۲

عقب‌نشینی از ولسوالی‌ها، مقاومت در شهرها

شنبه ۱۹ سرطان ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۲۷
آنچه درباره سقوط ولسوالی ها رخ می دهد و موجب ایجاد قدرت کاذب برای طالبان و ادعاهای شگفت انگیز آن گروه درباره اشغال افغانستان طی دو هفته شده است، لزوما بازتاب دهنده قدرت و برتری نظامی آن گروه نیست.
عقب‌نشینی از ولسوالی‌ها، مقاومت در شهرها
پیشروی های طالبان در ولسوالی ها ادامه دارد. حالا حتی امن ترین ولایت ها هم از سریال سقوط در امان نیست و ولسوالی های آن گاه بدون هیچگونه جنگی به کام طالبان سقوط می کند. وضعیت جاری در ولایت هایی مانند بلخ، هرات و پروان که پیش از این، امن محسوب می شدند، این مدعا را تایید می کند.
 
بر بنیاد همین پیشروی ها بود که شهاب الدین دلاور؛ از مذاکره کنندگان ارشد طالبان روز جمعه در یک نشست خبری در مسکو مدعی شد که آن گروه قادر است ظرف دو هفته سراسر افغانستان را در اختیار خود بگیرد. او در این باره به سقوط ۱۴ ولسوالی در یک روز استناد کرد و آن را به قدرت و توانایی جنگی طالبان نسبت داد؛ ادعایی که البته با اظهارات سهیل شاهین؛ دیگر مذاکره کننده طالبان، تنافر داشت؛ زیرا او پیشتر گفته بود که طالبان، عامل افزایش خشونت ها نیستند؛ زیرا نیروهای امنیتی خود، ولسوالی ها را ترک می کنند.
 
او حتی درباره حمله طالبان بر شهر قلعه نو؛ مرکز بادغیس هم گفته بود که اکثر مقام ها و نیروهای امنیتی تسلیم شده بودند و طالبان برای جلوگیری از خلأ قدرت وارد مجبور شدند قلعه نو شوند.
 
طالبان در عین حال، ادعا می کنند که اکنون ۸۵ درصد خاک افغانستان را در اختیار دارند.
 
این ادعاها از کجا می آید؟ آیا به راستی قدرت نظامی طالبان، بیشتر از دولت است؟ یا مشکل از جای دیگری ناشی می شود؛ فقدان روحیه، فرماندهی و حمایت از نیروهای دولتی در خطوط مقدم نبرد؟
 
پیش از پرداختن به این پرسش، لازم است یادآوری شود که در بسیاری از موارد، نیروهای امنیتی، بدون جنگ، ولسوالی ها رها می کنند؛ چیزی که هم طالبان آن را تایید می کنند و هم مقام دولتی مانند حنیف اتمر؛ وزیر امور خارجه.
 
در شماری از موارد – مانند آنچه در بدخشان رخ داد- به طور مضحکی طالبان نیروی کافی برای در اختیار گرفتن کنترل ولسوالی های تخلیه شده در اختیار نداشته اند و حتی دو روز بعد از تخلیه، وارد منطقه شده اند.
 
بنابراین، آنچه درباره سقوط ولسوالی ها رخ می دهد و موجب ایجاد قدرت کاذب برای طالبان و ادعاهای شگفت انگیز آن گروه درباره اشغال افغانستان طی دو هفته شده است، لزوما بازتاب دهنده قدرت و برتری نظامی آن گروه نیست.
 
البته جو بایدن هم گفته است که ۷۵ هزار پیکارجوی طالبان، قدرت شکست ۳۰۰ هزار نیروی امنیتی افغان را ندارد؛ اما کاری به اظهارات بایدن نداریم. او نه نگران قدرت گیری طالبان است و نه پروای شکست نیروهای امنیتی افغانستان را. او تنها می خواهد شکست مأموریت ۲۰ ساله اشغال افغانستان را توجیه کند و بر بی مسئولیتی خود در قبال بحرانی که دخالت نظامی امریکا و هم پیمانانش ایجاد کرده، سرپوش بگذارد.
 
با این وجود، این واقعیت را نمی توان انکار کرد که هنوز جنگی جدی میان طالبان و دولت رخ نداده و سقوط های اخیر، پیش از آنکه برآمده از فشار شدید شبه نظامیان طالبان باشد، ریشه در اجرای عجولانه یک سیاست امنیتی دولت دارد که بر بنیاد آن، پیش از آنکه خروج قوای خارجی، کامل شود، روستاها و ولسوالی ها از وجود نیروهای دولتی، تخلیه می شود و این نیروها صرفا بر دفاع از مراکز شهری، متمرکز می شوند.
 
به این ترتیب، جنگ واقعی بر سر اشغال شهرها درخواهد گرفت؛ رخدادی که نمونه هایی از آن را به طور پراکنده در غزنی، میمنه، قندوز، تخار، فیض آباد، پلخمری و قلعه نو شاهد بوده و هستیم.
 
تا اینجای کار، دولت مدعی است که تلاش طالبان برای اشغال شهرها شکست خورده و به عنوان مثال در قلعه نو بادغیس، آن گروه با وجود اشغال تمام ولسوالی ها، بخشی از شهر و حتی شکستن دروازه زندان آن، در نهایت نتوانستند به طور کامل بر آن مسلط شوند و با تحمل تلفات سنگین، شکست خوردند.
 
از سوی دیگر، درستی یا نادرستی سیاست امنیتی دولت مبنی بر عقب نشینی از ولسوالی ها و مقاومت در شهرها هم پس از این، مشخص خواهد شد؛ یعنی زمانی که جنگ واقعی برای حفظ یا سقوط شهرها میان دولت و طالبان دربگیرد.
 
با اینهمه، این رویداد را نمی توان انکار کرد که طالبان با تسلط بر ولسوالی ها، پایگاه های بزرگ نظامی و البته شماری از مرزهای درآمدزا و استراتژیک، به پشتوانه های عظیم مالی، تسلیحات و تجهیزات سنگین، جدید و مدرن نظامی و البته نیروی انسانی کافی از طریق یارگیری از میان ساکنان محلی دست پیدا کرده یا خواهند کرد و به این ترتیب، سیاست واگذاری ولسوالی ها شاید برخلاف محاسبات استراتژيست های امنیتی دولت، نتیجه عکس دهد و بر دامنه قدرت طالبان به میزان قابل ملاحظه ای بیافزاید.
 
علی موسوی – جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین