کارشناسان میگویند مساله پنجشیر، مساله افغانستان است؛ زیرا هم پنجشیر بخشی از افغانستان است و هم کسانی که در آنجا اعلام مقاومت ملی علیه طالبان کرده اند از همه اقوام و اقلیت های کشور نمایندگی میکنند و مطالباتی فراقومی و فرامنطقه ای دارند.
مسأله پنجشیر، مسأله افغانستان است
10 سنبله 1400 ساعت 22:30
کارشناسان میگویند مساله پنجشیر، مساله افغانستان است؛ زیرا هم پنجشیر بخشی از افغانستان است و هم کسانی که در آنجا اعلام مقاومت ملی علیه طالبان کرده اند از همه اقوام و اقلیت های کشور نمایندگی میکنند و مطالباتی فراقومی و فرامنطقه ای دارند.
امیرخان متقی؛ یکی از مقامات طالبان اعلام کرده است که روند مذاکرات آن گروه با رهبران مستقر در پنجشیر به بن بست رسیده است. او با تاکید بر اینکه پنجشیر تحت محاصره طالبان قرار دارد، مردم این ولایت را به تفاهم فراخوانده و از آنها خواسته است که صف خود را از صف «جنگ طلبان» جدا کنند.
در مقابل اما امرالله صالح؛ معاون اول رییس جمهوری فراری که گفته میشود در پنجشیر مستقر است، اعلام کرده است که مقاومت در پنجشیر برای پنجشیر نیست؛ بلکه برای کل افغانستان است.
او تاکید کرده که آنچه در پنجشیر شکل گرفته مقاومت ملی با حضور همه اقشار و نمایندگان و رهبران افغانستان است که نمیخواهند زیر سلطه طالبان زندگی کنند.
آقای صالح در عین حال به نمونه های دیگر نیز اشاره کرده و از جمله گفته که صف های طولانی و فشرده مردمی که قصد فرار از کشور را دارند در پشت مرزهای افغانستان با کشورهای همسایه نشان میدهد که آنها حاضر اند همه چیزشان را از دست بدهند؛ اما زیر سلطه طالبان زندگی نکنند.
در این میان اما طالبان همچنان تلاش می کنند تا مساله پنجشیر را به مساله ای کوچک و کم اهمیت تقلیل دهند و جلو ملی شدن مقاومت علیه آن گروه را بگیرند.
این در حالی است که کارشناسان میگویند مساله پنجشیر، مساله افغانستان است؛ زیرا هم پنجشیر بخشی از افغانستان است و هم کسانی که در آنجا اعلام مقاومت ملی علیه طالبان کرده اند از همه اقوام و اقلیت های کشور نمایندگی میکنند و مطالباتی فراقومی و فرامنطقه ای دارند.
بر این اساس به باور آگاهان در صورتی که طالبان به یکجانبهگرایی، انحصارطلبی و تاکید اقتدارگرایانه بر تشکیل یک دولت صرفاً قومی و ایدئولوژیک مبتنی بر گرایش های گروهی خودشان اصرار کنند مسالهای که در پنجشیر به وجود آمده این ظرفیت را دارد که به سرعت سراسری و فراگیر شود و به مساله ملی تبدیل گردد.
تاریخ معاصر افغانستان از جمله دوران اول حاکمیت طالبان هم شهادت می دهد که برخورد با آنچه اکنون در پنجشیر به وجود آمده تنها نمی تواند برخورد میان دو قوم یا دو جریان قومی و قدرت طلب باشد.
طالبان باید نشان دهند که آمادگی و ظرفیت پذیرش و هضم و حضور عادلانه همه اقشار و اقوام در ساختار سیاسی آینده را دارند و در این خصوص مساله پنجشیر را نیز در شعاع همین گرایش ملی و هدف همگانی حل و فصل میکنند.
بدیهی است که در این میان هیچکس خواهان ادامه جنگ و گسترش آن به دیگر مناطق مناقشه برانگیز نیست. به همین دلیل هم طالبان و هم رهبرانی که در پنجشیر مستقر هستند تاکنون از اقدام عملی به درگیریهای مسلحانه و رویارویی نظامی پرهیز کرده و راه مذاکره و گفتگو را برگزیده اند؛ اما در صورتی که ادعای طالبان مبنی بر به نتیجه نرسیدن این روند درست باشد، اکنون وضعیت بسیار پیچیده خواهد شد و مردم افغانستان باید منتظر روزهای بدتری باشند؛ روزهایی که در آن دست کم یکی از طرف ها خواهان انحصار قدرت است و به جناح ها و جریان های دیگر به مثابه نیروهای مزاحم نگاه میکند که باید به هر طریقی از مسیرشان برداشته شوند.
اما همانطور که اشاره شد تجربه نشان میدهد که چنین رویکردی محکوم به شکست است؛ زیرا هیچ گروهی به تنهایی قادر به حاکمیت بر افغانستان نیست.
رویکرد حذفی نسبت به مخالفان و منتقدان تنها به تقویت احساس مقاومت و گسترش آن در مقیاس ملی منجر خواهد شد.
انتظار میرود طالبان و قدرت هایی که در پشت صحنه، آنان را مدیریت و رهبری میکنند این مهم را به وضوح دریافته باشند و به همین دلیل برای آنچه در پنجشیر جریان دارد راه حلی معقول و مسالمت آمیز پیدا کنند؛ زیرا برای سلطه و حاکمیت پایدار بر افغانستان تنها برتری نظامی یا دستیابی به اراضی و سرزمین های بیشتر کافی نیست. دولت آینده نیازمند ثبات و بقا است؛ چیزی که تنها از مسیر فراهم آوردن یک مشروعیت ملی مبتنی بر مشارکت سیاسی و عادلانه همه اقوام و اقلیت ها در یک ساختار وسیع البنیاد میسر خواهد شد.
در غیر این صورت همان گونه که امرالله صالح و دیگر رهبران مستقر در پنجشیر هم گفته اند مقاومتی که در این منطقه تشکیل شده به امیدی ملی برای همه کسانی تبدیل میشود که سلطه یکجانبه، انحصاری و اقتدارگرایانه طالبان را برنمیتابند و خواهان سهم عادلانه و مشارکت معنادار در ساختار قدرت هستند.
البته شکی وجود ندارد که طالبان نقشی اساسی و محوری و شاید حتی انحصاری در بیرون راندن نیروهای اشغالگر خارجی ایفا کردند و در این مسیر قربانی های بزرگی را متحمل شدند. با این حال نباید فراموش کرد که آنچه اکنون به دست آمده منحصر به مبارزات یک گروه یا جریان خاص نیست. قربانیهای اصلی را مردم بی دفاع افغانستان از همه اقشار و اقلیتها و اقوام و جریان ها پرداختند. بنابراین حق دارند که در ساختار نظام آینده سهیم باشند و به جایگاه شایسته و عادلانه خویش در آن دست پیدا کنند.
نکته مهم این است که راه تحقق این هدف برخلاف ادبیاتی که امیرخان متقی به کار برده، قدرت نمایی در میدان نبرد با محاصره یک منطقه کوچک نیست؛ زیرا مساله پنجشیر مساله افغانستان است و مطالباتی که از جانب محور مقاومت مستقر در پنجشیر مطرح می شود مطالبات عموم مردم افغانستان میباشد.
از این منظر حتی اگر طالبان بتوانند پنجشیر را از راه نظامی اشغال کنند و محور مقاومت تشکیل شده در آن را درهم بشکند، روحیه مطالبه گری و مبارزات عدالتخواهانه اقشار و اقوام بیرون از دایره قدرت طالبانی، متوقف نخواهد شد.
به بیان دیگر آنها شاید بتوانند دژ تسخیرناپذیر پنجشیر را بشکنند و به آرزوی ناکام پیشین شان جامه عمل بپوشانند؛ اما آیا میتوانند اذهان و قلوب مردم افغانستان را نیز تسخیر کنند و با تحکم و تصلب و سرکوب و ارعاب، حاکمیت خود را بر آنها تحمیل نمایند؟
به نظر نمی رسد که پاسخ به این سؤال مبهم و پیچیده باشد. یک نگاه گذرا به تجربه اول حکومت طالبان نشان میدهد که آنها نمیتوانند با تکیه بر قدرت نظامی صرف یا تصرف سرزمین های بیشتر، حاکمیت قومی و ایدئولوژیک خود را بر سراسر افغانستان استحکام و استقرار ببخشند.
از جانب دیگر طالبان با وجود فتوحاتی که به یمن خیانت های رژیم فاشیست اشرف غنی به دست آوردند نباید تصور کنند که هیچ نیرویی قدرت مقاومت در برابر توان نظامی آنها را ندارد و آنان بازیگر بی رقیب عرصه امنیت و سیاست افغانستان هستند.
طالبان در عین حال باید به این واقعیت واقف باشند که نزدیک به سه دهه جنگ و خشونت، ماشین جنگی آنها را به شدت فرسوده کرده و جنگجویان شان دیگر انگیزه و توان کافی برای مشارکت در جنگی جدید را ندارند. البته یک بار دیگر باید تاکید کرد که اشرف غنی به عنوان متحد قومی طالبان و مار درون آستین جبهه جمهوریت، دیگر از کشور فرار کرده و از این پس نمی تواند با خیانت های درونسازمانیاش هرگونه حرکت مقاومت گرانه علیه طالبان را از داخل متلاشی کند و ناکام بگذارد.
بر این اساس مساله پنجشیر مساله همه افغانستان است و اگر این مساله از راه های معقول و مسالمت آمیز حل و فصل نشود که نتیجه آن مشارکت معنی دار و عادلانه همه اقوام و اقشار در ساختار سیاسی جدید باشد، در آن صورت هرگونه پیامد خشونت بار آن، به زیان همه جریان های دخیل در این ماجرا به ویژه طالبان خواهد بود.
عبدالمتین فرهمند - جمهور
کد مطلب: 142135
آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/142135/