۰

افغانستان و تروریزم؛ چرا عمران خان نگران است؟

چهارشنبه ۲۷ دلو ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۵۰
عمران خان با فرافکنی درباره نفوذ افراط گرایان و تروریست ها از افغانستان به آن کشور، تلاش می کند فضا را در داخل کشورش امنیتی کند تا به این ترتیب، هیچ نیروی افراط گرایی به نام اسلام و شریعت، قادر به شورش و عصیان در برابر دولت سکولار اسلام آباد نشود.
افغانستان و تروریزم؛ چرا عمران خان نگران است؟
عمران خان؛ نخست وزیر پاکستان می‌گوید که اعضای دست‌کم سه گروه "تروریستی" از افغانستان تحت کنترل طالبان وارد پاکستان می‌شوند.
 
او گفته است: "سه گروه تروریستی از افغانستان به داخل پاکستان عملیات راه‌اندازی می‌کنند. در میان هزاران مهاجری که از افغانستان وارد پاکستان می‌شوند، افرادی از این سه گروه هستند، از جمله اعضای گروه طالبان پاکستانی که به داخل پاکستان حمله می‌کنند، شورشیان بلوچ به ویژه با حملات اخیرشان و داعش شاخه خراسان."
 
طالبان پاکستان پس از پایان آتش بس یکماهه با میانجیگری سراج الدین حقانی، بار دیگر حملات خود را از سر گرفته است.
 
ارتش آزادی‌بخش بلوچستان هم اخیرا در دو حمله انتحاری نظامیان پاکستانی را در ایالت بلوچستان هدف قرار داد.
 
افغانستان قبلا همواره ادعای نخست وزیر پاکستان در مورد عملیات‌هایی که گروه‌هایی از خاک افغانستان علیه این کشور انجام می‌دهند را رد کرده است. با این وجود به نظر می رسد که این بار ادعاهای پاکستان درباره وجود لانه های تروریزم در خاک افغانستان و رخنه تروریست ها از آنجا به درون قلمرو آن کشور، اهداف و انگیزه های ضمنی دیگری نیز دارد.
 
در جریان سفر اخیر معید یوسف؛ مشاور امنیت ملی عمران خان به کابل، گزارش شد که یکی از خواسته های اصلی او، همکاری طالبان در مهار یا سرکوب طالبان پاکستانی است. از سوی دیگر، طالبان در مقابل خواستار توقف نفوذ جنگ افروزان داعش از خاک پاکستان به افغانستان شده اند.
 
این نشان می دهد که دوطرف درباره مبارزه با تروریزم، منافع مشترکی ندارند. این به ویژه برای طالبان، یک تفاوت اساسی دیگر هم دارد و آن اینکه طالبان پاکستانی از گروه های همپیمان طالبان به ویژه جناح حقانی به حساب می آید و پیش بینی نمی شود که حکومت کنونی کابل، علیرغم فشارهای پاکستان، مصمم به مبارزه مسلحانه علیه این نیروی ایدئولوژیک باشد.
 
با اینهمه، مسایل بسیار مهم تر دیگری نیز در پشت صحنه وجود دارد که عمیقا رهبران اسلام آباد را نگران می کند. آنها نسبت به توانایی خود در کنترل طالبان افغانستان، طبق میل و مراد و منافع خود تردیدهای جدی دارند.
 
اگرچه طالبان با حمایت پاکستان به وجود آمدند و با حمایت آن کشور نیز مسیر رسیدن به قدرت را طی کردند؛ اما اینکه اسلام آباد برای همیشه بتواند این نیرو را با وجود اختلاف های عمیق داخلی، تنش های قبیله ای، نقش و نفوذ بازیگران خارجی دیگر، فشار سنگین افکار عمومی متاثر از انباشت نفرت تاریخی مردم افغانستان از پاکستان، مساله دیورند، پشتونستان، اختلاف های ارضی و مرزی و... در آینده به سادگی کنترل کند، مساله ای قابل تامل است و شک و پرسش هایی درباره آن وجود دارد.
 
 
در این میان، یک موضوع بیش از همه مسایل مطرح شده، برای سران پاکستان، نگران کننده و هراس انگیز است و آن خطر توسعه تروریزم و رشد افراط گرایی اسلامی در پاکستان می باشد.
 
پاکستان با وجود آنکه با استفاده از نیروهای رادیکال سعی کرده نفوذ هژمونیک خود را به کشورهای دیگر گسترش دهد؛ اما دولت اسلام آباد همچنان سکولار باقی مانده و دست کم بر بنیاد خوانش های تندروانه ای که نیروهایی مانند طالبان از اسلام، شریعت و نظم سیاسی و اجتماعی مبتنی بر آن دارند، در ردیف دولت های غیر اسلامی قرار می دهد که شایسته مبارزه ای جهادی برای براندازی است.
 
این همان چیزی است که در حال حاضر، جریان هایی مانند طالبان پاکستان دنبال می کنند و این رویکرد بدون شک مورد تایید و حمایت بخشی از طالبان هم قرار دارد.
 
از جانب دیگر، در نتیجه ده ها سال فعالیت هزاران مدرسه مذهبی و ظهور نیروهای تندروی مانند تحریک طالبان، لشکر طیبه، جنگوی، جنبش لبیک و... جامعه پاکستان به مثابه یک بمب ساعتی هر لحظه آماده طغیان بی مهار ارتش افراط گرایان مهیای مبارزات انتحاری و شورش های مرگبار و ویرانگر علیه دولت حاکم است. مدیریت چنین جامعه ای برای ارتش قدرتمند، سازمان جاسوسی پیچیده و دولت غیرنظامی به شدت تحت تاثیر ارتش، اگرچه غالبا با استفاده از ابزار کودتای نظامی که هر چند سال یکبار رخ می دهد و به این ترتیب، مردم را از کانون های تصمیم ساز سیاسی و امنیتی دور می کند، به شدت دشوار است و اگر قدرت گیری طالبان در افغانستان، الهام بخش جنبش های آماده شورش در درون پاکستان شود، در آن صورت کار برای جنرال های ارتش و جاسوس های آی اس آی به مراتب دشوارتر خواهد شد.
 
به همین دلیل، عمران خان با فرافکنی درباره نفوذ افراط گرایان و تروریست ها از افغانستان به آن کشور، تلاش می کند فضا را در داخل کشورش امنیتی کند تا به این ترتیب، هیچ نیروی افراط گرایی به نام اسلام و شریعت، قادر به شورش و عصیان در برابر دولت سکولار اسلام آباد نشود؛ اما این ابزار تا چه زمانی می تواند کارآمد باشد؟ آیا پایداری و بقای حکومت طالبان در کابل، شیوه فرافکنانه سران اسلام آباد را در بلندمدت بی اثر نخواهد کرد؟
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین