امریکا چگونه با کارت داعش بازی می کند؟

امریکا تا ۱۰ میلیون دالر جایزه برای اطلاعاتی تعیین کرده که منجر به شناسایی و دستگیری رهبر شاخه خراسان گروه داعش شود.
 
وزارت خارجه امریکا گفته که این جایزه برای ردیابی و دستیگری ثناءالله غفاری که با نام شهاب المهاجر نیز شناخته می‌شود تعیین شده است.
 
امریکا او را مسئول حمله به میدان هوایی کابل در ۲۶ آگوست ۲۰۲۱ دانسته است که منجر به کشته شدن بیش از ۱۸۰ نفر از جمله ۱۳ سرباز امریکایی شد.
 
امریکا پیش از المهاجر و دو عضو دیگر داعش را وارد "فهرست ویژه تروریست‌های جهانی" خود کرده و گفته بود که او از ماه می ۲۰۲۰ به این طرف رهبری شاخه خراسان داعش را به عهده دارد و عملا "امیر" این شاخه داعش است.
 
به گفته امریکا ثناءالله غفاری مسئول تایید تمامی عملیات‌های داعش در سراسر افغانستان و تنظیم بودجه برای آن است.
 
این جایزه در حالی تعیین شده که به تازگی جو بایدن اعلام کرد که نیروهای ویژه این کشور ابوابراهیم هاشمی قرشی؛ رهبر داعش را در ادلب سوریه کشته اند.
 
امریکا با استفاده تبلیغاتی از اقدامات خود علیه سران و رهبران شبکه‌های تروریستی و کشتن آنها در برابر افکار عمومی جامعه جهانی، ژست مبارزه با تروریزم می گیرد و ادعا می کند که تنها قدرتی است که به طور صادقانه علیه تروریزم می‌جنگد و رهبران آن را حتی اگر در زیر زمین پنهان شده باشند می کشد یا وادار به خودکشی تحقیرآمیز می کند؛ اتفاقی که به طور مشابه درباره اسامه بن لادن؛ رهبر شبکه القاعده، ابوبکر بغدادی؛ رهبر گروه تکفیری داعش و به تازگی نیز ابوابراهیم هاشمی قرشی؛ جانشین او رخ داده است.
 
دور از انتظار نبود که در پی اعلام کاخ‌ سفید مبنی بر کشتن رهبر داعش در سوریه، طیفی از رسانه‌های قدرتمند غربی، توانایی و اراده ایالات متحده در جنگ با تروریزم را به طور سیستماتیک بزرگنمایی می کنند و به این ترتیب، بخشی از تبعات شکست خفت بار امریکا در افغانستان که به بهانه مبارزه با تروریزم اشغال کرده بود را مهار می کنند یا می پوشانند.
 
با این حال، این تنها نمایش قدرت امریکا در برابر دیگر رقبای مدعی مبارزه با تروریزم در جهان و خاورمیانه نیست که نظامیان امریکایی را به کوهستان ها و روستاهای دوردست عراق و سوریه و افغانستان و پاکستان می کشاند تا رهبران شبکه‌های تروریستی را در مخفیگاه های شان شکار کنند؛ بلکه یک هدف مهم تر دیگر نیز در پشت پرده وجود دارد: تاکید بر حضور پایدار امریکا در مناطقی که به نظر می رسد امریکا در آن شکست خورده و قادر به حفظ آنها نیست.
 
واقعیت این است که پس از شکست امریکا در افغانستان و خروج سراسر رسوایی و افتضاح نیروهای امریکایی و غربی از فرودگاه کابل، بسیاری از رقبای سنتی و استراتژیک ایالات متحده تصور می‌کنند که این شکست، شمارش معکوس برای فروپاشی امپراتوری امریکا در جهان را کلید زده و از این پس دیگر واشنگتن از الگوی افغانستان در موارد مشابه از جمله عراق و سوریه که کانون درگیری‌های به اصطلاح ضد تروریستی امریکا به حساب می‌آیند نیز پیروی خواهد کرد و این کاملاً ناگزیر و اجتناب ناپذیر است.
 
امریکا اما در یک روستای دوردست در حومه شهر آشوب زده ادلب سوریه که هنوز هم کانون هزاران تروریست تکفیری به حساب می آید در یک حرکت دراماتیک، ابوابراهیم هاشمی قرشی؛ رهبر داعش و جانشین ابوبکر بغدادی را مجبور می‌کند تا با انفجار بمب، خود و اعضای خانواده‌اش را بکشد؛ همان اقدامی که امریکا ادعا می‌کند که پیش از این ابوبکر بغدادی نیز با استفاده از آن برای همیشه نابود شد.
 
این رویداد یک پیام روشن برای دشمنان و رقبای امریکا در منطقه و جهان دارد: اینکه ایالات متحده هنوز با استفاده از کارت داعش و مبارزه با تروریزم به حیات استراتژیک خود در مناطق نفوذ آنها ادامه می‌دهد و قرار نیست صحنه را به نفع رقبا ترک کند.
 
تعیین جایزه ۱۰ میلیون دالری از سوی امریکا برای اطلاعاتی که منجر به شناسایی و دستگیری ثناء الله غفاری یا شهاب المهاجر؛ رهبر شاخه خراسان داعش شود نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. امریکا این جایزه را تعیین می‌کند تا هم به طالبان و هم قدرت های حامی آن گروه در منطقه و جهان پیام دهد که هنوز کارش در افغانستان تمام نشده و داعش می‌تواند پای نظامیان امریکایی را به مناطق کوهستانی و روستاهای دوردست افغانستان باز کند هرگاه که آنها اراده کنند!
 
این در حالی است که شهاب المهاجر بر اساس مستنداتی که در رسانه‌ها منتشر شده پیش از این سال ها در ارگ ریاست جمهوری یکی از عناصر مهم در هسته امنیتی حفاظت از رجال برجسته بوده و مدتی نیز به عنوان محافظ معاون اول ریاست جمهوری دولت تحت حمایت امریکا کار کرده بود. بنابراین کسی که اکنون امریکا برای دست یافتن به او ۱۰ میلیون دالر جایزه تعیین کرده خود زمانی مورد حمایت امریکا بوده است؛ همان سناریویی که درباره دیگر رهبران گروه های تروریستی که امریکا ادعا می‌کند با آنان جنگیده و شکارشان کرده نیز رخ داده است. بنابراین کاملاً واضح است که هدف امریکا از انتشار و اشاعه این حجم سنگین تبلیغات سیاسی و رسانه ای، تنها تاکید بر حضور استراتژیک در عرصه رقابت و نبرد پنهان با رقبای راهبردی اش می باشد.
 
شاید در سال های آینده - زمانی که استراتژیست‌های پنتاگون به این نتیجه برسند که شکار شهاب مهاجر کمکی ارزشمند به توسعه سلطه و هژمونی ایالات متحده در منطقه می‌کند- او نیز مانند دیگر همگنان تروریست اش به طرزی تحقیرآمیز کشته شود تا هم در زندگی و هم با مرگ‌اش در خدمت امپریالیزم امریکایی بوده باشد.
 
عبدالمتین فرهمند - جمهور