اشرفغنی؛ رییس جمهوری میگوید که برنامه توزیع نان به نیازمندانی که بهخاطر قرنطینه ناشی از بحران کرونا زیانمند شدهاند، امروز چهارشنبه، 10 ثور از کابل آغاز میشود.
آقای غنی در یک پیام ویدیویی گفتهاست که با درنظرداشت وضعیت بد اقتصادی ناشی از ویروس کرونا که مردم با آن مواجه شدهاند، به تمام ادارات حکومتی دستور داده که برنامه توزیع نان خشک از طریق نانواییها را آغاز کنند.
او در عین حال تاکید کرده که مشکلات اقتصادی کشور و بهگونه خاص وضعیت سختی را که کرونا بهمیان آورده، با توزیع نان خشک حل نمیشود.
رییس جمهوری در این پیام گفتهاست: «من از حال تهیدستان وطن خبر دارم. تا زمانیکه این پروژهها را طرح و راهاندازی نکرده بودیم هر لحظه خودم را در جایگاه بیبضاعتترینهای وطن فکر میکردم و قرار میدادم.»
این برنامه هرگز در شرایط عادی قابل تصور نبود. به بیان بهتر، دولت هیچ برنامه ای برای کمک به فقیرترین قشرهای جامعه، روی دست نداشت؛ اما کرونا آمد و دولت را ناگزیر کرد تا ایده هایی را برای کمک رساندن به اقشار فقیر و آسیب پذیر، طرح و تدوین و عملیاتی کند.
این مهم است که بدانیم آیا کرونا مردم افغانستان را فقیر کرده یا فقر پیش از این نیز در ابعاد وسیع وجود داشته و دولت توجهی به آن نداشته است.
به نظر می رسد هردو مورد درست است. یعنی اغلب مردم افغانستان، فقیر اند. اگر توان و تمکن اقتصادی آنان را با عنایت به معیارهای جهانی فقر و رفاه ارزیابی کنیم، میلیون ها نفر به زیر خط فقر رانده می شوند؛ اما در کمال شگفتی، دولت هیچ برنامه منسجمی برای کمک مستقیم به این طیف بزرگ و پرجمعیت، روی دست نداشته است.
این درست است که کرونا فقر را تشدید کرده، بر شمار فقرا افزوده، رشد و رونق اقتصادی را متوقف کرده و میلیون ها نفر از این امر، متأثر شده اند؛ اما دست کم یک پیامد مثبت هم داشته و آن اینکه دولت مجبور است بخشی از بودجه اش را صرف کمک مستقیم به فقرا کند. این ویروس پاندمیک، شاید یک حسن دیگر هم داشته باشد و آن «کشف» فقر به مثابه یک واقعیت اجتماعی فراگیر در ابعاد جهانی باشد و به این ترتیب، دولت ها، سازمان ها، شرکت ها و ثروتمندان را به اتخاذ تدابیر بیشتر برای مواجهه با فقر و کمک به اقشار فقیر جامعه، ترغیب کند.
ارزیابی اوگو جنتیلینی؛ کارمند ایتالیایی بخش برنامههای تامین اجتماعی بانک جهانی نشان می دهد که پس از شیوع کرونا برنامه های اقتصادی دولت ها برای حمایت از فقرا موجب شده تا دست کم ۶۲۲ میلیون نفر در سراسر جهان، تحت پوشش پشتیبانی مالی قرار بگیرند و از مزایای این برنامه ها، مستفید شوند.
این در حالی است که پیش از این، اصولا چنین برنامه هایی روی دست نبوده و یا دست کم ابعاد و دامنه آن، اینقدر وسیع نبوده است.
از سوی دیگر، این امید هم وجود دارد که این برنامه ها به بخشی دایمی از استراتژي مبارزه با فقر از سوی دولت ها و سازمان ها تبدیل شود و به این ترتیب، نظام ناعادلانه اقتصاد جهانی به سود فقیرترها متحول شود.
بدیهی است که در این میان، مشکل افغانستان، بسیار حادتر است. فقر مردم و فساد و فقدان ظرفیت نهادهای دولتی، ضربه های سهمگینی بر خدمات عمومی وارد کرده است. جنگ هم بر دامنه این بحران افزوده و آن را در مقیاسی مضاعف، تشدید کرده است؛ زیرا دولتی که متکی به کمک های خارجی است، بخش اعظم بودجه اش را باید صرف مبارزه با عناصر ضد دولتی و تروریست های مسلحی کند که برای براندازی آن تقلا می کنند و این مهم، فقر را گسترش می دهد و مبارزه با آن را از فهرست اولویت های آنی دولت خارج می کند.
در چنین شرایطی وقتی کرونا می آید و به دنبال خود، هزینه های بیشتری را بر نظام درمانی و سیستم صحی دولت تحمیل می کند و از جانب دیگر، میلیون ها نفر وادار به خانه نشینی، بیکاری و پذیرش پیامدهای سنگین رکود اقتصادی می شوند، مصیبت مهیب تر از راه می رسد و امیدها برای عبور از این شرایط مرگبار و غم انگیز را به حداقل می رساند.
عبور از این معبر مرگ، آسان نیست و همانگونه که رییس جمهوری گفته است با توزیع نان خشک و گندم هم نمی توان بر آن غلبه کرد؛ اما در این شرایط دشوار باید به حداقل ها هم خوشنود بود. وقتی کشتی می شکند، تختهپارهای رها در طغیان بی رحم امواج هم می تواند امیدی هرچند کمرنگ برای نجات باشد.
تردیدی نیست که مسؤولیت دولت با توزیع چهار و نیم کیلو گندم و چند قرص نان، به اتمام نمی رسد و باید سیاست های اصولی تری برای مبارزه با فقر و قحطی ناشی از کرونا روی دست گرفته شود؛ اما مردم نیز باید کمک کنند تا دولت بتواند از عهده مدیریت بحران به خوبی برآید و منابعی که برای این امور اختصاص می یابد، به دور از اختلاس و احتکار، به دست کسانی برسد که به واقع نیازمند و مستحق اند.
علی موسوی - جمهور