۰

معامله چین و طالبان؛ از امنیت اقتصادی تا سرکوب اویغورها

پنجشنبه ۷ اسد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۰۰
دور از انتظار نیست که سران پکن در جریان دیدار رهبران طالبان از چین معامله‌ای دو سر سود را با آنها پیشنهاد کرده باشند: حمایت سیاسی و اقتصادی چین از طالبان در قبال قطع ارتباط آن گروه با جنبش ترکستان شرقی و سرکوب این جنبش در افغانستان و تامین بستر امن سرمایه‌گذاری اقتصادی.
معامله چین و طالبان؛ از امنیت اقتصادی تا سرکوب اویغورها
ملا غنی برادر؛ معاون رهبر طالبان، در راس هیأتی به چین سفر کرده و با ونگ یی، وزیر خارجه چین دیدار کرده است.
 
وزیر خارجه چین به هیأت طالبان گفته است که انتظار می‌رود این گروه "نقش مهمی در روند صلح‌آمیز آشتی و بازسازی افغانستان داشته باشند".
 
وزارت خارجه افغانستان با نشر اعلامیه‌ای گفته است که چین قبلا دولت افغانستان را از این سفر مطلع ساخته بود. در این اعلامیه آمده است که افغانستان انتظار دارد تا "دولت چین در راستای تقویت اجماع منطقه‌ و اعمال فشارهای بین‌المللی بر طالبان در جهت قطع خشونت‌ها، برقراری آتش‌بس، تأمین صلح و ختم حضور تروریستان خارجی در افغانستان، نقش ارزندۀ خود را ایفا نماید."
 
سفر هیأت طالبان به چین دو روزه اعلام شده و نظر به اظهارات این گروه، محور بحث‌ها صلح و امنیت افغانستان بوده است.
 
وزیر خارجه چین همچنین گفته است که او امیدوار است که گروه طالبان بتوانند "جنبش اسلامی ترکستان شرقی" را که چین آن را تهدید برای امنیت ملی‌اش می‌داند، سرکوب کند.
 
سفر هیات سیاسی طالبان به پکن در شرایطی انجام می‌شود که اخیراً وزارت خارجه چین، امریکا را مسئول وضعیت بحرانی افغانستان دانست و واشنگتن را به پذیرش مسئولیت این رویداد فراخواند.
 
به این ترتیب به هر میزانی که وضعیت امنیتی افغانستان وخیم‌تر شود نگرانی های چین نیز افزایش پیدا می کند.
 
چین پیش از هر چیزی یک قدرت اقتصادی است. اقتصاد نمی تواند در زمینه ناامنی سرمایه گذاری کند. به بیان بهتر، امنیت نخستین نیاز سرمایه گذاری اقتصادی است؛ به ویژه برای چین و پروژه بلندپروازانه آن «یک کمربند یک جاده» که قرار است انقلابی در اقتصاد چین و منطقه ایجاد کند.
 
از سوی دیگر، چینی ها حتی در زمانی که افغانستان تحت اشغال مستقیم و گسترده نیروهای امریکایی و ناتو قرار داشت نیز تلاش داشتند پروژه‌های مهم اقتصادی را تصاحب کنند.
 
آنها در بدترین شرایط، روی استخراج معادن زیرزمینی افغانستان سرمایه گذاری کردند و در بسیاری دیگر از پروژه های حیاتی و سودآور اقتصادی نیز مشارکت داشتند.
 
با این حال، ناامنی همچنان بزرگترین مانع در مسیر رسیدن به سودهای کلان چین در اقتصاد افغانستان است.
 
عامل مستقیم ناامنی‌های سه دهه اخیر نیز طالبان هستند و چین هم به نظر می رسد که به این امر اذعان دارد که طالبان واقعیتی غیرقابل حذف است؛ بنابراین راهی جز معامله و کنار آمدن با آن گروه وجود ندارد؛ به خصوص در زمانی که همه کشورهای جهان حتی آنهایی که پیش از این سابقه خصومت با طالبان را داشتند نیز تلاش می‌کنند به نحوی با آن گروه ارتباط برقرار کنند و از این رهگذر از منافع حیاتی و استراتژیک خود صیانت نمایند.
 
بنابراین سفر هیأت سیاسی طالبان به چین اهمیت زیادی برای هر دو طرف این معامله داشته است.
 
از جانب دیگر، پیشروی های خیره کننده طالبان به ویژه در شمال و شمال شرق افغانستان، نگرانی های چین را نیز برانگیخته است.
 
طالبان در زمان سلطه رژیم امارت ارتباطات پیچیده‌ای با جنبش ترکستان شرقی متشکل از جدایی طلبان اویغور در غرب چین داشتند.
 
این جنبش مورد حمایت جدی و مستقیم شبکه تروریستی القاعده هم هست؛ شبکه ای که با طالبان پیوندهای عمیق و پیچیده دارد.
 
بنابراین پیشروی‌های طالبان به سمت مرز باریک افغانستان و چین در شرق کشور، نگرانی های امنیتی پکن را دوبرابر کرده است؛ زیرا بیم آن می‌رود که طالبان در این منطقه به سادگی ارتباطات خود با جدایی طلبان اویغور در ایالت سین کیانگ در غرب چین را گسترش دهند.
 
پیش از این نیسز عکس هایی از حضور نیروهای جدایی طلب اویغور در شرق کشور با تجهیزات نیروهای دولتی افغانستان منتشر شده بود.
 
با توجه به این موارد دور از انتظار نیست که سران پکن در جریان دیدار رهبران طالبان از چین معامله‌ای دو سر سود را با آنها پیشنهاد کرده باشند: حمایت سیاسی و اقتصادی چین از طالبان در قبال قطع ارتباط آن گروه با جنبش ترکستان شرقی و سرکوب این جنبش در افغانستان و تامین بستر امن سرمایه‌گذاری اقتصادی.
 
به هرحال چین یک قدرت اقتصادی و سیاسی است. این کشور همچنین عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد است؛ جایی که می‌تواند درباره مشروعیت طالبان و حذف نام رهبران آن گروه از فهرست سیاه تحریم‌های بین المللی تصمیم گیری کند.
 
در کنار اینها چین حامی استراتژیک دولت پاکستان است؛ کشوری که زادگاه و خاستگاه طالبان محسوب می‌شود و اصلی‌ترین حامی آن گروه در جنگ علیه دولت افغانستان است. چین می‌تواند از این رهگذر نیز ارتباطات خود با طالبان را تحکیم بخشد، برای نگرانی های خود پاسخی به دست به دست آورد و امنیت لازم برای تحقق پروژه‌های سودآور اقتصادی اش در افغانستان و منطقه را فراهم سازد.
 
با توجه به این مسائل، چینی ها اهرم های کارآمدی برای متقاعد کردن طالبان در زمینه تمکین از خواسته های خود در اختیار دارند.
 
در این میان به نظر می رسد که دولت افغانستان همچنان با خوش بینی نسبت به معامله چین و طالبان و معاملات مشابه میان این گروه و دیگر کشورهای منطقه و جهان نگاه می کند.
 
طالبان تنها در میدان جنگ خشونت ها را به صورت گسترده افزایش داده‌اند و از گفتگوهای معنادار برای دستیابی به توافق پایدار صلح سرباز می زنند، دیپلمات های آن گروه نیز با سفر به کشورهای مختلف منطقه روز به روز دایره مشروعیت سیاسی آن را گسترش می دهد. کابل اما تنها به این دل‌خوش است که از سفرهای هیات طالبان به پایتخت‌های منطقه، اطلاع دارد و امیدوار است که این سفرها منجر به اعمال فشار بیشتر کشورهای منطقه بر طالبان برای پذیرش صلح از سوی آن گروه شود.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین