انس حقانی برادر سراج الدین حقانی به گونه کنایه آمیز از رفیقان قدرت طلب خود شکایت کرده است.
او اگرچه از هیچ کسی نام نگرفته؛ اما در توییترش نوشته: "مقام و منصب یک چیز عارضی است که زیبایی بازی دهنده دارد."
او گفته "برخیها خیلی زود بازی مقام را میخورند و دوستان عزیز و دایمی خویش را از دست میدهند، اما وقتی از اریکه قدرت فرو افتند، به دوستان پیشینشان بازمیگردند؛ اما در دلهای دوستان پیشین مقام قبلی را داشته نمیباشند."
پیش از این نیز خبرهایی درباره اختلافات میان رهبران طالبان و شبکه حقانی درباره توزیع قدرت منتشر شده بود؛ اما این گروه به شدت این اختلافات را رد کرده است.
خود انس حقانی هم در آخرین مصاحبه خود با بی بی سی گفته که شایعات اختلافات در درون طالبان کار استخبارات بیرونی از جمله امریکا برای تخریب این گروه است.
توییت کنایه آمیز و معنی دار انس حقانی درباره قدرت طلبی همسنگران پیشین او پس از پیروزی طالبان اما نشان میدهد که جنگ قدرت میان رهبران آن گروه و متحدان شان به شدت جریان دارد و این توییت از جمله می تواند حامل این پیام مهم باشد که جهادگران سابق، دیگر نمی توانند بر اصول ارزشی و اهداف آرمانی مشترک برای ساختن یک دولت جدید همسو و هماهنگ عمل کنند.
این همان چیزی است که همه انقلابیون و مبارزان نظامی و سیاسی پس از رسیدن به قدرت با آن روبه رو می شوند. به بیان بهتر در دوره نهاد و استقرار، دیگر ارزشهای آرمانی که در دوره نهضت و مبارزه وجود داشت و می توانست اندیشههای ناهمگون، رویکردهای متفاوت و گرایشهای مختلف را بر یک محور مشترک فراهم آورد و آنها را علیه دشمنان و رقبای دیگر متحد کند وجود ندارد.
در دوران شورش و انقلاب و مبارزه، هریک از رهبرانی که امروز برای تصاحب حداکثر قدرت در برابر همدیگر قرار می گیرند، رقابت می کنند و حتی دشمنی می ورزند شاید حاضر بودند برای رسیدن به درجه والای شهادت و پیروزی جهاد و مبارزه حتی از جان شان نیز مایه بگذارند و از همسنگران و همفکران و همراهان شان در این مسیر مقدس پیشی بگیرند؛ اما اکنون که دشمنی برای مبارزه وجود ندارد این قدرت است که آنها را به سمت خود فرامی خواند و در این مسیر آنان را مجبور میکند تا همسنگران پیشین خود را فراموش کنند و آنها به چشم رقیب یا دشمن ببینند و از اهداف و آرمان های مقدس و جهادی شان برای دستیابی به پست و مقام و جاه و جلال دست بردارند.
به این ترتیب اکنون هریک از آنها تنها یک هدف دارند و آن اشغال پست های مهم دولتی و در اختیار گرفتن حداکثر قدرت است. نیرویی که امریکا را شکست داد، دولت دست نشانده امریکا را سرنگون کرد و مخالفان داخلی خود را از صحنه بیرون راند اکنون در برابر یک آزمون بزرگ دیگر قرار گرفته است: چگونگی مواجهه با قدرت و غلبه بر ظواهر زیبا و مظاهر اغوا کننده آن.
در این میان، عوامل دیگری نیز می تواند جنگ قدرت میان سران طالبان و متحدان آنها را تشدید و تقویت کند؛ عواملی مانند خصومت های دیرینه قبیلهای، رقابت های درون سازمانی، وابستگی به این یا آن قدرت خارجی و منافع فردی و گروهی.
قدرتهای خارجی حامی طالبان اگرچه شاید به طور مذبوحانه تلاش کنند تا همچنان آرمانها و ارزشهای ایدئولوژیک و اهداف مبارزاتی آنها را زنده نگه دارند و رقبای درون سازمانی را برای از خودگذری در راستای تحقق این اهداف و ارزش ها به شراکت و اتحاد فرابخوانند؛ اما به نظر می رسد که در غیاب یک تهدید بزرگ مشترک و در شرایطی که همه دشمنان طالبان تقریباً به طور کامل شکست خورده و از صحنه بیرون رانده شده اند دستیابی به این هدف و مهار رقابت های جاه طلبانه رهبران آن گروه به سادگی امکان پذیر نیست.
بنابراین طالبان نیز درست با همان چالشی روبه رو شده اند که همه انقلاب ها پس از پیروزی با آن مواجه می شوند و آن دوگانگی و تضاد غیرقابل جمع میان ارزش های جهادی و انقلابی و اصول مقدس ایدئولوژیک در دوران جهاد و مبارزه، و تمایل به جاه و مقام و قدرت پس از پیروزی است.
در این میان با توجه به فضای دوقطبی حاکم بر تشکیلات طالبان و شبکه حقانی از یکسو، و رقابت های سنتی و تاریخی قبایل متخاصم پشتون از جانب دیگر در صورتی که این تقابل ها و رقابت ها از جانب یک مرجع قدرتمند مسلط بر همه جناحهای رقیب به درستی مدیریت و مهار نشود حتی این امکان وجود دارد که در آینده نزدیک شاهد انشعاب های آشکار و تقابل های غیرقابل مهار جناحهای رقیب و متخاصم بر سر قدرت باشیم.
عبدالمتین فرهمند - جمهور