خوابهای رنگین طالبان
نشست دوحه قطر امیدها را برای پایان خشونت های چهار دهه اخیر یک بار دیگر زنده ساخت. اما با گذشت روزها حرف و حدیثهای که از دوحه میرسد کم کم وضعیت پیچیده ای از جریان گفت و گوهای صلح هیت دولت جمهوری اسلامی افغانستان و طالبان برجسته می شود. به نظر می رسد طالبان هیچ علاقه به ادامه ی پیشرفت روند گفت وگوهای صلح ندارد و هر دو طرف تا هنوز روی یک مکانیزم مشترک گفت و گوها موفق نشدن. طالبان با پیش کش کردن مبنای توافقنامه شان با آمریکا به جناب هیت دولت جمهوری اسلامی افغانستان اصرار دارد که این توافقنامه باید اساس روند گفت و گوهای بین افغانان را شکل دهد. از طرف دیگر ناتو و آمریکا با دولت افغانستان اعلامیه مشترک داد. بحث فقه جعفری و حنفی هم سر زبانها افتاد. موضوع که نه برای مردم افغانستان پذیرفتنی است و نه برای آینده کشور مفید.
ظاهرآ دیده می شود که طالبان با مطرح کردن چنین آجندای در اول راه - عملا در تلاش ماین گذاری در جاده ای ناهموار صلح می باشد. امید است طالبان با درک درستتر از وضعیت افغانستان امروز - در دیدگاه شان تجدید نظر نمایند.
چرا خواب های رنگین؟
اکنون که از دوران سیاه رژیم طالبان دو دهه سپری می شود/ افغانستان یک تحول ساختاری و بنیادی را در این سال ها به تجربه گرفته است. این تجربه ها در برگیرنده ی ارزش های مدرن و حرکت های دمکراتیک – داشتن قانون اساسی برمبنای نظام ارزشی اسلام و ارزش های مدرن انسانی / تمرین انتخابات / مشارکت زنان در رهبری کشور و حضور قدرتمند نسل جوان در بخش های مهم دولتی و خصوصی . ساخت و ساز هزاران کیلومتر سرک و جاده / رسانه های آزاد / رشد ورزش و تقویت موسیقی / قوای سه گانه دولت - همه و همه، با تمام کاستی ها یک تغییر بنیادی را از چهره افغانستان امروز در دنیا به نمایش گذاشته است. افغانستان قرار نیست به گذشته برگردد. سستم رهبری در این کشور تغییر یافته و اراده سیاسی ملیون ها زن و مرد افغانستان تعیین کننده است. جمهوریت تهداب و اساس نظام سیاسی افغانستان را فریاد می زند. این فریاد ها به هیچ کسی و هیج آدرسی اجازه نمی دهد جمهوریت را به معامله گیرند. ارزش های جمهوریت از اراده ای جمعی و انسانی ساکنان این مرزبوم ریشه گرفته اند، نه از آدرس حکومت. هویت سیاسی افغانستان را جمهوریت رنگ آمیزی کرده است. نسل جوان امروز امارت مشکل دارد و نمی خواهند. امارت یک بار افغانستان را به گورستان تاریخ مبدل ساخت. امارت یک بار اوج بربریت و وحشی گری را در این سرزمین خسته به یادگار گذاشت. طالبان که با حمایت باداران شان پس از سال ها ویران گری و کشتار مردم افغانستان به فشار جامعه جهانی و مخصوصا پاکستان حمایتگر سنتی اش و آمریکا دشمن دی روز و ظاهرا دوست امروز اش به میز مداکره حاضر شده است هنوز که هنوز است به حاکیمیت امارت دل بسته است. این دل بستگی و تاکید بر نظام امارت در افغانستان ریشه در تفکر تک صدایی و افراط گرایی دینی دارد. در عجبم که رهبران طالبان از دنیای امروز و تحول افغانستان و از همگام شدن با اراده سیاسی میلیون ها زن و مرد این سرزمین هراس دارد و خود شان را به خواب خرگوشی زدند. طالبان گاهی در خواب و گاهی در بیداری تلاش می ورزد به گفته خود شان یک نظام « سٌچه امارت اسلامی» را برای آینده نظام سیاسی افغانستان رسامی کند.
مراقب نسخه ای دیگر باشیم
متاسفانه اختلافات طولانی کارگذاران نظام سیاسی وضعیت را به نفع دشمن تغییر داده اند. دشمنان افغانستان و حامیان طالبان تلاش کرد جایگاه سیاسی طالبان را در منطقه باز تعریف نماید. این فرصت سازی به طالبان وحشی گری این گروه را در داخل افغانستان بیشتر ساخت. کشورهای منطقه همسو با طالبان سخت کار کرد تا قدرت نمایی طالبان را چه در نشست های متعدد پراکنده در گفت و گوهای صلح در کشور های مختلف و چه در میدان جنگ و افزایش خشونت ها در برابر دولت افغانستان برجسته ساخت. این وضعیت باعث شد که پروسه صلح و گفتمان صلح به پروژی صلح به میدان بازی و یار گیری کشورهای مختلف مبدل شود. طالبان عملآ در چانه زنی در ۱۸ ماه - گفت و گوهای شان با آمریکا موفق شد بزرگ ترین دشمن اش را وادار نماید تا یک بخش بزرگ از نیروهایش را از افغانستان خارج سازد. این تمکین آمریکا در برابر طالب باعث شد که پاکستان از هر وقت دیگر برای زمینه سازی حضور معنی دار طالبان در مرحله های بعدی دست به کار شود. نگرانی بر این فرضیه ها استوار است که طالبان هیچ علاقهی به قطع خشونت و آغاز آتش بس ندارد و پاکستان از این فرصت استفاده کرده هم آمریکا را با شعار حمایت از روند گفت وگوهای صلح افغانان اغفال خواهد کرد و هم با دولت افغانستان همکاری صادقانه را انجام نمی دهد. این بازی دوگانه پاکستان باعث می شود که آمریکای به رهبری ترمپ را خسته سازد و در صورت انتخاب مجدد ترمپ در انتخابات پیش رو در آمریکا در صدد یک جا بجای قدرت سیاسی درافغانستان بر اساس تامیین منافع اش با طالبان باشد. این خوابی است که پاکستان دوست دارد در باره افغانستان ببیند.
صدای واحد در مذاکرات قوت مان را برجسته می سازد
اختلافات سیاسی پسا انتخابات جنجالی هم چینان بر روند گفت و گوهای صلح سایه انداخته است. این اختلافات از تشکیل رهبری شورای عالی مصالحه ملی تا حضور داکتر عبدالله در نشست آغاز گفت و گوها در دوحه قطر – سفر چند پیش رییس شورای عالی مصالحه ملی به دعوت رسمی نخست وزیر پاکستان به آن کشور با پرجاست. این وضعیت آسیب پذیری مان را در گفت و گوهای صلح بیشتر خواهد ساخت و از طرف دیگر نگرانی ها از کارشکنی بعضی کشور ها از روند گفت و گوهای صلح با حضور برجسته ی پشت پرده آمریکا در این گفت و گو ها خشمگین می باشند. روی هم رفته آینده این گفت و گوها در هاله ی از ابهام قرار دارد. هر دو طرف برداشت ها و مکانیزم های خاص خودش را دنبال کرده است. چشم مردم افغانستان به ادامه و برایند این نشست دوخته شده اند.
اگر سیاست گران کشور موفق به مهار اختلافات سیاسی شان نشوند - برد با طالبان است و این طالبان خواهد بود که نبض گفت و گوها را با تیوری های از پیش طرح ریزی شده به دست خواهد گرفت. در چنین حالت دفاع حکومتی از جمهوریت و ارزش های نظام جمهوری دیر خواهد بود.
بهتر این خواهد بود که با روحیه جمعی وهمبستگی ملی در برابر همه این توطیه ها مستحکم باید استاد شد. از اختلافات و برخورد های صلیقه ی دست برداریم. طالبان در روز های پسین با حملات تهاجمی شان در برابر مردم افغانستان نشان داد که هیچ تغییری را در منش و روش شان به وجود نیاورده است .
تفکر طالبانی همان تفکری ویران گری و نفرت می باشد. معمولا در برابر این سیاست خشن باید از قدرت بیشتر کار گرفت تا این ها در میدان جنگ به شدت سرکوب شود. سیاست التماس و نرمش عملآ طالبان را جسورتر ساخته است .سرکوب طالبان در میدان نبرد وضعیت را به سود مردم افغانستان در میز مذاکره تغییر می دهد
به امید صلح و آرامش در کشورمان
سیدقاسم اخضراتی / روزنامه نگار - کابل