در پی آنکه چندین شهر مهم و راهبردی در شمال افغانستان به دست طالبان سقوط کرد، اشرف غنی؛ رییس جمهوری در رأس هیأتی راهی مزار شریف؛ مرکز ولایت بلخ شد.
او در مزار شریف با شماری از فرماندهان سیاسی و جهادی از جمله عطامحمد نور؛ والی پیشین بلخ، مارشال عبدالرشید دوستم و محمد محقق؛ از رهبران جهادی پیشین دیدار کرد.
بر بنیاد آنچه ارگ ریاست جمهوری اعلام کرده، تقویت نیروهای بسیج مردمی برای حمایت از نیروهای امنیتی و مقابله با طالبان از اهداف اصلی این سفر محسوب می شده است.
اما این تنها ظاهر ماجرا است. موضوع مهم تر این است که آقای غنی هنوز درباره سقوط سریالی شهرهای مهم به ویژه در شمال و شمال شرق افغانستان، توضیحی نداده است.
او نگفته است که چرا این شهرها حتی بدون مقاومت و درگیری جدی به طالبان واگذار شده است. این همان پرسشی است که پیش از این درباره سقوط و واگذاری بیش از ۲۰۰ ولسوالی به آن گروه نیز وجود داشت.
سفر آقای غنی به شمال در فاصله چند ساعت با سفر مارشال دوستم به مزار شریف صورت گرفت؛ اقدامی که به باور شماری از تحلیلگران به هدف ایجاد یک جبهه نظامی جدید علیه طالبان با محوریت رهبران جهادی صورت گرفته است.
اما این تصمیم حتی اگر صادقانه و واقعی هم باشد به ابهام های سنگین درباره رویکرد و سیاست پیچیده و پنهانی اشرف غنی و زد و بندهای احتمالی او با طالبان پاسخ نمی دهد.
همانگونه که طی روزهای اخیر یک فضای سیاسی - رسانهای گسترده درباره نقش آقای غنی در سقوط های اخیر شکل گرفته است مساله اصلی امنیت افغانستان، خود او است نه گروه طالبان.
بنابراین با جابه جایی مقام های سیاسی و نظامی، انجام دیدارهای تشریفاتی و نمایش های فریبنده رسانه ای نمی توان فضای سراسر ابهام و بدگمانی که نسبت به رئیس جمهوری، شیوه مدیریت و گرایش های قومی و ایدئولوژیک او نسبت به وضعیت فاجعه بار امنیتی جاری به وجود آمده را تعدیل و تلطیف کرد.
به سخن دیگر، تغییر فرمانده قول اردوی شاهین، برکناری رئیس ستاد ارتش، جابه جایی در فرماندهی قول اردوی عملیات خاص و دیگر تصمیم های مشابه نه وضعیت بحرانی جاری را تغییر خواهد داد و نه نقش اشرف غنی در این وضعیت را.
سفر امروز او به مزار شریف نیز در حالی صورت می گیرد که جنگ به دروازه های شهر رسیده، اکثر ولایت های همجوار بلخ به دست طالبان سقوط کرده یا واگذار شده اند و سیر سقوط ها همچنان ادامه دارد.
بر این اساس آیا سفر تبلیغاتی و نمایش مضحک رسانه ای او پیرامون این سفرها می تواند حجم سنگین انتقادها نسبت به شیوه مفتضح مدیریت وی را کاهش دهد و یا به سؤال های سنگین درباره معاملات پنهانی و زد و بندهای پشت پرده اش با طالبان و دیگر اقمار و ایادی تروریسم پاسخ دهد؟
از این منظر، مردم شمال افغانستان به ویژه مزار شریف حق دارند که انگیزه سفر اشرف غنی به بلخ را زیر سؤال ببرند و نسبت به پیامدهای ویرانگر آن از جمله خطر سقوط مزار شریف هشدار بدهند یا نگران باشند.
به باور آنها سفرهای اشرف غنی به مزار شریف هیچگاه با حسن نیت همراه نبوده و به همین دلیل همواره پیامدهای بدفرجام داشته است. این بار نیز آنها تصور می کنند که او برای واگذاری کامل ولایت بلخ و سقوط شهر استراتژیک مزار شریف به دست طالبان به آنجا سفر کرده است. این آخرین ماموریت او برای واگذاری شمال به طالبان محسوب می شود؛ زیرا اگر مزار شریف سقوط کند طالبان بنیان های امپراتوری وحشت خود را بر سراسر خطه شمال استحکام خواهند بخشید.
از سوی دیگر، دیدارهای پیوسته روزهای اخیر اشرف غنی با رهبران سیاسی و جهادی در حالی صورت می گیرد که او چه در دوران ریاست جمهوری خود و چه پیش از آن، هرگز با این رهبران میانه مناسبی نداشته است.
اشرف غنی همان کسی است که به بهانه برچیدن به اصطلاح «جزایر قدرت» حامیان اصلی جمهوریت را تضعیف کرد و به این ترتیب به طالبان نیرو و قدرت لازم برای جولان در مناطق نفوذ این رهبران را اعطا نمود.
بر این اساس این برداشت هرگز نمی تواند بدبینانه باشد که عکس رهبران تروریست طالبان در اتاق فرماندهی فرمانده احمدشاه مسعود در خواجه بهاءالدین تخار، تصاویر فرماندهان جنایتکار آن گروه در مهمانخانه شهید جنرال عبدالرازق در اسپین بولدک قندهار و همچنین تصویر توهین آمیز جنگجویان طالبان با یونیفرم مارشالی عبدالرشید دوستم در اقامتگاه شخصی او در شبرغان، مایه خوشحالی و افتخار اشرف غنی در کابل هم شده باشد.
برای او همچنین مایه خرسندی عمیق و فراوان است که طالبان توانسته اند بدون درگیری پایتخت دولت به رهبری برهان الدین ربانی در فیض آباد بدخشان را اشغال کنند.
با این حساب، آیا اکنون نوبت مزار شریف نیست؟ جایی که او در طول دوران حاکمیت خود حسرت سلطه بلامنازع بر آن را در دل داشت؛ اما هرگز به آن دست نیافت.
عبدالمتین فرهمند - جمهور