ظهور فرقههای منحط و تندرو تکفیری یکی از بدترین نمودهای اسلام گرایی دروغینی است که به دروغ خود را به پیامهای انسان دوستانه، مهرورزانه، وحدت طلبانه و سرشار از رأفت و رحمت حضرت رسول اکرم (ص) منسوب میکنند؛ اما در زیر پرچم و شعار اسلام، تیشه به ریشه دین پیامبر خاتم(ص) میزنند و شجره طیبه اسلام اصیل مبتنی بر آموزههای انسانساز رسول رحمت را برمیاندازند.
رسول و فرستاده خاتم صلوات الله علیه، پیام آور مهر و وحدت و همپذیری و اخوت و برادری است.
براساس فرمایش صریح خداوند، پیامبر گرامی اسلام(ص) رحمت برای همه عالمیان است و این حتی وجود ذی جود و مقدس آن حضرت را فراتر از محدوده یک دین به نام اسلام میبرد و او رحمتی برای همه عالمیان قرار میدهد تا به این ترتیب، هرکسی از هر نژاد و تبار و قومیت و ملیت و حتی مذهبی که بتواند دستی به دامن آنحضرت برساند بتواند از خوان رحمت اش بهره مند شود؛ این در حالی است که مسلمانان ربط و نسبت مستقیم با آن حضرت و پیام آسمانی و ماندگار آخرین فرستاده از سلسله انبیای الهی برقرار میکنند و مستقیما از چشمه معرفت و نبوت ایشان، سیراب میشوند؛ بنابراین آنها به حق، اولیتر از هر کس دیگری برای بهره وری از چشمه سار رحمت و برکت وجود مقدس آنحضرت هستند و بلاواسطه میتوانند از این رحمت واسعه الهی، برخوردار گردند؛ اما امروزه متاسفانه، مسلمانی برخی فرقهها و گرایشهای منسوب به اسلام به اندازه ای از اصل و ریشه و بن مایه پیام رحمت عالمیان، بیگانه شده و دور افتاده است که به دشواری می توان میان آنچه رسول خاتم(ص) می فرمود و آنچه به اصطلاح پیروانش میخوانند و میخواهند نسبت و رابطه ای برقرار کرد.
ظهور فرقههای منحط و تندرو تکفیری یکی از بدترین نمودهای اسلام گرایی دروغینی است که به دروغ خود را به پیامهای انسان دوستانه، مهرورزانه، وحدت طلبانه و سرشار از رأفت و رحمت حضرت رسول اکرم (ص) منسوب میکنند؛ اما در زیر پرچم و شعار اسلام، تیشه به ریشه دین پیامبر خاتم(ص) میزنند و شجره طیبه اسلام اصیل مبتنی بر آموزههای انسانساز رسول رحمت را برمیاندازند.
این بزرگترین خطری است که امروزه مسلمانان –اعم از شیعه و سنی- و کلیت جامعه اسلامی را تهدید میکند و آینده این دین رؤوف را با خطری جدی و براندازنده مواجه کرده است.کاری که گروههای دهشت افکن و ضد اسلامی تکفیری میکنند درست در راستای توجیه پروژه تروریست پروری غرب است که براساس آن، اسلام یعنی تروریزم و مسلمانان یعنی تروریست.
براساس این پروژه طی نیم قرن آینده، دیگر هیچکسی نباید در جهان، سخن از اسلام سیاسی مبارز و انقلابی به میان آورد که برای حکومت و دولت داری و مدیریت اجتماعی نیز برنامه دارد؛ زیرا این امر به خودی خود، حمل بر تروریزم میشود! کاری که چندی پیش با اخوان المسلمین در مصر و تونس کردند و بدیلهای مشابهی از آن در عراق و سوریه و لبنان و پاکستان و بخشهایی از افغانستان و لیبی و سومالی و یمن و بحرین و سایر سرزمین های آشوب زده اسلامی نیز در جریان است.
این خطر را باید جدی گرفت؛ زیرا نه شیعی است و نه سنی؛ بلکه برنامه ای است برای زدودن ریشه مشترک این دو و برانداختن درخت تنومند اندیشه و باور اسلامی در سراسر کشورهای اسلامی.
در چنین شرایطی یکبار دیگر نیاز به بازخوانی رسالت والا پیامدار محمد (ص) است؛ رسالتی که در غبار قرائتهای انحرافی، خوانش های من درآوردی و هجوم نابودگر نحله های فکری و نظام های ایدئولوژيک رقیب و متخاصم گم شده است.
عید بزرگ مبعث، فرصتی مغتنم برای آغاز هدفمند این رسالت بزرگ است. علما، اندیشمندان، اسلام شناسان و نخبگان مسلمان که دل در گرو این دین دارند و به پیام پیام آور بازپسین، عشق می ورزند، باید آغازگر این وظیفه دشوار و مهم باشند.
این کمترین انتظاری است که از پاسبانان و میراث داران و مؤمنان به این دین حنیف و در عین حال، مظلوم می رود.
در عصری که مزدوران نقابدار وابسته به اردوی ایدئولوژیهای متخاصم، به نام اسلام، در کار براندازی ریشه درخت دیانت اسلامی با بدترین و خشن ترین شیوه های ممکن هستند، دشواری انجام این رسالت عظیم، چندین برابر شده است.
به همین دلیل، این بسیار غم انگیز و ناامیدکننده و دردناک و زجرآور است که در عید مبعث، حتی رسمی ترین و اختصاصی ترین برنامهها و سمینارها و همایش های به اصطلاح علمی و پژوهشی هم حول محورهای حاشیه ای و غیر مهم بچرخند که هیچ ربط و نسبتی با سرگذشت دیروز و وضعیت امروز و سرنوشت فردای این بزرگترین و واپسین رسالت فرستاده خدا در زمین ندارند و این، وجهی دیگر از بُعد و دورافتادگی و بیگانگی و فاصله ای است که میان اسلام و مسلمانان، افتاده است.
سید علی موسوی- خبرگزاری جمهور