۰

خدمت به امریکا، خیانت به افغانستان

نرگس اعتماد
سه شنبه ۲۷ میزان ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۰۹
واکنش مردم افغانستان نسبت به خبر استعفای او نشان می‌دهد که خلیلزاد یک نام نفرت انگیز در تاریخ معاصر افغانستان است و میزان نفرت و خشم و انزجار مردم از او اگر از اشرف غنی بیشتر نباشد کمتر نیست.
خدمت به امریکا، خیانت به افغانستان
روز گذشته (دوشنبه، ۲۶ میزان) زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه دولت امریکا در مذاکرات صلح افغانستان از سمت خود کناره گیری کرد.
 
آقای خلیلزاد در حالی از سمت خود کنار رفت که نیروهای نظامی این کشور کمتر از دو ماه پیش در شرایطی پر هرج و مرج و مرگبار این کشور را ترک کرده و طالبان کابل را تصرف کردند.
 
خلیلزاد در نامه‌ای به آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا گفته که "ترتیبات سیاسی بین دولت افغانستان و طالبان آنطور که پیش بینی شده بود پیش نرفت". او نوشته است:"دلایل این امر بسیار پیچیده است و من در روزها و هفته های آینده برداشت خود را با شما در میان خواهم گذاشت." وی افزود که با توجه به نتیجه کنونی برای مردم افغانستان "ناراحت" است.
 
استعفای زلمی خلیلزاد که هنوز دلیل روشنی برای آن ارائه نشده واکنش‌های متفاوتی را در افغانستان را امریکا برانگیخته است. بسیاری از رهبران و منتقدان افغان از او به عنوان خائن یاد کرده و مدعی شده اند که مأموریت او خیانت به افغانستان و خدمت به امریکا بود و او این مأموریت را به خوبی انجام داد.
 
در همین حال در امریکا، آنتونی بلینکن؛ وزیر امور خارجه جو ‌بایدن از چندین دهه خدمت خلیلزاد به امریکا قدردانی کرده است.
 
این دو واکنش متعارض نشان می‌دهد که خلیلزاد، نقشی کاملا دوگانه را برای دو کشور بازی کرده است. آیا به راستی یک افغان وطن پرست بود یا یک مزدور سرسپرده امریکا که وطن اصلی خود را به وطن دوم اش فروخت و به مردم اش خیانت کرد؟
 
زلمی خلیلزاد در نامه استعفای خود به آنتونی بلینکن اذعان کرده است که او در نتیجه مذاکره با طالبان توانست به جنگ امریکا در افغانستان پایان دهد؛ اما صلح بین الافغانی آنگونه که انتظار می‌رفت به نتیجه نرسید و به باور او رهبران افغان از این فرصت به خوبی استفاده نکردند.
 
با این حال، تاریخ درباره او بسیار بی رحمانه قضاوت خواهد کرد و این همان قضاوت از هم اکنون آغاز شده است. واکنش مردم افغانستان نسبت به خبر استعفای او نشان می‌دهد که خلیلزاد یک نام نفرت انگیز در تاریخ معاصر افغانستان است و میزان نفرت و خشم و انزجار مردم از او اگر از اشرف غنی بیشتر نباشد کمتر نیست.
 
بر این اساس اگر خلیلزاد همچنان خود را با ریاکاری و تظاهر ریاکارانه یک افغان قلمداد کند از نظر مردم افغانستان، خاین ملی محسوب می‌شود که سرنوشت جمعی مردم، امنیت و حاکمیت و سرزمین اش را در خدمت مطامع سخیف قومی قرار داد و به عنوان یک فاشیست قبیله گرا افغانستان را به مرحله‌ای تازه از بحران و بی ثباتی و فقر و فاجعه کشاند.
 
صرف نظر از اینکه آنچه خلیلزاد برداشت خود از عوامل پیچیده شکست روند صلح بین الافغانی عنوان کرده، چیست، واقعیت این است که چهره او و اشرف غنی هرگز قابل ترمیم نیست و نفرت و انزجار مردم از آنها با هیچ توجیه و تلاشی قابل زدودن نخواهد بود.
 
با همه این احوال او به امریکا خدمت کرده؛ زیرا ایالات متحده را از جنگی بی پایان و مرگبار رهایی بخشید و بار سنگینی را از دوش مالیات دهندگان امریکایی بر داشت؛ اگرچه در بلندمدت بسیاری از تحلیلگران مسایل استراتژیک معتقد اند که آنچه خلیلزاد با طالبان انجام داد در نهایت طومار سیطره جهانی یالات متحده را درهم خواهد پیچید و در سال‌های آینده، عوارض و پیامدهای این تصمیم بر هژمونی و اقتدار بین ‌المللی ایالات متحده آشکارتر خواهد شد.
 
اگر این برداشت درست باشد زلمی خلیلزاد نه ‌تنها افغانستان را قربانی قمار قبیله سالارانه اش با طالبان و اشرف‌غنی کرد؛ بلکه در عین حال، موقعیت راهبردی ایالات متحده را نیز در خدمت این هدف قرار داد و در نتیجه آنچه امروز مردم افغانستان به دلیل معامله ننگین او در دوحه می‌کشند شاید در سال‌های آینده بر مردم ایالات متحده نیز تکرار شود؛ زیرا خلیلزاد با استفاده از اعتماد ساده ‌لوحانه رهبران عوام گرای امریکا معادلات سیاسی و امنیتی افغانستان را به گونه‌ای رقم زد که در نهایت شکست فضیحت آمیز و فاجعه‌بار امریکا را در پی داشت و اگرچه پایان جنگ های بی پایان هم راهبرد دونالد ترامپ بود و هم هدف جو بایدن؛ اما شاید پیامدهای معامله‌ مفتضحانه خلیلزاد روزی گریبانگیر ایالات متحده نیز شود.
 
اکنون زلمی خلیلزاد و اشرف غنی دو چهره منحوس و منفور در تاریخ معاصر افغانستان محسوب می‌شوند؛ دو چهره ای که یکی آمده بود تا به عنوان مصلح بزرگ به ۴۳ سال جنگ و خشونت و خونریزی در افغانستان پایان دهد و قهرمان صلح لقب بگیرد و دیگری با ادعای بزرگ امان‌الله دوم در نظر داشت تا فصل ناتمام شاه تجددگرا، اصلاح طلب و نواندیش را تمام کند.
 
در نهایت اما هردو باشرمساری اعلام کردند که آنگونه که می خواستند نتوانستند ماموریت های خود را به سرانجام برسانند. این اذعان شرم آور به شکست اما هرگز نمی تواند از حجم نفرت مردم افغانستان نسبت به آنان بکاهد و تصویر نفرت‌انگیزشان در حافظه تاریخ معاصر کشور را تعدیل و ترمیم کند.
 
نرگس اعتماد - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین