن را نداشته باشد؛ روزی که برای پشیمانی بسیار دیر خواهد بود.
عبدالمتین فرهمند - جمهور