۰

موانع صلح؛ از اختلاف‌های داخلی تا تضاد منافع ابرقدرت‌ها

چهارشنبه ۴ سرطان ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۰۸
قدرت های بزرگ دخیل و درگیر در مسایل افغانستان عمیقا دچار اختلاف هستند. تضاد منافع، نگرانی های امنیتی، زد و بندهای پیدا و پنهان با نیروهای نیابتی آنها در درون افغانستان و دورنمای استراتژيک صلح برای امنیت ملی و حیات راهبردی قدرت های مختلف، مانع از رسیدن آنان به یک نقطه نظر مشترک در زمینه صلح با طالبان می شود.
موانع صلح؛ از اختلاف‌های داخلی تا تضاد منافع ابرقدرت‌ها
اشرف غنی؛ رییس جمهور با عبدالله عبدالله؛ رییس شورای عالی مصالحه ملی دیدار کرد.

در این دیدار دو جانب در خصوص تحولات اخیر در پروسۀ صلح، اقدامات بعدی در این زمینه و آغاز مذاکرات مستقیم تیم مذاکره کنندۀ دولت با طالبان، بحث و تبادل نظر کردند.
 
این در حالی است که آقای عبدالله، روز سه‌شنبه از طریق ویدیوکنفرانس به نمایندگان ویژه‌ کشورهای اروپایی برای افغانستان گفت که فرصت مناسبی برای دست‌یافتن به صلح فراهم شده است و تلاش‌های صلح این‌ بار کابل‌محور نیست؛ بلکه از کلیت افغانستان نمایندگی می‌کند.

وی با اشاره به افزایش خشونت‌ها در روزهای اخیر تأکید کرد که کاهش خشونت یکی از اصل‌های مهم در روند موفقیت تلاش‌ها برای صلح به شمار می‌رود و باید طالبان در زمینه‌ کاهش خشونت اقدام کنند.

او همچنین تأکید کرد که دستاوردها ۱۹ سال اخیر مربوط به تمام مردم افغانستان است و دولت در جریان مذاکرات خود را متعهد به حفظ حقوق بشر و دستاوردهای سالیان پسین می‌داند.
 
دیدار آقایان غنی و عبدالله درباره صلح در شرایطی انجام می شود که در زمان تنش های سیاسی و انتخاباتی و حتی پیش از آن، دوطرف از دو موضع کاملا متضاد در زمینه صلح نمایندگی می کردند. به عنوان نمونه در شرایطی که آقای غنی با آزادی زندانیان طالبان، مخالفت می کرد، آقای عبدالله آن را به عنوان بخشی از روند صلح، ضروری می دانست. یکی دیگر از زمینه های اختلاف دوطرف، ترکیب هیأت مذاکره کننده بود. اختلاف های آن دو در این باره به اندازه ای سنگین بود که ماه ها مانع از تشکیل یک تیم مذاکره کننده ملی، مقتدر و فراگیر شده بود.
 
حتی زمانی که ارگ ریاست جمهوری به رهبری آقای غنی با ابرقدرت های خارجی دخیل در پروژه صلح بر اساس منافع و اولویت های ملی و یا ملاحظات سیاسی، درگیر می شد، آقای عبدالله در نقطه مقابل ریاست جمهوری، از رویکرد خارجی ها دفاع می کرد و به تلویح و تصریح، به مخالفت با مواضع ارگ برمی خاست.
 
اکنون که دوطرف بار دیگر به یک توافق سیاسی برای تشکیل دولت ائتلافی رسیده اند و آقای عبدالله بازهم با امضای آقای غنی، عهده دار یک سمت دولتی شده، تصور نمی شود که اختلاف های دیرینه و ریشه دار آنان به ویژه در عرصه صلح، فروکش کرده باشد.
 
این اختلاف ها در عین حال، مثل هر موضوع مبتلابه دیگر، ابعاد قومی و جناحی هم دارد و حتی اگر آقای عبدالله حاضر به تأسی بی قید و شرط از رویکرد آقای غنی شود، متحدان و هم پیمانان سیاسی او، از این رویکرد حمایت نخواهند کرد و به این ترتیب، سایه اختلاف نظرهای شدید قومی و جناحی بر روند صلح با طالبان سایه خواهد افکند. حتی تصور نمی شود که میان اعضای هیأت مذاکره کننده دولت که آقای عبدالله معتقد است دیگر «کابل‌محور» نیست و کلیت افغانستان را شامل می شود و از همه طیف ها نمایندگی می کند، موضع و راهبرد واحدی برای پیگیری در روند گفتگوهای مستقیم صلح با طالبان وجود داشته باشد. این اختلاف با آغاز مذاکرات و در جریان آن، به مرور، بروز خواهد کرد و این روند را به طور جدی به چالش خواهد کشید.
 
افزون بر اینها قدرت های بزرگ دخیل و درگیر در مسایل افغانستان نیز عمیقا دچار اختلاف هستند. تضاد منافع، نگرانی های امنیتی، زد و بندهای پیدا و پنهان با نیروهای نیابتی آنها در درون افغانستان و دورنمای استراتژيک صلح برای امنیت ملی و حیات راهبردی قدرت های مختلف، مانع از رسیدن آنان به یک نقطه نظر مشترک در زمینه صلح با طالبان می شود.
 
به عنوان مثال، همین اکنون، هند و پاکستان شدیدا بر سر صلح با طالبان، درگیر یک جنگ آشکار سیاسی و تبلیغاتی هستند. اروپایی ها که در مأموریت ۱۹ ساله همواره شریک و متحد امریکا بوده اند، نسبت به اهداف و نیات ترامپ و خروجی صلح بی پروای او با طالبان، عمیقا تردید دارند و مطمئن نیستند که چنین قماری بتواند متضمن اهداف مورد نظر آنها از لشکرکشی به افغانستان و سرمایه گذاری های میلیاردی در حمایت از دولت کابل و ارزش هایی باشد که این دولت – خوب یا بد- از آن نمایندگی می کند.
 
روسیه، ایران و چین نیز با وجود اهداف، منافع و سیاست های ایدئولوژيک و راهبردی متفاوت و گاه متضاد، در یک زمینه نظر مشترک دارند و آن این‌که آنها درباره چشم انداز صلح با طالبان و آنچه امریکا از این بازی اراده می کند، تردید دارند و با وجود ارتباطاتی که با طالبان برقرار کرده اند، هنوز به درستی مطمئن نیستند که آیا چنین صلحی می تواند به نگرانی ها و دغدغه های مشروع آنان پاسخ دهد و منافع مورد انتظار شان را تأمین کند یا نه.
 
در جهان عرب هم بلوک رژيم های عربی همسو با عربستان سعودی که مخالف نقش آفرینی استراتژيک قطر در مسایل منطقه ای و بین المللی هستند، از این‌که دفتر سیاسی طالبان در قطر قرار دارد و صلح امریکا و طالبان نیز با میانجیگری و میزبانی فعالانه دوحه به عمل آمده، ناراضی اند و بعید به نظر می رسد که در نهایت از روی کار آمدن حکومتی در کابل حمایت کنند که با اعمال نفوذ قوی و مستقیم قطر، شکل گرفته باشد.
 
مواجهه طالبان و داعش نیز قدرت های حامی هریک از این دو جریان ایدئولوژيک متخاصم را در برابر همدیگر قرار می دهد؛ رویدادی که می تواند دورنمای صلح را به خطر بیاندازد.
 
علی موسوی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین