ریاست عمومی امنیت ملی کشور، هفته گذشته از بازداشت یک استاد دانشکده شرعیات دانشگاه کابل و به اتهام همکاری با گروه تروریستی داعش خبر داد. دو دانشجوی این دانشکده که از سوی امنیت ملی نیز بازداشت شدهاند نیز اعتراف کردند که توسط برخی از استادان شان جذب گروه داعش شده بودند.
ریاست عمومی امنیت ملی اعلام کرد که افراد بازداشت شده در چندین حمله تروریستی در شهر کابل نقش داشتند. دو هفته پیش نیز ریاست عمومی امنیت ملی؛ دو استاد دیگر دانشکده شرعیات دانشگاه کابل را به اتهام ترویج افراط گرایی بازاشت کرد.
پیش از این نیز بارها از احتمال ترویج افراط گرایی در دانشکده شرعیات دانشگاه کابل ابراز نگرانی شده بود اما به این نگرانیها توجه جدی صورت نگرفت.
خبرنگار جمهور درباره دلایل رشد افراط گرایی در نهادهای علمی کشور؛ گفتگوی اختصاصی را با عبدالحفیظ منصور روشنفکر دینی و نماینده پیشین مردم در مجلس نمایندگان انجام داده است.
آقای منصور از سالها بدین سو از احتمال رشد و تقویت افراط گرایی در دانشگاههای کشور سخن گفته اما کمتر نگرانیها او شنیده شده است. وی به عنوان یک روشنفکر دینی در پی اصلاح نصاب درسی زیر عنوان ثقافت اسلامی است.
آیا دانشگاههای افغانستان به محل ترویج افراط گرایی بدل شدهاند؟
دستگیری شماری از استادان دانشگده شرعیات در نوع خودش و اتهام افراط گرایی و افراط پروری در بخش شرعیات دانشگاههای افغانستان بیسابقه نیست، در ننگرهار و هرات شاهد این مسائل بودیم، مطالباتی دانشجویان داشتند در حمایت از طالبان و القاعده، تعدادی از دانشجویان به اتهام همکاری با این گروهها دستگیر شدند در همین سالهای اخیر شعارهای در دروازه و دیوار دانشگاه کابل به حمایت از داعش و القاعده نگاشته شده بود، این بحث نشان میدهد که افراطگرایی ریشهدار است.
فکر میکنید که حکومت در مبارزه با افراطگرایی دیرهنگام دست به کار شده است؟
تردیدی وجود ندارد لااقل من به صورت شخصی داستان شخصی خود را میگویم، حدود شش سال پیش متوجه شدم که نصاب درسی که زیر عنوان مضمون ثقافت اسلامی تدریس میشود انحرافی و افراطی است و به حال افغانستان مضر است برای اولین بار نقد گونه مقاله نوشته کردم در روزنامه ماندگار با کمال تاسف که به قول معروف نه باد وزید و نه شاخی تکان خورد، اصلا کسی نخواند و نشنید؛ سه سال پیش یک بار دیگر در تالار عمومی شورای ملی بحث امنیت مطرح شد پیشنهاد من این بود که جامعه جهانی و دولت برای مبارزه با افراط گرایی با ابزار سخت به میدان رفته در حالیکه فکر را با فکر میشود مهار کرد با اعزام نیرو فکر را نمیشود مهار کرد، من عنوان کرده بودم که استراتیژی جنگی دولت ناقص است، به این دلیل به جای که طالبان و همپیمانان شان کوچکتر شوند، بزرگتر میشوند؛ مبارزه نرمافزاری را فراموش کردیم، وزارتهای ارشاد، تحصیلات عالی و شورای علما باید وارد میدان شوند و جلو افراط گرایی را بگیرند، اما نابود کردن افراط گرایی دینی با افراط گرایی سکولار محال است. برای مهار افراط گرایی دینی آنچه در طول تاریخ نتیجه داده، یک قرائتی از دین که با فرهنگ و تاریخ افغانستان سازگار باشد باید پیاده شود، نقطه جالب این است که ما این قرائت و تفسیر را در میراث اسلامی خود داریم، تقریبا همه باشندههای افغانستان که به دو مذهب حنفی و جعفری تعلق دارند در طول تاریخ همکاری و تعاون داشتند و روابط بسیار حسنه باهم داشتهاند، ما اگر به این قرائتها از دین بپردازیم، در واقع جلو افراط گرایی را گرفتیم، نیاز نداریم کدام تفسیر جدید و مذهب تازه ایجاد کنیم، ما چنین قرائتی از دین داریم فقط یک غبار زدایی ضرورت دارد. شش سال پیش به این واقعیت برخوردم چیزیکه در دانشکده شرعیات دانشگاه کابل ترتیب شده و برای تدریس تجویز شده دچار مشکل است.
عوامل افراط گرایی در دانشگاهها چیست؟
افراط گرایی در طول تاریخ بین مسلمانان بوده اما زمانی این مسئله به یک خطر جدی و فاجعه بدل شده که یک اندیشه افراطی از سوی پروژهها سیاسی خارجی حمایت میشود که این مسئله را به تروریسم سازمان یافته تبدیل میکند.
دولت و جامعه جهانی با یک سکولاریزم لجام کسیخته واکنشهایی را در میان مردم و به خصوص طبقه جوان ایجاد کرده، وقتی عملا امریکاییها در این جا میآیند به جای که از جهاد مردم افغانستان در برابر شوروی و طالبان تقدیر کنند، علیه مجاهدین تحت نام جنگ سالاران جنگ آغاز کرده، در مطرح کردن چهرههای سیاسی، کسانیکه دین گریزترهستند را مطرح میکنند، در یک جامعه اسلامی برنامههایی که در تلویزیونها از سوی جامعه جهانی حمایت میشود بی حجابی، بد حجابی، فیلمهای مستهجن که در کشورهای اروپایی اجازه نشر ندارند در هر خانه به نمایش گذاشته میشود، در حالی که هیچ راه معتدل دیگر نیست، قرائت افراطی پناه گاه جوانان دیندار پنداشته میشود، در یک سو گروپی با استناد به قرآن به میدان جنگ میآید صحبت از شهادت میکند و خود را به حق میداند و مردم را میکشند، یک طرف رسانههای ما رقابتهای رقص و آواز به راه میاندازند، این مسئله در ذهن مردم خلل ایجاد میکند.
در یک شرایط حساس که امنیت ما تخریب میشود؛ گروههای افراطی برای جنگیدن به افغانستان اعزام میشوند، امریکا برای تشویق جوانان ما توب فوتبال تحفه روان میکند که رویش کلمه لا اله الا الله نوشته است، من نمیگویم که این کار قصدی انجام شده ولی این مسئله فاجعه خلق میکند، وقتی امریکا آمده بود، شراب فروشی بود، هوتلها که روسپیها را از خارج آورده بود، با این حال میخواهند افراط گرایی را با این وسیله مهار کنند؛ این سیاستهای غلط و دین ستیزانه در عرصههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی دست به دست هم داد بسترساز افراط گرایی در کشور شد.
فکر نمیکنید در رخنه کردن افراط گرایان در دانشگاهها دست گروههای بنیاد گرا به گونه مستقیم دخیل باشد؟
در این بخش دو ملاحظه وجود دارد حضور کشورهای عربی زیر چتر مجاهدین در افغانستان در کنار حمایت لوجستیک از مجاهدین، در باب حمایت از مدارس دینی در پاکستان نقش مهم را ایفا کرد، هزاران جوان علاقهمند و بیکار در این مدارس جذب شدند و لشکری را ایجاد کردند، آنان طبعا باید وظایفی پیدا میکردند، تعدادی در دانشکدههای شرعیات به عنوان استاد جذب شدند، دولت میتوانست از اینها یک آزمون بگیرد نه تنها که استادان بلکه تحصیل یافتگان مدارس دینی بدون حساب و کتاب شهادت نامههای مکاتب دریافت کردند، روندی که تاکنون ادامه دارد، این مسئله باعث شد که علاوه بر دانشگاهها؛ مدارس، مساجد و مکاتب تحت کنترول افراط گرایان دینی قرار گیرد. در 136 هزار مسجد در سراسر کشور هم اکنون تحت کنترول افراط گرایان است، دولت که از نظر اداری و نظامی برنده شده اما از نظر تبلیغاتی به افراط گرایان باخته است به خاطریکه در اکثریت قاطع این مساجد برای پیروزی مسلمان واقعی که به باور آنان طالبان است دعا میشود این مسئله نشان میدهد که ما در این مورد فاقد یک برنامه منسجم هستیم و روز به روز فضا را بیشتر از دست میدهیم.
پیامدهای افراط گرایی دینی چیست؟
افراط گرایی از گذشتهها در جهان اسلام وجود داشته، قصه افراط گرایی تنها جنگ نیست پیامدهای مختلف دارد درعرصه فرهنگ، هنر، علم آموزی روابط بین الملل و غیره پیامدهایی دارد، عامل اساسی عقب افتادگی مسلمانان به صورت عام و مردم افغانستان به صورت خاص این است که ما یک تفسیر نادرست و غلط از اسلام در دست داریم که بر افکار ما حکومت میکند که نه با حقوق بشر سر سازگاری داریم نه با دانش و هنر و نه با مشکلات امروزی، سوالاتی همانند آنکه یونسیف و یونسکو را به رسمیت بشناسیم تاکنون جواب داده نشدهاند. پول خارجی و سلاح خارجی هم بدون یک فهم درست دینی برای ما به جای که وحدت و اقتدار بیاورد کشتار و ویرانی می آورد، بحث تصفیه حساب روی فرهنگ دینی ازاهمیت به سزای برخوردار است.
پیامدهای افراطگرایی در دانشگاه چیست؟
هیچ کسی به خاطر داشتن یک فکر خاصی مجرم نیست تا وقتی که دیگران را متضرر نکند میتواند پیش خودش افراگرا باشد، این مسئله وقتی خطر آفرین میشود که فکر یاد شده به گروههای تروریستی زمینه سازی میکند و سرباز تهیه میکند. استراتیزی دولت ناقص است، روزانه صدها تن را میکشد در حالی که دانشگاههای افغانستان روزانه هزاران نفر افراط گرا را تربیه میکند
، مضمون ثقافت اسلامی در دانشگاهها به دستگاه افراط گرایی بدل شده است، گرچه یک بخش تقصیر به استادانی بر میگردد که آگاهانه این کار را میکند اما بیشتر تقصیر به گردن دولت است، چیزی را برای شاگردان درس میدهد که به جای تربیه سالم آنان عناصر مخرب و ویرانگر از آنان بیرون میکشد.
شخصا هراس دیگر دارم که آگاهانه به این مسئله میدان داده نشود، از این جهت نه که افراط گرایی را ترویج کنند، بلکه از این جهت که اسلام را بد نام کنند و زمینه را برای یک زندگی کاملا سکولار مساعد نمایند، که در نتیجه آن مردم بگویند که همین بی دینی خوب است؛ هزینه اصلاح مضمون ثقافت اسلامی معادل یک عملیات شبانه نظامی نیست اما روی آن توجه نمیشود.
حکومت باید چه برنامههایی برای مبارزه با افراط گرایی در سطح کشور به ویژه دانشگاهها روی دست گیرد؟
بسیار ساده است اولا بحث فرهنگ در عصر و زمانه ما لااقل برای تامین امنیت هم که باشد دستکم گرفته شده است، در هیچ جنگی کسی بدون تعلیم و تربیت و توجه به فرهنگ پیروز نمیشود، وزارتهای فرهنگی اگر از نهادهای امنیتی و دفاعی مهمتر نباشند کمتر نیستند، دولت مردان باید مسئولیت خود را بفهمند که این نهادها مهمتر است، آوردن یک وزیر تحصیلات عالی مثل آب است فورا نصاب را نو میسازد، در گزینش استادان هم معیارهای اصولی تعیین و ترتیب میکند، عین این قصه در مساجد هم صدق میکند. بسیار دردآور است که برای استخدام یک مامور رقابت برگزار میشود و برای ملا امامان رقابت برگزار نمیشود. باید برای علمان دین که ازهر جای میآیند یک دوره آموزشی برای امامت و پیشوایی گذاشته شود بهترینها باید در مساجد انتخاب شوند؛ چیزیکه رسانهها میتوانند انجام دهند، بسیاری از مفاهیم تاکنون حل نشده ملا امامان مساجد باید بفهمند که مفاهیم جدید همچون حقوق زنان، انتخابات و غیره اسلامی است یا نه؛ روابط خارجی با یک کشور غیر اسلامی جواز دارد یا خیر؟ شورای امنیت یعنی چه، کشورهای خارجی بر اساس مصوبات شورای امنیت سازمان ملل اینجا آمده از نظر دینی مصوبات این شورا چگونه است؛ اگر رییس جمهوری یک کشور اسلامی که خانمش خارجی باشد باید حل کنی نباید پت کنی و گرنه طالب تقویت میشود. ما دلائل بسیار قناعت بخش داریم این مسائل را باید در رسانهها پاسخ بگوییم، این مسائل باید به یک جمع ازعالمان بزرگ دینی راجع شده و باید حل شود، در مورد نقاشی و مجسمه سازی ذهنیت بومی که متاثر از قرائتهای خاص دینی است مشکل دارد، راجع به رقص آواز و دریشی از نظر فکر دینی باید توضیح بدهیم برای مردم این سوالات را باید حل کنیم در این کار و زار نهادهای مختلف میتواند سهم بگیرد این یک امر بسیار مهم، خطیر و پر دامنه است.
دستگیریهای امنیت ملی برای ریشهکن شدن افراطگرایی در دانشگاهها کار ساز است؟
خیر، این مسئله شبیه آنست که ما با طالبان تنها از میله تفنگ صحبت کنیم آنها آیه و حدیث میگویند، امنیت ملی آنها را محبوس میکند، این سیاست را مردم مثل سیاست حفیظ الله امین و نور محمد ترکی میدانند، چرا باب مذاکرات و مناظرات مساعد نمیشود، همین حالا دهها هزار نفر با این فکر زندگی میکنند، اصلاحات را ما از طریق تغییر نصاب درسی آورده میتوانیم، دیروز میگفتند که طالبان را پاکستان تربیه میکند، ما هجده سال حکومت کردیم بچه که بیست سال پیش تولد شده بود امروز از دانشگاهها فارغ شده که در اثر غفلت و نافهمی و برنامههای غلط ما به افراطگرایی سوق یافته است، هیچ برنامه از قبل نبوده، غرامت این کار را باید دولت بپردازد، به نام ثقافت اسلامی یک مضمون را تجویز کرده که افراط گرایی را پرورش میدهد، در دولت اسلامی که این را ما مطرح کردیم منظور این بود که پیشرفتهای تمدنی اسلام را به دانشجویان مطرح کنیم، میخواستیم بگوییم که امروز اگر فقیر هستیم در گذشته این طور نبودیم، امپراتوری داشتیم، قدرتمندترین سیاست مداران را داشتیم امروز اگر دروازه اجتهاد بسته شده، دهها مذهب فقهی و کلامی در گذشته وجود داشت که به یک دیگر حرمت و احترام داشتند درکنار هم صحبت میکردند، آزادی بیان داشتند، فعلا از ثقافت اسلامی یک قرائت سخت و سفت از اسلام که هم مسلمانان را به این وضعیت رسانده و هم چهره اسلام را تخریش کرده به دانشجویان ارائه میکند، ثقافت اسلامی در زمان حکومت اسلامی مطرح شده در آنجا نصاب ساخته نشده بود مضمون همان بود برای اولین بار از سوی استاد سیاف مطرح شد، نامش هم از سوی او مطرح شد در آن زمان شورای قیادی دولت داشتیم، این شورا تصویب کرد که مفردات فرهنگ و تمدن اسلامی در دانشگاهها تدیس شود.
برخی از روشنفکران تدریس ثقافت اسلامی در تمام دانشکدهها را نادرست میخوانند، دیدگاه شما چیست؟
دوستانی ما مزدورانه و حیله گرانه نیات اصلی خود را که دین ستیز و اسلام ستیز هستند میگویند که تدریس ثقافت اسلامی درست نیست ما در حالی که در پی اصلاح طلبی هستیم اما آنها در پی حذف و محو تعلیمات دینی است.علاوه بر این من هراس دارم که با سکوت معنا دار دولت در برابر افراط گرایی یک جنبش دین ستیزانه در کشور شکل نگیرد.
گفتگو از عبدالجلیل سروش-
خبرگزاری جمهور