کارگران زیر سن را در همه جای افغانستان می توان دید، از فقیرترین محله تا شهرکهای مجلل کشور، حتما روزانه متوجه شده ایم که کودکی مشغول شستن موتر است، و یا با خواهش های مکرر از عابرین می خواهند که چیزی از آنان بخرند، و سایر کارهای از این دست.
این پدیده ناراحت کننده منحصر به افغانستان نیست، شواهد نشان می دهند این قشر آسیب پذیر از مناطق فقیرنشین افغانستان گرفته تا جاده های پر زر و برق مدرنترین کشورهای جهان موجود است. این کودکان از حقوق اولیه خود محرومند و امکان سوء استفاده از آنان نیز وجود دارد.
۱۲ جون برابر است با روز جهانی مبارزه علیه کار کودکان، و بر بنیاد آخرین گزارشِ برنامه لغو کار کودک، طی ۱۶ سال اخیر از (۲۰۰۰ میلادی) به بعد، تعداد کودکان کارگر در جهان سی درصد کاهش داشته است، اما با این حال ۱۶۸ میلیون کودک در سرتاسر جهان مجبور به کار هستند.
وزارت کار و امور اجتماعی افغانستان چندی قبل اعلام نموده بود که سه میلیون کودک در معرض خطر جدی قرار دارند و باید در این مورد توجه لازم صورت بگیرد.
همین اکنون بیشتر از دو میلیون کودک در افغانستان شاغل کارهای شاقه اند، و اغلب کودکان کارگر دلیل اصلی کارشان را جبر اقتصادی عنوان میکنند.
محمدظاهر ۱۴ ساله که به شستن موتر مشغول است به خبرنگار جمهور می گوید که فامیل اش مشکل اقتصادی دارد و تنها نان آور خانواده اش می باشد.
او که سیمایش، هنوز خامی ایام کودکی در آن هویداست می گوید: " دوست دارم مکتب بروم؛ اما خانوده ام گرسنه می ماند". هر چند این گفته او با صلابتی بیان می شود که از سن او بعید به نظر می رسد اما با کمی دقت حزنی که در لحنش نهفته را می توان درک کرد.
آنطرفتر اشرف ۱۶ ساله، با کراچی باربری پول در می آورد. چهره خسته و آفتاب سوخته اش حکایت از این دارد که با زمستان ها و تابستانهای خیابانهای مزدحم کابل نا آشنا نیست.
او می گوید که بزرگ فامیل است و پدرش را از دست داده است. زمانی آرزو داشته تا داکتر شود؛ اما حالا شرایط سخت اقتصادی خانواده اش او را مجبور به حمالی کرده است.
وزارت کار و امور اجتماعی در آخرین آماری که ارائه کرده؛ ۸۰ درصد از کارگران را تنها نان آوران خانواده خوانده است.
از طرف دیگر شهروندان کشور نسبت به آینده این کودکان بدبین شده اند و آنان را در معرض آسیبهای جدی می بینند.
عبدالاحمد علی زاده یکی از شهروندان کابل، در مورد آینده این کودکان می گوید که این کودکان هم از نظر جسمی آسیب می بینند و هم از نظر روحی؛ آینده این اطفال کاملا تاریک است و اکثرشان ممکن است به اعتیاد رو بیاورند.
او علاوه می کند این کودکان باید درس بخوانند، و حکومت هم ملزم به فراهم سازی شرایط مناسب برای شهروندان به ویژه کودکان است.
اگر از آمار و ارقام بگذریم، آینده بیشتر از ۲ میلیون کودک شاغل در معرض خطر جدی قرار دارد و اگر به آن توجه لازم صورت نگیرد، با مشکلات عدیده ای مواجه خواهند شد. این کودکان آینده افغانستان اند و چالشهایی که فرا روی آنان قرار می گیرد، می تواند آینده افغانستان را نیز در تاریکی و هاله ای از ابهام فرو ببرد.
آصف دادگر-
خبرگزاری جمهور