بحران سالهای اخیر در منطقهی خاورمیانه و جنوب آسیا، و حضور دیگر نیروهای تندرو اسلامگرا همچون داعش باعث بحرانی شدن وضعیت امنیتی در منطقه شده است که افغانستان نیز از این وضعیت متأثر میباشد...
تحلیل گفتگوهای اخیر صلح در افغانستان
31 حمل 1398 ساعت 16:59
بحران سالهای اخیر در منطقهی خاورمیانه و جنوب آسیا، و حضور دیگر نیروهای تندرو اسلامگرا همچون داعش باعث بحرانی شدن وضعیت امنیتی در منطقه شده است که افغانستان نیز از این وضعیت متأثر میباشد...
«الصلح خیر» (قرآن کریم)
در حالی که افغانستان یک ساختار اجتماعی پیچیده دارد، جستجوی منافع قدرتهای جهانی و منطقهیی در آن، به این پیچیدگی افزوده است. مردم این سرزمین با برخورداری از پتانسیل فکری چشمگیر و ریشههای تاریخی و فرهنگی عمیق و متنوع، در قلمرو این کشور به عنوان خانه مشترکشان زندگی میکنند. طبیعی است که اعضای این خانه، زندگی مسالمتآمیز در کنار یکدیگر را ترجیح میدهند و غالب این مردم تعارضات اجتماعی در مناطق شهری و روستایی کشور را نفی میکنند. آنان خواهان آرامش و زندگی صلحآمیز در کنار یکدیگر و در سطح منطقه و نظام بینالمللی خواستار همبستگی، حسن همجواری، روابط حسنه و تعامل مثبت میباشند.
تعارضات و جنگ درازمدت، تهدید جدی علیه مردم است و فرصتها را برای چندین دهه از مردم افغانستان گرفته است. پس از حادثه 11 سپتمبر و حضور نیروهای بینالمللی در افغانستان که موجب سقوط حکومت طالبان گردید، تداوم تنش میان حکومت افغانستان و گروه طالبان در حضور نیروهای بینالمللی، نشان میدهد که جنگ و ناآرامیها در افغانستان ابعاد منطقهیی و بینالمللی داشته و بدون توجه به این ابعاد امکان آوردن صلح در افغانستان وجود ندارد.
همچنین بحران سالهای اخیر در منطقهی خاورمیانه و جنوب آسیا، و حضور دیگر نیروهای تندرو اسلامگرا همچون داعش باعث بحرانی شدن وضعیت امنیتی در منطقه شده است که افغانستان نیز از این وضعیت متأثر میباشد. حضور داعش در افغانستان امروز یک واقعیت است که پس از صلح میان حکومت و طالبان تبارز بیشتر خواهد کرد. وضعیت فعلی باعث شده است که قدرتهای جهانی خصوصاً ایالات متحده امریکا و روسیه سعی در کنترول وضعیت از طریق نفوذ در سیاستهای داخلی و خارجی کشورهای منطقه به ویژه افغانستان داشته باشند.
تضاد منافع کشورهای دور و نزدیک و پراکندگی سیاسی در صفوف داخلی موجب گردید که در مقاطع معیّنی با ارتکاب خطاهای استراتیژیک، جنگ در افغانستان چهل سال ادامه پیدا کند. اگر در اجلاس بن مشارکت طالبان در قدرت در نظر گرفته میشد، امروز ضرورتی به اجلاسهای کابل، ابوظبی، مسکو و قطر نمیبود. اکنون نیز اگر دقیق بازی نشود، با تشدید تضاد منافع قدرتهای خارجی و تنش میان گروههای سیاسی داخلی، با گذشت 18 سال، با وقوع یک خطای استراتیژیک دیگر، نهتنها صلح پایدار به وجود نخواهد آمد بلکه افغانستان بار به سوی یک جنگ داخلی دیگر سوق داده خواهد شد.
ساختار اجتماعی، فرهنگ سیاسی حاکم، سیستم اداری غیرمؤثر، ساختار تصمیمگیری درسطح کلان ملی و وضعیت اقتصادی موجود، دخالت قدرتهای منطقهیی و جهانی به خاطر اهمیت موقعیت جیوپولیتیک افغانستان همراه با تضاد منافع آنان، تنوع آرا و دیدگاهها میان گروههای سیاسی و در نهایت عدم موجودیت احزاب سیاسی معیاری و جامع در سطح ملی، دستیابی به اجماع ملی و بینالمللی برای صلح را بسیار دشوار و پیچیده ساخته است. با درنظرداشت این موارد، تنها راه ممکن برای آوردن صلح پایدار، در سطح داخلی مشارکت گروههای مختلف سیاسی و نظامی ـ اعم از طالبان و سایر گروههای مسلح ـ و در سطح بینالمللی همکاری کشورهای دخیل در جنگ جاری افغانستان میباشد. در نهایت، صلح پایدار با دستیابی به اجماع ملی و بینالمللی و با یک استراتیژی واضح، همهجانبه و فراجناحی در یک گفتگوی چندجانبه امکانپذیر است.
بنابراین لازم است حکومت وحدت ملی، گروههای سیاسی فعال در کشور، گروههای مسلح مخالف دولت و کشورهای فعال در عرصه صلح، در اقدامات خویش برای رسیدن به صلح موارد زیر را مورد توجه قرار دهند:
کد مطلب: 115687
آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/note/115687/