۰

در جستجوی صلح در میان خشم و خون

دوشنبه ۱۱ حمل ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۰۲
صلح هرگز از میان امواج بی رحم خشم و خون متولد نمی شود. چنین صلحی هیچ تفاوتی با جنگ ندارد؛ زیرا تنها منافع یک‌طرف منازعه را برآورده می کند؛ منافعی که با قربانی‌شدن جنایتکارانه جانب دیگر به دست می آید.
در جستجوی صلح در میان خشم و خون
طی یک شبانه ‌روز گذشته ولایت ‌های تخار، بغلان و زابل شاهد حملات سنگین طالبان بوده که بر اساس آمار رسمی در این حملات 24 نیروی دولتی کشته شده ‌اند.
 
مسؤولان امنیتی در ولایت تخار می‌ گویند که طالبان شب گذشته (یکشنبه، 10 حمل) بر خانه سرپرست فرماندهی پولیس ولسوالی خواجه ‌غار این ولایت حمله کرده ‌اند.
 
خلیل اسیر؛ سخنگوی پولیس تخار گفته است که در این حمله ۱۳ نفر شامل یک غیر نظامی و ۱۲ پولیس محلی کشته و شش نفر دیگر زخمی شده‌اند.
 
همزمان مسؤولان امنیتی در ولایت بغلان می‌ گویند که در حمله طالبان بر پاسگاه امنیتی در منطقه سرخ کوتل این ولایت، پنج تن از نیروهای امنیتی کشته شده و پنج تن دیگر شان زخم برداشته‌ اند.
 
وزارت دفاع هم اعلام کرده‌ است که در پی حمله طالبان بر نیروهای دولتی در ولسوالی ارغنداب ولایت زابل، ۶ سرباز ارتش کشته شده ‌اند.
 
این سیکل صعودی خشونت و خونریزی نشان می دهد که طالبان با تمام قوا وارد نبردی مرگبار و یکجانبه علیه نیروهای امنیتی شده اند. این در حالی است که نیروهای دولتی پس از پایان دوره «کاهش خشونت» در یک استراتژی مبهم و غیر قابل توجیه، در لاک دفاعی فرورفته و از راه اندازی عملیات های گسترده نظامی علیه مواضع طالبان، منع شده اند.
 
کشتارهای بی رحمانه اخیر همچنین در حالی صورت می گیرد که تلاش های دولت و طالبان برای توافق بر آزادی هزاران زندانی آن گروه به عنوان پیش شرط آغاز مذاکرات بین الافغانی جریان دارد. این تلاش ها از حمایت مستقیم امریکا برخوردار است و در واقع، تحت فشار مستمر واشنگتن به پیش برده می شود.
 
با این وصف، حملات گسترده و مرگبار طالبان علیه نیروهای امنیتی نشان می دهد که آن گروه، نه تنها هیچ اعتقادی به صلح با دولت ندارد؛ بلکه از همه قدرت خود استفاده می کند تا در آخرین مراحل نبرد خود برای اشغال کرسی قدرت سیاسی، مهلک ترین ضربات را بر نیروهای امنیتی و بدنه دفاعی دولت افغانستان وارد آورد.
 
در این میان، هیچکس نمی تواند این رویکرد طالبان را بی ارتباط به خواسته ها و اهداف آن گروه در حوزه صلح بداند. به بیان دیگر، طالبان با نمایش قدرت عریان، خشم آلود و خونبار خود در میدان جنگ می خواهند دولت را تحت فشار قرار دهند که هرچه سریع تر روند دستیابی به صلح برای بازگشت آن گروه به قدرت را به سرانجام برساند. بنابراین خونریزی های اخیر در ولایت های مختلف کشور، از نظٰر استراتژیست های نظامی طالبان، در ادامه راهبرد سیاسی آن گروه برای صلح است. در واقعیت امر، طالبان اینگونه می خواهند به قدرت برسند و تردیدی وجود ندارد که آنها در نخستین اقدام شان پس از رسیدن به قدرت برای انحلال نیروهای مسلح کشور تلاش خواهند کرد؛ زیرا نمی خواهند هیچ نیرویی در برابر رویکرد تمامیت خواهانه آنها به قدرت، مانع ایجاد کند.
 
به این ترتیب، کمترین انتظار این است که دولت و سیاستگذاران صلح و امنیت کشور نباید تحت تأثیر موج مرگبار نبردهای خونین طالبان به خواسته های زیاده خواهانه آن گروه برای سرعت بخشیدن به پروژه صلح توافق شده در دوحه، تمکین کنند. به سخن دیگر، این کشتارها نباید تصمیم سازان سطح بالای دولت را به این نتیجه برساند که برای جلوگیری از خونریزی های بیشتر، هرچه زودتر باید به صلح با طالبان به هر قیمتی تن درداد. این مغالطه غرض آلود، پیوسته از سوی شرکای صلح طالبان نیز القا می شود. آنها با هر حمله مرگبار در افغانستان، به جای آنکه با توجه به ماهیت تروریزم بر لزوم مواجهه با تروریست ها با مشت آهنین تأکید کنند در موضعی مبهم و پرسش برانگیز، از ضرورت صلح و رسیدن به یک توافق با طالبان، سخن می گویند تا بر بنیاد استدلال آنان، هرچه زودتر موج خشم و خون، مهار شود و صلح تحقق یابد.
 
این در حالی است که صلح هرگز از میان امواج بی رحم خشم و خون متولد نمی شود. چنین صلحی هیچ تفاوتی با جنگ ندارد؛ زیرا تنها منافع یک‌طرف منازعه را برآورده می کند؛ منافعی که با قربانی‌شدن جنایتکارانه جانب دیگر به دست می آید.
 
بنابراین در قدم اول باید نیروهای امنیتی از لاک دفاعی خارج شوند و در میدان نبرد، عرصه را بر تروریست هایی که برای نابودی آنها خیز برداشته اند، تنگ کنند، و در گام دوم نیز دولت باید روند آزادی زندانیان طالبان را متوقف کند و این امر تنها در صورتی انجام شود که طالبان، تعهد و اراده واقعی خود به صلح را از راه کاهش چشمگیر خشونت و در نهایت استقرار یک آتش بس پایدار و سراسری، نشان دهند.
 
تحقق این شرایط اما مستلزم آن است که قدرت های جهانی که با دولت افغانستان «پیمان استراتژیک» دارند به تعهدات خود در این پیمان ها بازگردند و به جای حمایت از صلح یکجانبه با طالبان و بی اعتنا به چرخه خون و خشونتی که آن گروه به پیش می برد، به مأموریت اولیه خود در مبارزه با تروریزم و حمایت صادقانه از نیروهای امنیتی افغانستان که به نیابت از همه جهان در خط مقدم نبرد با تروریزم قرار دارند، بازگردند.
 
علی موسوی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین