۱

طالبان، اشغال، جهاد و اسلام پاکستانی

پنجشنبه ۲۵ میزان ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۰۲
حضور همزمان نیروهای خارجی و طالبان در افغانستان، همدیگر را توجیه می کند و این امکان را به سادگی در اختیار تریبون های اسلام پاکستانی قرار می دهد که نبرد طالبان در افغانستان را «جهاد» علیه «کفر» و «اشغال» بخواند و مقدس محسوب بشمارد.
طالبان، اشغال، جهاد و اسلام پاکستانی
یونس قانونی؛ معاون پیشین ریاست جمهوری می‌گوید که جنگ طالبان در افغانستان صبغه شرعی و یا ضد اشغال ندارد؛ بلکه آنان ابزار دست همسایه‌ اند.

قانونی افزود که جنگ افغانستان جنگ داخلی و یا جنگ دولت با دولت نیست؛ بلکه مردم افغانستان شاهد یک جنگ ترکیبی هستند که مثالش در هیچ جای دنیا وجود ندارد.

به گفته او، امریکا پس از سقوط طالبان مرتکب اشتباه بزرگ شد و آن اینکه تنها القاعده را دشمن خود خواند و طالبان را گروپ محلی یاد کرد؛ پاکستانی‌ها به امریکا چنین ایده دادند که طالب برای شان دشمن نیست و بنابراین اجازه گرفتند که طالبان را بازسازی کنند.

آقای قانونی گفت: "حضور خارجی‌ها و تطبیق شریعت سرپوشی است برای ادامه جنگ در افغانستان که توسط حلقات خارجی در بیرون از کشور مدیریت می‌شود؛ بناءً آنچه که سبب ادامه جنگ در کشور شده، استراتژی کشورهای همسایه است نه حضور خارجی‌ها".
 
تحلیل و برداشت آقای قانونی از هویت طالبان، ماهیت جنگ افغانستان، سهم همسایگان و به طور مشخص پاکستان در آن و البته نقش اشتباه مهلک امریکا در نگاه به طالبان، تا حدود زیادی درست و مطابق با واقع است.
 
لازم به ذکر نیست که طالبان حتی در زمان حاکمیت شان بر افغانستان نیز بر اساس شریعت و دستورات اسلام، عمل نمی کردند. آنها از پوشش اسلام استفاده می کردند تا یک پروژه قومی را با هدایت پاکستانی ها و چند قدرت عربی و غربی دیگر به پیش ببرند. نسل کشی های سیستماتیک طالبان در مناطق مرکزی و شمالی افغانستان، به خوبی مؤید این مدعا است که طالبان یک پروژه «جهادی» بر بنیاد خوانش پاکسانی از اسلام بودند و هدف از ایجاد آن، استقرار یک رژيم مزدور و دست نشانده اسلام آباد در کابل بود.
 
با این حال، این بخش از برداشت آقای قانونی که می گوید حضور خارجی ها هم در کنار تطبیق شریعت، سرپوشی برای ادامه جنگ در افغانستان است و حضور خارجی ها هیچ نقشی در ادامه این جنگ نامشروع و نامقدس ندارد، اگر سیاسی و محافظه کارانه نباشد، واقعی نیست و ناشی از یک اشتباه در برداشت و آنالیز و محاسبه می باشد.
 
جمهور کارشناسان و صاحب نظران بر این نکته متفق القول اند که یکی از عوامل چندگانه ادامه جنگ در افغانستان، حضور نیروهای خارجی است؛ نیروهایی که نه افغانستان و مردم آن از حضور آنها برای رسیدن به امنیت و ثبات و سرکوب تروریزم و استقرار صلح و آٰرامش، طرفی بسته اند و نه با خروج خود، از جهاد طالبان بربنیاد خوانش پاکستانی  از اسلام، مشروعیت زدایی می کنند.
 
بنابراین، حضور همزمان نیروهای خارجی و طالبان در افغانستان، همدیگر را توجیه می کند و این امکان را به سادگی در اختیار تریبون های اسلام پاکستانی قرار می دهد که نبرد طالبان در افغانستان را «جهاد» علیه «کفر» و «اشغال» بخواند و مقدس محسوب بشمارد.
 
از نظر مصداقی نیز نمونه های فراوانی وجود دارد که نشان می دهد که -اگر نه همه- اکثر اعضای دون پایه و شبه نظامیان پیاده طالبان بربنیاد انگیزش های دینی و مذهبی در برابر نیروهای دولتی و خارجی می جنگند؛ بنابراین، آنها بیش از آنکه مسحور افسونگری مفتی ها و مولوی های پاکستانی شده باشند، حضور نیروهای خارجی در افغانستان را نوعی «اشغال» می دانند و خود را مأمور به مبارزه و «جهاد» در برابر آن می دانند. بر این اساس، اسلام پاکستانی و حضور غیر مؤثر نظامیان خارجی، دو بهانه بزرگ را در اختیار افراطیون و تروریست های آماده «شهادت» قرار داده تا تنور جنگ افغانستان را همواره گرم، نگه دارند.
 
با توجه به این مهم، به نظر می رسد که یکی از لازمه های اجتناب ناپذیر هرگونه طرح صلحی خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان است؛ زیرا حتی اگر در خوش بینانه ترین حالت، دولت مرکزی افغانستان با طالبان به یک توافق طرفینی صلح هم دست یابد؛ اما مساله حضور نظامیان خارجی، حل نشود، اسلام پاکستانی همچنان به سربازگیری خود از میان تروریست های بالقوه به منظور شعله ور نگه داشتن آتش جنگ در افغانستان، بهره خواهد برد.
 
این همان چیزی است که در ایده صلح آقای قانونی، آگاهانه و محافظه کارانه و یا ناشیانه و ناآگاهانه، نادیده گرفته شده است.
 
علی موسوی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین