۱

طالبان؛ رویکرد به قدرت با اهرم خشونت

سه شنبه ۱ اسد ۱۳۹۸ ساعت ۰۱:۴۷
تا زمانی که کابل، حفظ جمهوریت و نفی امارت را پیش شرط هرگونه توافق صلح قرار دهد، طالبان همچنان از گفتگوی مستقیم، سر بازخواهند زد و بر دامنه خشونت ها و کشتارها خواهند افزود؛ زیرا آنها خواستار سرنگونی نظام هستند.
طالبان؛ رویکرد به قدرت با اهرم خشونت
حسین حقانی؛ سفیر پیشین پاکستان در واشنگتن معتقد است که صلح واقعی در افغانستان هنگامی به میان خواهد آمد که سازمان استخبارات امریکا و آی اس آی پاکستان به مداخله در افغانستان پایان دهند و رهبران افغان‌ها به قدرت‌های دیگر رو نیاورند.
 
حقانی افزود که طالبان به انتخابات باور ندارند و می‌خواهند که پس از خروج نیروهای امریکایی با زور افغانستان را بگیرند.
 
وی ادامه داد که به علت افزایش خشونت‌ها از سوی طالبان، امریکا باید گفتگوها را با این گروه به تعلیق دربیاورد.
 
حسین حقانی گفت: «طالبان چه داده‌اند؟ آنان حکومت افغانستان را به رسمیت نشناخته‌اند،‌ آتش‌بس را نپذیرفته‌اند،‌ حمله‌های شان را افزایش داده‌اند. فکر می‌کنم که طالبان تنها به این امید با امریکاییان گفتگو می‌کنند که امریکاییان از این‌جا بیرون خواهند شد و آنان بار دیگر خواهند توانست که افغانستان را به زور بگیرند.»
 
همیشه این مقام های سابق هستند که از پشت پرده سیاست، راززدایی می کنند و حقایقی را بیان می کنند که در زمان مأموریت خود یا بنا بر مصلحت و منفعت و یا به علت ممنوعیت، اقدام به افشای آنها نمی کردند. این قاعده درباره اظهارات تازه سفیر سابق پاکستان در امریکا هم صادق است.
 
به نظر می رسد آقای حقانی بر واقعیت هایی انگشت گذاشته که قابل انکار نیست. او موضوعات مهمی را برملا کرده است؛ اما نمی توان نام آن را افشاگری گذاشت. او در واقع رازهای رمزگشایی شده و عمومی شده ای را بیان کرده که ناظران درجه چندم هم از آن باخبر اند.
 
حامد کرزی بارها اذعان کرده که جنگ افغانستان یک پروژه امریکایی- پاکستانی است و این دو کشور می توانند به آن پایان دهند. همین چندروز پیش نیز او بار دیگر این سخن را تکرار کرد.
 
حسین حقانی نیز همین نکته را برجسته کرده با این تفاوت که او مستقیما انگشت اتهام را به سمت سیا و آی اس آی نشانه رفته است که درست هم هست.
 
درباره اهداف طالبان از تشدید جنگ و توسل کم سابقه به خشونت و کشتار، همزمان با پیشبرد روند مذاکرات صلح با امریکا نیز تا حدود زیادی، حق با آقای حقانی است. بسیاری از آگاهان معتقد اند که خشونت های جاری، ریشه در انگیزه طالبان برای امتیازگیری در روند صلح دارد؛ اما نکته مهمی که همواره نسبت به آن غفلت می شود این است که کدام امتیازها و کدام صلح.
 
مهم ترین امتیازی که طالبان در پی دستیابی به آن هستند، احیای امارت اسلامی است. پاکستان نیز همین را می خواهد. اسلام آباد در صدد آن است تا با خروج نیروهای امریکایی، زمینه برای بازگشت کامل طالبان به قدرت فراهم شود و امارات اسلامی دوباره احیا شود. نه طالبان و نه پاکستان گفته اند که آنها در صدد حفظ نظام «جمهوری» و یا مشارکت آزادانه آن گروه در انتخابات برای در اختیار گرفتن قدرت هستند.
 
عمران خان؛ نخست وزیر پاکستان که مدعی است که از یک راه حل سیاسی برای جنگ افغانستان حمایت می کند، دست کم دو بار رسما خواستار تشکیل دولت موقت در افغانستان شد. آقای عمران خان، سیاستمدار نیست و در آن زمان، حرف هایش را بدون سانسور و دوراندیشی و مصلحت گرایی زد. بعدا وقتی مشاورانش او را متوجه تبعات و هزینه های این اظهارات صریح کردند، موضع خود را تعدیل کرد؛ اما این امر، به معنای تغییر موضع پاکستان و طالبان نیست.
 
بنابراین، انگیزه اصلی مذاکرات طالبان با امریکا، دستیابی به یک توافق خروج است تا هیچ قدرت بازدارنده ای در برابر بازگشت طالبان و احیای امارت وجود نداشته باشد. در آن صورت، هم انتخابات منتفی است و هم جمهوریت نظام، موضوعیت، معنا و مبنای خود را از دست خواهد داد.
 
تصور می شود که یکی از دلایل امتناع طالبان از گفتگوی مستقیم با کابل نیز همین نکته است که آنها نمی خواهند با این گفتگو به جمهوریت نظام، اعتبار ببخشند و به نظر می رسد تا زمانی که کابل، حفظ جمهوریت و نفی امارت را پیش شرط هرگونه توافق صلح قرار دهد، طالبان همچنان از گفتگوی مستقیم، سر بازخواهند زد و بر دامنه خشونت ها و کشتارها خواهند افزود؛ زیرا آنها خواستار سرنگونی نظام هستند و این مهم، در حال حاضر در میز مذاکره، میسر نیست؛ بنابراین باید بجنگند و بکشند تا به این هدف برسند.
 
علی موسوی - جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین