۰

تقابل روسیه و امریکا در زمین افغانستان

چهارشنبه ۶ دلو ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۱۳
امریکا و اروپا دیگر تنها بازیگران عرصه سیاست افغانستان نیستند و نمی‌توانند بدون اعتنا به منافع و مطالبات قدرت های بزرگ دیگر مانند روسیه، چین و... خواسته های یکجانبه و سلطه جویانه خود را بر طالبان تحمیل کنند، جریان‌های مخالف طالبان را نادیده بگیرند و انتظار داشته باشند که سایر قدرت های جهانی نیز از تصمیمات و تعاملات پنهانی و پشت پرده امریکا و غرب با طالبان تأسی و تبعیت کنند.
تقابل روسیه و امریکا در زمین افغانستان
همزمان با آغاز گفتگوهای اسلو میان نمایندگان طالبان و فرستادگان جامعه جهانی به رهبری امریکا در ناروی خبرهایی نیز درباره سفر پنهانی ملا عبدالغنی برادر؛ معاون رئیس الوزرا و ملا یعقوب؛ فرزند ملا عمر و سرپرست وزارت دفاع حکومت طالبان به مسکو منتشر شد.
 
از سوی دیگر، شایعاتی نیز درباره حضور شماری از رهبران جبهه مقاومت ملی در روسیه به نشر رسید و هدف از آن، گفتگوی مستقیم با میانجی گری مسکو میان طالبان و مخالفان آن اعلام شد.
 
اگرچه هیچیک از طرف ها ادعاهای مطرح شده در این زمینه را رد یا تایید نکردند؛ اما صرف نظر از صحت و سقم این گزارش ها و شایعات، به نظر نمی رسد که روسیه در قبال ابتکارات تازه امریکا برای تعامل با طالبان منفعلانه عمل کند و همانند ۲۰ سال گذشته تنها ناظر بی‌طرف رویدادهای افغانستان باشد.
 
پس از شکست امریکا و خروج مفتضحانه نیروهای غربی از افغانستان، روسیه به یکی از بازیگران بزرگ در معادلات کشور تبدیل شده است. برگزاری نشست های مسکو و ایجاد بلوکی غیررسمی از کشورهای هم پیمان روسیه برای نقش‌آفرینی در افغانستان از عمده‌ترین تحرکاتی بوده که به رهبری کرملین انجام شده است.
 
چندی پیش نیز تهران میزبان امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت امور خارجه طالبان و رهبران جبهه مقاومت ملی بود؛ رویدادی که در آن برای نخستین بار طالبان با دشمنان شان در چارچوب چندین نشست با هم مذاکره کردند. بر بنیاد گزارش‌های غیررسمی منتشر شده به نظر می رسد که روند تهران این بار از سوی مسکو پی‌گیری می شود.
 
نکته قابل تامل این است که روسیه و ایران از کشورهای هم‌پیمان در منطقه و جهان به حساب می‌آیند و تعاطی و تعامل آنها درباره تحولات تازه افغانستان می تواند به تولد یک بلوک سیاسی تازه در برابر اروپا و امریکا منجر شود.
 
خبرها در زمینه سفر پنهانی مقامات ارشد سیاسی و نظامی طالبان و رهبران جبهه مقاومت ملی به روسیه در حالی انتشار یافت که چهره های ضد طالبان، غایبان بزرگ گفتگوهای اسلو بودند. این در شرایطی بود که نمایندگان زنان معترض به ناروی دعوت شده و سخنرانی کردند و در کنار آنها فرستادگانی از چندین نهاد اعتراضی دیگر نیز حضور داشتند.
 
به این ترتیب، غیبت پرسش برانگیز و معنی دار رهبران مخالف طالبان در گفتگوهای اسلو گمانه زنی ها درباره تلاش غرب برای مشروعیت بخشیدن به طالبان بدون اعتنا به جریان های سیاسی و قومی دیگر از جمله مجاهدین پیشین را تقویت کرده و به این برداشت دامن زده است که سیاست غرب برای حذف کامل مجاهدین و رهبران قومی از معادلات سیاسی افغانستان که در طول ۲۰ سال گذشته از سوی دولت های دست نشانده امریکا در کابل دنبال می شد در افغانستان پساطالبان نیز ادامه دارد.
 
با این حال، هنوز قدرت هایی هستند که منافع خود را در حضور مؤثر و سازنده رهبران مخالف طالبان در چارچوب یک دولت ملی و با پایه های وسیع می بینند. آنها از رهبران جبهه مقاومت به عنوان نقش آفرینان اصلی در معادلات سیاسی و امنیتی افغانستان امروز، استقبال می کنند و هرگونه تعامل با طالبان درباره سرنوشت سیاسی آینده افغانستان را مشروط و منوط به حضور و نقش آفرینی سازنده این چهره ‌ها و جریان ها می‌دانند.
 
پیام دیگر خبرهای مربوط به سفر پنهانی مقامات طالبان و حضور سران جبهه مقاومت ملی به مسکو این است که امریکا و اروپا دیگر تنها بازیگران عرصه سیاست افغانستان نیستند و نمی‌توانند بدون اعتنا به منافع و مطالبات قدرت های بزرگ دیگر مانند روسیه، چین و... خواسته های یکجانبه و سلطه جویانه خود را بر طالبان تحمیل کنند، جریان‌های مخالف طالبان را نادیده بگیرند و انتظار داشته باشند که سایر قدرت های جهانی نیز از تصمیمات و تعاملات پنهانی و پشت پرده امریکا و غرب با طالبان تأسی و تبعیت کنند.
 
افغانستان پس از شکست امریکا و فرار بزدلانه نظامیان امریکایی و خارجی، شرایط متفاوتی پیدا کرده و اکنون همه قدرت های بزرگ و کوچک خارجی برای نقش آفرینی در معادلات سیاسی و امنیتی کشور از سهم و جایگاه و فرصت و موقعیتی برابر برخوردار هستند. بنابراین نشست های تهران و مسکو حامل این پیام صریح به اروپا و امریکاست که هرگونه تصمیم گیری درباره سرنوشت افغانستان نیازمند اجماع منطقه‌ای و جهانی است؛ زیرا توهم جهان تک قطبی درهم شکسته و امریکا اکنون قدرتی در عرض قدرت های دیگر محسوب می شود نه در رأس همه آنها.
 
با توجه به این ارزیابی در صورتی که بازیگران بزرگ مانند روسیه، امریکا و چین راهی برای تعامل مشترک و سازنده در افغانستان پیدا نکنند یکجانبه‌گرایی و تلاش برای تحمیل اهداف هژمونیک و دستورالعمل های استراتژیک خود بر شرایط جدید کشور، خطر بروز جنگ نیابتی تازه و ادامه بحران های چند ده ساله را در پی دارد.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین