>> جمهور - شناسایی دولت طالبان قربانی تعارض منافع کشورهای جهان
 
۰

شناسایی دولت طالبان قربانی تعارض منافع کشورهای جهان

سه شنبه ۱۳ میزان ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۳۵
یکی از مهم‌ترین موانع در مسیر شناسایی بین المللی طالبان، تضاد منافع قدرت های کوچک و بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی در معادلات افغانستان است. به عنوان مثال، دولت طالبان در حال حاضر به جز پاکستان از حمایت کشورهایی مانند ایران، چین، روسیه، قطر و ترکیه هم برخوردار است؛ چیزی که می تواند مانع برقراری ارتباط و تعامل واقعی و گسترده میان دولت طالبان با قدرت های رقیب کشورهای یادشده قرار بگیرد.
شناسایی دولت طالبان قربانی تعارض منافع کشورهای جهان
پاکستان مذبوحانه تلاش می کند تا حمایت کشورهای همسایه، منطقه و قدرت های بین المللی از دولت نوبنیاد طالبان در کابل را به دست آورد.
 
اسلام آباد می‌داند که اگر دولت طالبان به سرعت به رسمیت شناخته نشود بحران اقتصادی بزرگترین تهدیدی است که می‌تواند حاکمیت دوم آن گروه در افغانستان را به چالش بکشد و خطر فروپاشی از درون را تشدید کند.
 
در حال حاضر، ایالات متحده امریکا حدود ۹ میلیارد دالر از ذخایر بانک مرکزی افغانستان را به دلیل عدم شناسایی رسمی طالبان از سوی امریکا و جامعه بین‌المللی منجمد کرده است.
 
این امر، اقتصاد بی بنیاد و متزلزل افغانستان را که شدیداً وابسته به کمک‌های خارجی بود - کمک‌هایی که اکنون قطع شده- در معرض فروپاشی جدی قرار داده است.
 
صف های طولانی مردم که برای دریافت پول های خود بر بانک ها هجوم آورده اند، خود نشانه ای آشکار از خطر فروپاشی سیستم بانکی کشور است؛ خطری که سازمان های بین المللی نیز بارها درباره آن هشدار داده و تاکید کرده اند که اگر هرچه سریعتر بحران اقتصادی افغانستان و فقدان نقدینگی از سوی جامعه بین المللی حل نشود اقتصاد بی پشتوانه افغانستان بیش از این توان پاسخگویی به چالش های جدی را دارد و ممکن است به زودی متلاشی شود.
 
اگرچه طالبان تلاش می کنند جمعیت هراسان صف کشیده پشت دروازه‌ بانک ها را متقاعد کنند که وضعیت عادی است و نگرانی آنها نسبت به از دست رفتن دارایی ها و سپرده های شان در بانک ها غیر موجه می باشد؛ اما به نظر می رسد که بحران، عمیق تر، ریشه دار تر و جدی تر از اینهاست؛ زیرا با عدم دسترسی به خدمات بانکی و فقدان ظرفیت و آمادگی بانک‌های خصوصی برای مواجهه با چالش های تازه از یک سو و ناتوانی تاجران و سرمایه‌گذاران به منابع قابل اطمینان بانکی برای پیشبرد روند تجارت خود با کشورهای خارجی از جانب دیگر، فقر فراگیر و بیکاری گسترده در پی تحولات بزرگ حدود دو ماه اخیر، تشدید و تقویت شده و اگر این شرایط به سرعت با پاسخ مناسب و اقدامات مساعد از سوی دولت حاکم و جامعه بین المللی روبرو نشود ممکن است آنچه طالبان و پاکستان از آن هراس دارند عملاً به وقوع بپیوندد: فروپاشی بزرگ و تلاشی از درون.
 
بنابراین فراخوان های پیاپی سران و رهبران اسلام‌آباد از کشورهای همسایه، منطقه و جهان برای شناسایی طالبان و اتخاذ یک موضع روشن و مشترک در قبال دولت جدید آن گروه در کابل، بیش از آنکه مبتنی بر منافع سیاسی و استراتژیک نهفته در امپریالیزم پاکستانی باشد، برآمده از نگرانی های جدی سران اسلام‌آباد درباره خطر فروپاشی اقتصادی افغانستان و در نتیجه شکست دولت طالبان در برابر موج سهمگین و ویرانگر ناشی از این فروپاشی است.
 
در این میان، تلاش ها و اقدامات سازمان هایی مانند سازمان ملل متحد برای جلب کمک های بین المللی برای مردم افغانستان و مواجهه با فقر گسترده‌ای که در آستانه فصل سرما میلیون‌ها نفر از ساکنان کشور را متاثر ساخته و خطر بروز یک فاجعه انسانی را تقویت کرده به تنهایی برای نجات اقتصاد درهم شکسته افغانستان کافی نیست؛ زیرا جلوگیری از بروز فاجعه انسانی ناشی از فقر و بیکاری، تنها یکی از ابعاد بحران اقتصادی است و لزوماً از فروپاشی اقتصاد مکشور و متلاشی شدن سیستم بانکی در برابر موج عظیم تقاضا برای دسترسی به پول و منابع، جلوگیری نخواهد کرد.
 
گفته می‌شود که دولت اسلام‌آباد برای فراهم کردن پشتوانه های مالی پایدار برای دولت طالبان در کابل دست به دامن کشورهای ثروتمند عربی در خاورمیانه شده و از رهگذر هشدار درباره نفوذ رو به گسترش ایران در افغانستان سعی می کند اعراب ثروتمند را تحریک کند تا با مشارکت در نجات مالی طالبان و جلوگیری از فروپاشی اقتصادی در افغانستان، جایگاه راهبردی خود در معادلات این کشور را بازیابند و اجازه ندهند که تهران به بازیگر نقش اول در افغانستان تبدیل شود.
 
با این وجود برای سرمایه گذاران خارجی از جمله کشورهای عربی، رقابت های استراتژیک، خصومت های سنتی و تنش های فرقه ای و مذهبی به تنهایی برای حمایت مالی از یک دولت غیرمشروع کافی نیست. آنها برای تامین منافع خویش و به ویژه در حوزه اقتصادی، نیازمند تضمین های قوی و پایدار هستند که یکی از آنها شناسایی رسمی دولت طالبان در کابل از سوی جامعه بین المللی می باشد.
 
از جانب دیگر، هیچکس نمی داند که آیا طالبان با توجه به رویکردهای سیاسی، قومی و ایدئولوژیک شان می توانند یک حکومت پایدار و مقتدر مرکزی را در کابل با مشارکت معنی‌دار و موثر سایر اقوام و اقلیت ها و جناح های سیاسی و مذهبی کشور بنیان گذاری کنند یا نه.
 
به بیان صریح تر، جهان هنوز به اندازه کافی نسبت به چشم انداز حاکمیت طالبان در افغانستان مطمئن نیست و نمی داند که آیا طالبان از قدرت لازم برای فراهم کردن پشتوانه های فراگیر ملی از دولت نوبنیاد خود برخوردار هستند یا خیر.
 
از سوی دیگر، یکی از مهم‌ترین موانع در مسیر شناسایی بین المللی طالبان، تضاد منافع قدرت های کوچک و بزرگ منطقه‌ای و بین‌المللی در معادلات افغانستان است. به عنوان مثال، دولت طالبان در حال حاضر به جز پاکستان از حمایت کشورهایی مانند ایران، چین، روسیه، قطر و ترکیه هم برخوردار است؛ چیزی که می تواند مانع برقراری ارتباط و تعامل واقعی و گسترده میان دولت طالبان با قدرت های رقیب کشورهای یادشده قرار بگیرد و به این ترتیب اجازه به رسمیت شناخته شدن طالبان از سوی همه کشورهای جهان را ندهد؛ زیرا آنها نتیجه می گیرند که حمایت شان از دولت طالبان در کابل به یک معنی، حمایت از قدرت و نفوذ رقبا و دشمنان سنتی و استراتژیک شان در معادلات و مناسبات امنیتی، سیاسی و اقتصادی افغانستان نیز است.
 
افزون بر این، شناسایی بین المللی یک دولت مورد حمایت پاکستان در افغانستان نیز مساله ای دیگر است که می‌تواند خود به مانعی در مسیر به رسمیت شناخته شدن دولت طالبان در کابل تبدیل شود؛ زیرا به نظر نمی رسد که اغلب کشورهای جهان از تولد یک پاکستان دیگر در منطقه حمایت کنند و آماده عواقب و پیامدهای امنیتی و ایدئولوژیک آن برای صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی باشند.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین