رولا غنی؛ همسر اشرفغنی میگوید که شماری از رسانههای بینالمللی مسایل منفی افغانستان را بازتاب میدهند.
او گفت که از دید شماری از رسانههای امریکایی، در حدود ۱۹ سال گذشته، ایالات متحده دوهزار میلیارد دالر در افغانستان مصرف کرده و هیچ دستاوردی نداشتهاست.
او با اشاره به مقالات نیویارکتایمز و واشنگتنپست دو رسانۀ امریکایی گفت: «سر افغانستان پول زیاد مصرف شده و آنها طوری وانمود میکنند که این پول هیچ فایده نکرد و همچنین ۲۴۰۰ سرباز امریکایی که از بین رفتند، مرگ آنها هیچ فایده نکردهاست.»
رولا غنی گفت که رسانههای خارجی به جز اخبار جنگ و ویرانی، از پیشرفتها هیچ گزارش نمیسازند.
او افزود که از جمله ۲۰۰۰ میلیارد دالری که امریکا در افغانستان مصرف کرده، تنها ۱۲۱ میلیارد آن در بخشهای امنیتی، اقتصادی و مبارزه با مواد مخدر هزینه شده و بخش اعظم آن را ایالات متحده برای سربازان و تجهیزاتشان مصرف کردهاست.
دست کم در بخشی از این اظهارات، حق با خانم غنی است. اینکه امریکا بخش اعظم هزینه های ادعایی اش در افغانستان را صرف نظامیان و سایر زمینه های مورد نظر خودش کرده و تنها قسمتی از این پول، برای افغانستان، هزینه شده است. حتی بخش زیاد پول هایی که برای بازسازی افغانستان هم داده شده، از طریق سازمان های غیر دولتی غربی دوباره به کشورهای مبدأ بازگشته و صرف ایجاد یا احیای زیرساخت های حیاتی افغانستان نشده است.
با این حال، تصور نمی شود که در زمینه سیاه نمایی رسانه های غربی از افغانستان، به تمامی حق با خانم غنی باشد؛ زیرا وضعیت در افغانستان به اندازه ای حاد و رقت انگیز است که به نظر می رسد تنها بخشی کوچک از این شرایط، به بیرون بازتاب داده می شود و افکار عمومی جهان در جریان آّن قرار می گیرد.
پیشرفت ها و دستاوردهای مورد ادعای خانم غنی حتی اگر وجود هم داشته باشد، آنقدر کوچک و ناچیز است که اصولا به چشم نمی آید. به عنوان نمونه، چگونه می توان از افتتاح چند دهلیز هوایی تعطیل و نیمه تعطیل، به عنوان یک دستاورد چشمگیر اقتصادی یاد کرد در حالی که فساد همچنان تار و پود اقتصاد افغانستان را از درون متلاشی می کند و وضعیت خدمات عمومی را به نحو اسفباری تحت تأثیر قرار می دهد.
خود خانم غنی هم متهم به ارتشای ده ها میلیون دالر است که البته باید در یک دادگاه مقتدر و مستقل و صالح و بی طرف مورد رسیدگی قرار بگیرد. آنگاه او اگر بی گناه ثابت شد، محق خواهد بود تا با غرور و افتخار، از دستاوردهای همسرش در امر دولت داری، مبارزه با فساد و مدیریت بحران در افغانستان، دفاع کند.
نمونه دیگر، همین روند انتخابات ششم میزان است که از یکسو مردم با عدم شرکت در آن به کلیت دولت و نظام نه گفتند و از سوی دیگر، جنگ بر سر یک و نیم میلیون رأی، بیش از دو ماه است که ادامه دارد و کمیسیون انتخابات، قادر به اعلام نتایج آن نیست. آیا رسانه ها می توانند در قبال این بحران، سکوت کنند و با ارائه تصاویر مثبت اما رویایی و غیر واقعی، چشم خود را بر واقعیت های تلخ جاری ببندند؟
مثال ها درباره تصاویر منفی افغانستان به اندازه ای زیاد است که شمارش آن از عهده حوصله این نوشته خارج است.
از سوی دیگر، انتقاد رسانه ها و ارائه تصاویر واقعی افغانستان حتی اگر منفی هم باشد نباید واکنش دولتی را برانگیزد که خود را مفتخر به دفاع از آزادی بیان و متعهد به رعایت آن می داند. رسانه ها باید موارد منفی را بازتاب دهند تا دولت به مسؤولیت های خود در رفع و دفع آن عمل کند.
رسانه ها همچنین باید پرده از واقعیت هایی بردارند که دولت عمدا در مسیر افشای آنها مانع ایجاد می کند. به عنوان مثال، تلفات نیروهای امنیتی، سال هاست که پنهان نگه داشته می شود. این امر، پیش از آنکه اقدامی در حوزه رمز و راز مسایل نظامی افغانستان باشد، تلاشی مزورانه برای پنهانکاری یک بحران بزرگ است که دامنگیر نیروهای مسلح کشور است. همین رویکرد در زمینه فساد و شفافیت دخل و خرج مالی دولت هم وجود دارد. در دولت آقای غنی، ادارات و سازمان هایی هستند که به هیچ مرجعی پاسخگو نیستند. وزارت مالیه و کودهای مالی اختصاصی ارگ ریاست جمهوری که تنها با استفاده از صلاحیت های مستقیم رییس جمهور، فعال می شوند، نمونه هایی از این ادارات است. چرا هیچ گزارشی در این باره وجود ندارد و چرا هیچ مرجعی نمی تواند در این خصوص، عملکرد دولت را زیر سؤال ببرد و مصارف سرسام آور و گیج کننده ای که از این مجاری صورت می گیرد را به چالش بکشد؟ دفتر بانوی اول هم در قماش همین سازمان ها قرار می گیرد.
اینها حوزه های ممنوعه ای هستند که هیچ رسانه ای حق و امکان ورود به این حیطه ها را ندارد؛ موضوعی که هم آزادی بیان را نقض می کند، هم شفافیت و تعهد دولت را زیر سؤال می برد و هم مانع از دیده شدن واقعیت های تکان دهنده پشت پرده از سوی مردم و افکار عمومی در یک نظام مدعی مردم سالاری می شود.
عبدالمتین فرهمند - جمهور