۰

رابطه با طالبان: ترس، منفعت یا پذیرش واقعیت؟

شنبه ۱۷ ثور ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۱
عامل دیگر رابطه کشورها با دولت دوفاکتوی طالبان در کابل «پذیرش واقعیت» و تسلیم در برابر آن است. آنها پس از نزدیک به سه دهه مبارزه طالبان ظاهرا مجاب شده اند که چاره ای جز پذیرش این واقعیت وجود ندارد و حمایت بخشی از جامعه افغانستان از طالبان، انکارناپذیری این واقعیت را تقویت می کند.
رابطه با طالبان: ترس، منفعت یا پذیرش واقعیت؟
ازبکستان مدعی شده که طالبان «یک واقعیت است که باید پذیرفته شود» و ازبکستان با طالبان در زمینه‌های مختلف همکاری می‌کند؛ اما برای به رسمیت شناختن آنها پیش‌قدم نخواهد شد.
 
عصمت‌الله ارگاشف؛ نماینده ویژه رییس جمهور ازبکستان در امور افغانستان گفته است: «ما طالبان را به تنهایی به رسمیت نخواهیم شناخت و اگر قرار است این اتفاق بیافتد باید یک مشارکت و حمایت جمعی وجود داشته باشد».
 
ارگاشف افزوده که طالبان قادر نیستند شرط‌ها و خواست‌های جامعه جهانی را بپذیرند؛ زیرا ۲۰ سال «با غرب و ماموریت‌های آن جنگیده‌اند. آن‌ها در این ۲۰ سال وعده‌ حکومت طالبانی را داده‌اند چطور می‌توان انتظار داشت که حالا پس از ۲۰ سال تغییر رویه دهند؟»
 
وی همچنین افزوده که طالبان «تجربه‌ بسیار اندکی در زمینه‌ حکومت‌داری دارند و برای حل اختلافات و سازمان‌دهی دوباره به زمان نیاز دارند».
 
او گفته که ازبکستان بدون این‌که کشورهای منطقه را ناخشنود کند «همکاری نزدیک» با طالبان دارد.
 
وی افزوده: «ما هیچ گزینه‌ای جز کنار آمدن با طالبان نداریم؛ زیرا ما مرز مشترک، تاریخ عمیق و فرهنگ مشترک داریم».
 
این تنها ازبکستان نیست که در رابطه با طالبان، دچار نوعی دوگانه رفتاری غیرمعمول می شود. تاکنون کمتر دولتی در جهان وجود داشته که از سوی هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده باشد؛ اما در عین حال، اغلب کشورها با آن روابط دیپلماتیک، اقتصادی و... برقرار کرده باشند.
 
با این حال، وضعیت کنونی طالبان و کشورهای همسایه، منطقه و جهان، نیازمند بازتعریف الگوهای روابط بین الدول است؛ روابطی که طبق معمول، اساس آن را منافع دوجانبه، نیازهای متقابل یا تهدیدهای مشترک تشکیل می دهد؛ اما آنچه در زمینه رابطه کشورها با دولت طالبان، تازگی دارد و جلب توجه می کند، افزون بر موارد پیشگفته، دو مساله دیگر هم است: یکی ترس و دیگری تسلیم در واقعیت و پذیرش ناگزیر آن.
 
واقعیت این است که اغلب کشورها همسایه و منطقه، از طالبان می ترسند. این ترس ناشی از ایدئولوژی سیاسی- عقیدتی و پیوندهای درون سازمانی شبکه ای از جریان های «جهادی»‌ و آثار مهم آن بر امنیت ملی و ثبات سیاسی کشورهای دیگر می باشد.
 
اگرچه طالبان از آغاز رسیدن به قدرت در دوره دوم تاکنون همواره اطمینان داده اند که هیچ کشوری از خاک افغانستان، هدف حمله قرار نخواهد گرفت؛ اما ظاهرا این موضع گیری برای خیلی از کشورها کافی نبوده و چیزی از حجم نگرانی های پنهان و آشکار آنها در قبال تحولات تازه سیاسی و امنیتی در کشور ما نکاسته است؛ به ویژه در شرایطی که حتی کشورهایی مانند پاکستان، ایران، قزاقستان و ازبکستان که نزدیک ترین روابط را با طالبان برقرار کرده اند هم بارها مدعی حمله عوامل تروریستی افغان‌تبار و یا از خاک افغانستان علیه نیروها و شهروندان خود شده اند.
 
کاری به صحت و سقم این ادعاها نداریم؛ چیزی که اهمیت دارد این است که این ادعاها به ترس از طالبان و یا ترس از پیامدهای حاکمیت دوباره آنها بر کشور در سطح منطقه دامن می زند و این ترس البته برخلاف دوره اول حکومت طالبان، به جای آنکه به اقدامات مداخله جویانه این کشورها با حمایت از جریان های ضد طالبان منجر شود، به شکل گیری یک رویکرد تازه انجامیده و آن برقراری ارتباط و تعامل با طالبان به منظور اثرگذاری بر آنها و کنترل شان است.
 
البته بدیهی است که در این میان، شماری از کشورها مانند پاکستان، ازبکستان و ترکمنستان، منافع بزرگی نیز در تعامل با طالبان دارند که شاید تنها در شعاع رابطه با این دولت به آنها دست یابند.
 
عامل دیگر رابطه کشورها با دولت دوفاکتوی طالبان در کابل «پذیرش واقعیت» و تسلیم در برابر آن است. آنها پس از نزدیک به سه دهه مبارزه طالبان ظاهرا مجاب شده اند که چاره ای جز پذیرش این واقعیت وجود ندارد و حمایت بخشی از جامعه افغانستان از طالبان، انکارناپذیری این واقعیت را تقویت می کند.
 
به این ترتیب، اگرچه کشورهایی که هم اکنون با طالبان، روابط همه جانبه سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی برقرار کرده اند، همچنان از شناسایی رسمی دولت کابل پرهیز می کنند و نمی خواهند به طور یکجانبه و بدون اقدام قدرت های بزرگ و سازمان های بین المللی، دولت طالبان را به رسمیت بشناسند؛ اما ترس از تهدیدهایی که وجود دارد، تلاش برای کنترل دولت طالبان و اعمال نفوذ بر آن برای غلبه بر این ترس و تهدید، و نیز ناگزیری و تسلیم در برابر واقعیت غیرقابل انکاری که وجود دارد و در طول نزدیک به ۳۰ سال گذشته، پیوسته قدرتمندتر شده، در کنار منافع و زد و بندهای راهبردی یا تاکتیکی، آنها را مجبور به برقراری ارتباط با طالبان و توسعه روزافزون آن کرده است.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین