۰

کابل – تهران؛ ضرورت ایجاد یک رابطه تعریف‌شده و راهبردی

يکشنبه ۱ سرطان ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۳۵
تنش های اخیر از سوی مدیران سیاست خارجی دو کشور به درستی مدیریت نشد. مواضعی اتخاذ شد که نه خردمندانه بود، نه واقع بینانه و نه عادلانه.
کابل – تهران؛ ضرورت ایجاد یک رابطه تعریف‌شده و راهبردی
حنیف اتمر؛ سرپرست وزارت خارجه که در راس یک هیات بلندپایه سیاسی، اقتصادی و امنیتی به تهران رفته با محمد جواد ظریف؛ وزیر خارجه ایران دیدار و گفتگو کرده است.
 
به گفته سخنگوی وزارت خارجه ایران قرار است هیات دولت افغانستان در دو روز آینده با مقامات دولتی ایران در "چارچوب سند همکاری‌های جامع ایران وافغانستان" روی مسایل اقتصادی، مرزی، مهاجران، همکاری‌های رسانه‌ای، امنیتی، بهداشتی و کار گروه همکاری‌های آب و انرژی دیدار و گفتگو داشته باشد.
 
وزارت خارجه افغانستان هم در صفحه رسمی توییتر خود نوشته است که هیات اعزامی کشور به ایران شامل نمایندگان هفت وزارتخانه، پنج ریاست مستقل، مشاور حقوقی رئیس جمهوری و دفتر شورای امنیت ملی خواهد بود.
 
هدف این سفر "پرداختن به رویدادهای ناگوار اخیر، جستجوی راه حل برای جلوگیری از تکرار آن، تقویت و توسعه همکاری‌های همه‌جانبه و مذاکرات پیرامون سند همکاری‌های جامع بین دو کشور" بیان شده است.
 
ایران از بزرگترین و مؤثرترین همسایگان افغانستان است. بی هیچ اغراق و بزرگنمایی، میزبانی چندده ساله از میلیون های پناهجوی افغان علیرغم همه کاستی ها و نارسایی هایی که وجود داشته، تنها یکی از خدماتی است که ایران انجام داده و چشمپوشی از پیامدها و ثمرات مثبت این رویداد، انکار بی رحمانه تاریخ و برخلاف اخلاق و سنت قدرشناسانه مردم افغانستان است.
 
با این وجود، روابط دیرینه و پرثمر دو کشور همسایه و همسرنوشت، اخیرا دچار نوسانات و فراز و فرودهایی شد که بعضا موجب بروز تنش و واکنش های طبیعی از سوی دوطرف شد. بخشی از واکنش ها اما غیر طبیعی بود؛ مانند اعتراضات ضد ایرانی در شماری از شهرهای افغانستان که با آتش زدن پرچم آن کشور و اهانت های زننده به رهبران مذهبی قابل احترام ایران، همراه بود.
 
این واکنش ها نه مشروع بود و نه مبتنی بر منافع راهبردی و پیشینه تاریخی پیوندهای عمیق و همه جانبه ای که میان کابل و تهران، همواره بوده و همیشه خواهد بود.  بدیهی است که در این میان، دست های پیدا و پنهان داخلی و خارجی نیز کار کردند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند و خصومت های سیاسی و ایدئولوژيک خود با جمهوری اسلامی را در تنش آلودترین فصل روابط دو کشور، از طریق دامن زدن به آشوب و بلوا و سمپاشی و تفرقه افکنی زهرآگین، دنبال کنند؛ با این حال، آن چندده نفری که در خیابان های چند شهر افغانستان، علیه ایران و رهبران آن، شعار دادند و پرچم آتش زدند، نمایندگان واقعی میلیون ها شهروند کشور نبودند.
 
آنها حتی به منافع و سرنوشت مردم خود نیز توجهی ندارند؛ همان مردمی که مجبور اند با فرار از وضعیت غیر قابل تحمل اقتصادی و معیشتی و امنیتی کشور خود، راه های غیر قانونی عبور قاچاقی به ایران را در پیش بگیرند و گاه سرنوشت غم انگیز و مصیبت باری پیدا کنند. و یا میلیون ها نفری که ده ها سال است در ایران زندگی و کار و کسب و تحصیل دارند و هرگونه بی ثباتی غیر دوستانه در روابط دو کشور می تواند مستقیما روی حیات آنها در همه ابعاد، تأثیر منفی بگذارد.
 
تنش های اخیر از سوی مدیران سیاست خارجی دو کشور هم به درستی مدیریت نشد. مواضعی اتخاذ شد که نه خردمندانه بود، نه واقع بینانه و نه عادلانه.
 
این وضعیت، یکبار دیگر ضرورت ایجاد یک رابطه تعریف شده و استراتژيک میان دو کشور را مورد تأکید قرار می دهد. این رابطه باید مرزها و حدود و ثغور منافع و اولویت های راهبردی دوطرف را در همه زمینه ها از سیاست و امنیت و تجارت و مهاجرت تا دیگر عرصه ها مشخص کند. به نظر می رسد دو کشور اکنون نیاز شدیدی دارند تا به یک چارچوب مدون و قابل اجرا برای تعریف روابط دوجانبه برسند. حتی سرنوشت میلیون ها مهاجری که در ایران زندگی می کنند هم باید به طور صریح و بی پرده، روی میز رایزنی های دیپلماتیک دو کشور قرار بگیرد تا دوطرف به طور اصولی متعهد به چارچوب هایی شوند که تخطی و تخلف از آن از سوی هریک از آنها پیامد داشته باشد و مسئولیت آور باشد.
 
ایرانی ها همواره از اینکه سخاوتمندانه از میلیون ها پناهجوی افغان، میزبانی کرده اند، یاد می کنند و آن را نوعی احسان بی چشمداشت به همسایه شرقی محسوب می کنند. تردیدی در این باره وجود ندارد؛ اما اغماض و چشم پوشی از خدمات متقابل افغان های مهاجر به جامعه میزبان از صنعت و توسعه و اقتصاد تا حضور در جبهات جنگ در برابر عراق و اکنون سوریه را نیز نباید از یاد برد.
 
در حال حاضر و در شرایطی که دشمنان دوستی دیرینه دو ملت، مهیای فضاسازی و بهره برداری نامشروع و خصمانه از وضعیت تنش آلود جاری هستند، نیاز به ذکر این موارد نیست و انتظار می رود که دوستان ایرانی هم اهمیت این مهم را دریابند و به آن توجه کنند؛ اما ضرورت تدوین و توسعه روابط دو کشور در شعاع یک سند راهبردی و تعریف شده، بسیار جدی و مبرم است و انتظار می رود در سفر جاری هیأت دیپلماتیک کابل به تهران، این امر در دستور کار دوطرف قرار بگیرد.
 
محمدرضا امینی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین