گفتگوهای صلح دوحه به کدام سو در حرکت است؟ مشکل بزرگ در این گفتگوها چیست؟ تاهنوز کدام طرف نفع بیشتر از روند جاری مذاکرات به دست آورده است؟ نقش خلیلزاد در روند صلح افغانستان چیست؟ آیا توافق صلح با طالبان به معنی ختم جنگ در کشور خواهد بود؟ آیا در نتیجه گفتگوهای صلح به وجود آمدن حکومت موقت متصور خواهد بود؟ این سوالاتی است که خبرنگار جمهور از چهره سرشناس سیاسی و برادر محمد اشرف غنی رییس جمهور کنونی کشور، آقای حشمت خان غنی، پرسیده است.
خان صاحب تشکر از این که برای انجام این مصاحبه برای ما وقت دادید؛ سوال اول این است که به نظر شما نشست دوحه به کدام سمت روان است؟
وضعیت افغانستان وابسته به تغییرات در ریاست جمهوری امریکا است، منتظر هستیم که ببینیم با تغییر در ریاست جمهوری امریکا شرایط در افغانستان چقدر تغییر خواهد کرد. اگر وضعیت طوری باشد که خلیلزاد آن را شروع کرده و میخواهد هر پیشنهاد طالبان پذیرفته شود در این سود افغانستان نخواهد بود؛ این امکان ندارد که مردم افغانستان، کودکان و زنان افغان و در نهایت نسل نو افغانستان از همه چیز بگذرند و دوباره طالبانیزم را قبول کنند. اگر شرایط اینگونه شود مثلی که خواهش اصلی سایر جامعه جهانی، اروپا، سعودی و امارات به جز از قطر باشد که طالبان بیایند و صلح کنند و یک بخشی از حکومت شوند و سهم سیاسی در دولت داشته باشند مثلی که حکمتیار آمد و از منفعت عمومی پیروی کنند حرف نیک است؛ اما با زور تفنگ و کشتار مردم بیگناه و کشتن عسکری که برای دفاع از وطن خدمت میکند، نمیتوانند نظام برای خود درست کنند.
به نظر شما مشکل بزرگی که در مذاکرات صلح وجود دارد چیست؟
مشکل بزرگ را در مذاکرات خلیلزاد بوجود آورده است. خلیلزاد بر بنیاد خواستهای شخصی خود و وعدهای که فکر میکنم به دونالد ترامپ داده بود، خواستهای طالبان را به حدی بلند کردهاست که طالبان به این فکر شدند که گویا حکومت موجوده افغانستان سقوط داده میشود و همه چیز به آنان تسلیم داده خواهد شد؛ در حالی که اگر از اول خلیلزاد اینگونه زمینه سازی برای طالبان نمیکرد، ببنید از طرف حکومت پنج و نیم هزار بدترین قاتلین مردم از زندانها رها شدند؛ هر شرایطی که از سوی طالبان گذاشته شد پذیرفته شد؛ اما در مقابل هیچ امتیازی داده نشدهاست. در مقابل هر فرد این 5 و نیم هزار نفر نیروهای ارتش و مردم ملکی افغانستان جان خود را از دست داده بودند و این از یاد کسی نمیرود و اضافه بر آن، تضمینهای که در برابر رهایی آنان داده شده بودند هم کار ساز نبودند و حالا هر روز زندانیان رها شده طالبان از سوی نیروهای امنیتی کشته و یا بازداشت میشوند
حتی تعهد دیگری این گروه که روابط خود را با القاعده قطع میکنند نیز عملی نشده و هر روز نیروهای امنیتی افغانستان یک عضو القاعده را با اعضای طالبان یکجا بازداشت میکنند و یا در میدان جنگ کشته میشوند.
به نظر شما در روند صلح تاهنوز بیشترین سود به نفع طالبان بوده و یا به نفع دولت افغانستان؟
روند صلح تا اکنون صد درصد به نفع طالبان بوده است.
آیا توافق صلح میان حکومت و طالبان به معنی ختم جنگ در کشور خواهد بود؟
من فکر نمیکنم؛ همین اکنون هم دیده میشود که پاکستان طالبانی را که در قاچاق مواد مخدر و یا به هر شکل ممکن دیگر قدرت دارند را به داعش تبدیل کرده و فقط نام آنان را بدل کردهاست. من فکر نمیکنم که پاکستان دست از دشمنی با افغانستان بردارد.
اگر طالبان را ختم کند حتماً دو گروه دیگر را ایجاد خواهد کرد. دشمنی پاکستان با افغانستان دشمنی ختم ناشدنی است؛ آنان به زبان دوستی میکنند ولی در عمل نه؛ اگر ارتش پاکستان کدام تغییر آمد، طوری که حالا حتی در پنجاب بر علیه آن اقداماتی آغاز شده، در آن صورت این توقع نیز به وجود خواهد آمد که پاکستان در دشمنی خود با افغانستان تجدید نظر خواهد کرد. من پیش از این نیز گفته ام که پاکستان یک کشوری نیست که ارتش داشته باشد؛ بلکه ارتشی است که یک کشور دارد. مردم پاکستان با ما بسیار خوبیها کردهاند؛ آنان با ما دشمنی ندارند؛ مشکل ما با ارتش و آی اس آی پاکستان است؛ آنها از روز اول با ما صاف نبودند و بقای ما را نمیخواستند. به همین خاطر باور بالای آنان مشکل است.
شما گفتید که پاکستان آرام نمینشیند و به جنگ در افغانستان ادامه میدهد؛ در این صورت به مردم افغانستان خصوص حکومت پیشنهاد شما چیست که چگونه راهی را انتخاب کند؟
برای افغانها لازم و ضروری است که خودشان تصمیم بگیرند، از نظام قویاً حمایت کنند، بخاطری که در افغانستان از صاحبان رسانهها گرفته تا استخباراتیهای پیشین و سیاسیون برای پاکستان خدمت میکنند و کارهای استخباراتی را شروع کردهاند در حالی که خودشان نمیفهمند که اگر نظام چپه شود اولین کسانی که از سوی پاکستان به دار آویخته میشوند همینها خواهند بود.
بدبختانه بیشتر اینها در افغانستان به اساسات تمرکز نمیکنند و منافع شخصی را دنبال میکنند. در اینجا اگر چپیهاست هم اهداف خود را دنبال میکنند و اگر اخوانیها است هم پشت پول میدوند، پرنصیبها را از بین برده، حس وفاداری ندارند و هر بار در هر مساله نسل جوان را کنار میزنند. همین حالا که موضوع صلح جریان دارد، مساله نسل جوان است، نسلی که خودش قربانی داده باید خودش تصمیم بگیرد که چگونه آیندهشان را رقم میزنند، نه اینکه چند تنی به نام ریش سفید که همواره آزمایش شدهاند. فسادهای که اینها خلق میکنند بدون از منافع شخصی دیگر هیچ چیزی برای شان مهم نیست و نه به دنبال آن است.
نقش خلیلزاد از ابتدای روند صلح تا آخر این روند را چگونه ارزیابی میکنید؟
آقای خلیلزاد صد در صد رول/نقش منفی را در روند صلح افغانستان بازی کردهاست.
در صورت توافق میان حکومت و طالبان امکان دارد حکومت انتقالی و یا اداره موقت به وجود آید؟
به هیچ صورت چنین چیزی امکان ندارد. بخاطریکه حتی وقتی که ما در این مورد صحبت میکنیم به این معنی است که ما دستاوردهای 20 ساله خود را از دست میدهیم. این شایعات و کارها از یک حلقه مشخص است که برای آنها پول داده میشود و این حلقه برای اهداف خاص کار میکند. در این حلقه بعضی گروههای استخباراتی پیشین، رییس جمهور وقت و یک تعداد سیاسیون که فقط برای منافع شخصی خود کار میکنند، شامل اند. اگر این نظام را از دست دادیم. کشور توته توته خواهد شد و در آن صورت همین افراد در هر کنج کشور برای خود حکومتهای جداگانه اعلام خواهند کرد.
اگر یکبار اقتدار و چوکات کنونی نظام از بین رفت، تمام چیزها از دست خواهند رفت؛ بناً خوب است که همین نظام با نواقص موجودهاش حفظ گردد و با قوت از این حمایت صورت گردد. باید کار شود تا این نظام به یک چوکات پایدار تبدیل گردد. ما مطمئن هستیم که همین چند تا ریشسفید و زور مندانی که به نظام فعلی سرخود را خم نمیکنند بالاخره محو خواهند شد و یا خواهند مرد. برای ما قانون اساسی سرمایه ملی است که به هیچ صورت نباید از بین برود و باید به آن عمل شود. اگر این بار خدا ناخواسته این سرمایه را از دست بدهیم باز جور کردن/ ساختن آن سالهای دیگر کار نیاز خواهد داشت.
آوازههای وجود دارد که حکومت موقف در راه است؟
این کار کرزی صاحب و چند سیاستمدار دیگر است؛ گب مردم دیگر افغانستان نیست. اینها بخاطر خود این حرفا را میزنند نه به خاطر مملکت؛ شورای عالی مصالحه ملی نیز از همین اشخاص ساخته شدهاند. آنان کسانی اند که بدون از خود دیگر هیچ کسی را نمیخواهند. هیچ کشوری این متقاعدین را نمیخواهند؛ حتی اگر محافظان آنان را بگیریم، دیگری کسی آنان را در کوچههای کابل هم اجازه گشت و گذار نخواهند داد. از حکمتیار تا کرزی و دیگران کدام کاری را برای این مملکت انجام ندادهاند که در هر مساله باید آنان مطرح شوند.
گفته میشود که طالبان بازهم خواستار رهایی 7 هزار زندانی شان از سوی دولت افغانستان شده و نیز گفتهاند که سران اینگروه باید از لیست سیاه سازمان ملل متحد بیرون شوند؛ آیا لازم است حکومت زندانیان دیگر این گروه را بار دیگر رها کند؟
نه؛ دیگر نباید حتی یک زندانی طالبان هم رها شود، بخاطریکه رهایی هر زندانی این گروه به ضرر افغانستان است. این فشار، فشار ترامپ وخلیلزاد است. 39 روز دیگر از زمان حکومت دونالد ترامپ باقی ماندهاست؛ حکومت افغانستان باید محکم ایستاد شود و تسلیم این خواسته امریکا نگردد، بعد از 39 روز دیگر از شر این فشارها خلاص خواهد شد. (هم از شر ترامپ خلاص میشود و هم از شر خلیلزاد خلاص خواهد شد).
به نظر شما با آمدن جو بایدن در پالیسی کلی امریکا در ارتباط به افغانستان تغییر خواهد آمد؟
تنها مساله بایدن نیست که با آمدن او پالیسی امریکا هم تغییر کند، همین حالا در پالیسی امریکا تغییراتی آمده؛ زیرا ترامپ در بیشتر تصمیم گیریهایش با کانگرس و مجلس سنای این کشور مشوره نمیکرد. از پنتاگون گرفته تا تمام ادارات دولتی امریکا برضد ترامپ بود و ترامپ بر ضد آن حرکت میکرد. حتی دو روز پیش سنا و کانگریس امریکا با تصمیم دونالد ترامپ در مورد خروج سربازان امریکایی از افغانستان مخالفت کردند؛ این تنها ترامپ و خلیلزاد است که خلاف تمام چوکات اداره امریکا در قبال افغانستان حرکت میکند، من نمیدانم که خلیلزاد چگونه در این کشور زاده شده که با این کشور اینقدر دشمنی دارد.
به نظر شما اگر طالبان مساله آتشبس را مشروط به رهایی زندانیان باقی مانده این گروه از زندانهای افغانستان و نیز خروج سران این گروه از لیست سیاه سازمان ملل کند؛ آیا بازهم دولت و مردم افغانستان این خواست طالبان را بپذیرند یا خیر؟
طالبان هر روز میتوانند سلاح بردارند ولی اگر واقعاً آتشبس میکنند باید شرایط سخت گذاشته شود، باید طوری آتشبس کنند که تا شش ماه هیچ فیری از سوی این گروه صورت نگیرد. این اشتباه نباید تکرار شود که زندانیان طالبان بدون دست آوردی برای مردم افغانستان رها شوند. دفعه قبل هنگامی که 5 و نیم هزار زندانی طالبان رها شد، در حالیکه تضمین هم داده بودند؛ ولی اکثریت شان دوباره به جنگ رفتند و نیز طالبان رابطه خود را به داعش و القاعده قطع نکردند. طالبان در آتشبس باید ثابت کنند که انفجارات و انتحاراتی که همه روزه جان مردم افغانستان را میگیرند، توسط داعش سازماندهی میشوند. طالبان در دو ماه که گفتگوهای صلح جریان دارد هر باری که انفجار میشود میگویند کار داعش است؛ اما وقتی که این انفجارات کار داعش است؛ چرا ما با شما صلح کنیم و مستقیماً با داعش صلح نکنیم.
گفتگو از محمدرقیب فیاض-
خبرگزاری جمهور