استاد محقق:

حکومت در دفاع از مردم میرزاولنگ بسیار کُند عمل کرد/ حکومت روز به روز ضعیفتر می شود

20 اسد 1396 ساعت 10:33

ما اپوزیسیون نیستیم که از بیرون آمده باشیم که برای ما حق بدهد؛ ما این حق را داریم، در تشکیل حکومت وحدت ملی سهیم هستیم، حداقل نصف رای از ما است... اگر کسی می گوید که این ها منطق ندارند، در حقیقت یک زورگویی است...




حاجی محمد محقق، معاون دوم ریاست اجرائیه و یکی از بنیانگذاران شورای ائتلاف نجات افغانستان است. استادعطا محمد نور، محمدمحقق و جنرال دوستم در حال حاضر، ائتلاف نجات افغانستان را ایجاد کرده اند.
به این منظور، این بار خبرنگار خبرگزاری جمهور، گفتگویی با استاد محمدمحقق معاون دوم ریاست اجرایی انجام داده است.

جناب استاد! تشکر که برای ما فرصت دادید، قبل از آنکه به برنامه های شورای ائتلاف بپردازم، نخست در مورد فاجعه سرپل بپرسم که در واقع، این همه غیرنظامیان تیرباران شدند، با وجودی که تلاش کردید ولی مثمر واقع نشد، چرا؟
خب، ما در مورد سرپل اقدامات خود را کردیم، در سرپل دو روز جنگ شد، شب دوازدهم اسد بود که فردای آن جنگ آغاز شد، گروه های طالب و داعش از ساعت دوازده شب حمله کردند، برخی نقاط مهم و بلندی های دره میرزاولنگ را گرفتند. جنگ از ساعت هفت صبح شروع شد و تا شام دوام کرد. ما نگران بودیم و پشت سرهم پی گیری میکردیم، شب موضوع را با وزارت دفاع مطرح کردم که صبح آن شب اقدامات شود، مردم منطقه منتظر بودند که اقدامات هوایی شود، آنروز(روز سیزدهم اسد) هم کاری صورت نگرفت، آنروز هم تا ساعت یک شب منتظر و بیدار بودم. مردم قریه، در سنگرهای شان بودند، نهایتش تا این که اطلاع رسید سنگر اول توسط گروه ها شکست داده شد، بعد فهمیدم که سنگرهای دیگر هم شکست میخورد، به همه گفتم که مردم از منطقه بیرون کشیده شوند؛ چون این گروه ها پست هستند و به مردم رحم نمی کنند. البته برخی از طالبان رویه شان با مردم محل خوب بود، اما این گروه ها مختلف بودند، طالب و داعش. مردم زیاد وقت نداشتند فقط سه ساعت فرصت داشتند، این جا قسمت زیادی از مردم برآمدند و قسمت آخری هنگام برآمدن، راه شان توسط گروه ها قطع شد که داعشی ها و طالبان راه مردم را گرفتند، وقتی خبر دادند که راه قطع شد، فهمیدم که فاجعه صورت میگیرد و این فاجعه آمار شهدا را بالاتر از ۵۰ نفر برد.

فاجعه میرزا اولنگ سرپل، فاجعه بزرگی بود، مردم عادی قتل عام شدند و تعداد زیادی از زنان و مردن گروگان گرفته شدند اما حکومت در برابر این فاجعه، به نحوی سکوت اختیار کرده است، علت آن چی بوده می تواند؟
قدر مسلم آن این است که در دفاع از مردم میرزاولنگ، حکومت و نهادهای امنیتی فوق العاده کُند عمل کردند، در این قسمت بسیار کند و آهسته حرکت کردند، ولی بعد از آن حادثه، به تدریج فعال شدند که حالا رییس جمهور گفته انتقام میگیرد، یا که قوت ها آمده شدند تا انتقام بگیرند؛ ببینیم چی می شود که حالا حرف است که صرف به خاطر خاموش کردند احساسات افکار عمومی گفته یا که واقعا انتقام میگیرد.

پس در این جا، نقش و مسئولیت حکومت در قبال تامین امنیت و مصونیت شهروندان چگونه اجرا شده است؟
به هرحال، وظیفه حکومت دفاع از سرزمین، جان و مال مردم است، اینکه اقدام می کند یا نمی کند، بستگی به اراده و توان شان دارد، باز آن وقت افکار عمومی مردم در مورد حکومت قضاوت خود را خواهد کرد.

آیا واقعا گروه های تروریستی در پی نسل کشی عده ای از اقوام برخاسته اند؟
طبعا، این ها برد خود را در این می بینند که دشمنی بین اقوام ایجاد کنند تا در افغانستان به نحوی تسلط پیدا کنند. استراتیژی این گروه ها همین است که جنگ های قومی و مذهبی گوناگون را دامن بزنند و اختلافات را بیشتر کنند تا این که هیچ کسی با کسی نباشد، تا این که به سادگی هر بخشی از کشور را تحت تسلط خود در آورند. گروه های تروریستی افراطی هستند، این ها همه مسلمان هایی که تحت تسلط خودشان نباشند، تکفیر میکنند چی شیعه باشد یا سنی. خصوصا ضربه تیز تبلیغات شان علیه شیعه ها است که هزاره ها را هم شامل می شود. این ها استراتیژی شان، نفاق افگنی است و هم از لحاظ مفکوره ای، تکفیری هستند.
...
تشکر استاد، از شورای ائتلاف نجات افغانستان بگویید که برنامه های بعدی شما چی است؟
خب ائتلاف نجات افغانستان یک پروسه سیاسی است، ما در درازمدت پیش می بریم، ببنیم که موجودیت آن را در شمال و یا کابل اعلام کنیم، بازهم وضعیت جهت های دیگر را ملاحظه کنیم، مذاکرات داشته باشیم تا به مرحله ای برسیم که این ائتلاف را رسما اعلام نماییم. کار جریان دارد. در این راستا نبود آقای دوستم در پروسه سیاسی یک خلاء ایجاد می کند، خصوصا در بعد نظامی و امنیتی شمال افغانستان تاثیرات منفی دارد، برای این که عمدتا ولایت های شمالی بخصوص در سه ولایت سرپل، فاریاب و جوزجان، نقش جنرال دوستم خیلی تعیین کننده است. هرچند در سمنگان، ولایت بلخ، تخار، غور و کندز هم اثرگذار است اما در این سه ولایت به گونه ای است که اگر جنرال دوستم حضور نیابد، ممکن است به تدریج وضعیت این سه ولایت به نفع دشمن تغییر کند، چون ممکن است دلسردی ها ایجاد شود، به همین خاطر تلاش کردیم که جنرال دوستم بیاید ولو کار نظامی نکند، نفس حضور سیاسی آقای دوستم قناعت افکار این ولایات را بگیرد که با حکومت همکار باشند تا حدی قضایا مهار شود. چون ما تجربه داریم، در سه سال پایانی زمان مقاومت، در بلخاب بودم، در سرپل، بلخ و سمنگان، در این سه ولایت فعالیت داشتیم، بعد از یک ونیم سال مریض شدم و به پنجشیر آمدم. آمر صاحب شهید مسعود و شهید ربانی را دیدم، گفتم که اگر دوستم به بلخاب نرود، اوضاع ما بهبود نمی یابد برای اینکه همه قومای ازبک پرسش داشتند که جنرال دوستم می آید یانه؟ بعد جنرال دوستم به بلخاب رفت، وقتی صدای دوستم از بلخاب بلند شد، آن وقت افراد و مجاهدینی که همراه طالبان بودند ارتباطات خود را از طالبان قطع کردند؛ در همین موقع دو هزار نفر اسپ سوار شکل گرفت و وضعیت به نفع مردم تغییر کرد. حالا هم نگهداشتن جنرال دوستم در بیرون از کشور فکر میکنم به بهبود اوضاع افغانستان به خصوص شمال کشور کمک نمی کند، شاید دوستان خارجی روی برنامه ای حساس شده اند یا حکومت در این قضیه با دست خود اوضاع کشور را خراب می کند. چون افکار تغییر کرد و به سوی دیگری رفت...

شما از روزهای آغازین تشکیل ائتلاف، واضح گفتید که به دنبال بهبود نظام هستید، نه سقوط نظام. اما حکومت در برابر شما، اعلام کرد که جریان سیاسی ائتلاف، منطق سیاسی ندارد، پاسخ شما چیست؟
در ولایت بلخ مراسمی که استاد عطامحمدنور ترتیب داده بود... من هم حضور یافتم؛ ولی حرفی که حکومت گفته که این ائتلاف منطق سیاسی ندارد... باید گفت که حکومت، حکومت وحدت ملی است. حکومت وحدت ملی به این معنی است که از دو جناح تشکیل شده است، وقتی که در داخل نظام دو جناح است، اگر حق یک طرف تلف می شود، طرف دیگر حق دارد صدای خود را بلند کند، ما بر اساس مشارکت مشروع در این حکومت میخواهیم حق خود را ادعا کنیم، ما اپوزیسیون نیستیم که از بیرون آمده باشیم که برای ما حق بدهد؛ ما این حق را داریم، در تشکیل حکومت وحدت ملی سهیم هستیم، حداقل نصف رای از ما است، ما مشارکت داریم. خب این را اگر کسی می گوید که این ها منطق ندارند، در حقیقت این ها یک ادعا است، یک زورگویی است. ما بر اساس مشارکت مشروع در این حکومت حق داریم که حق خود را بخواهیم، اگر ظلم و ستم می شود ما سکوت کنیم چون که در حکومت هستیم؟ این حکومت مشارکتی است، اگر حق یک طرف گرفته نشود، طبعا صدای خود را بلند می کند.

با وجود گسترش روز افزون چالش های سیاسی و امنیتی، دو سال باقی مانده حکومت وحدت ملی را چگونه پیشبینی می کنید؟
خب، حکومت کم کم به انتخابات نزدیک می شود، ترجیح ما این است که حکومت از تک روی و انحصارطلبی کنار برود، ما حکومت را تا پایان آن همراهی نموده و حمایت می کنیم که پروژه ها تطبیق شود، وضعیت زندگی مردم بهبود یابد و امنیت هم تامین شود ولی حکومت به گونه ای حرکت می کند که روز به روز ضعیف می شود، فاصله بین مردم و جهت های سیاسی با حکومت بیشتر می شود، حتی داخل حکومت فاصله ایجاد می شود. اگر جنرال دوستم که بیشتر از یک میلیون رای در حکومت دارد بیرون شود، احمدضیا مسعود بیرون برود، بخش عمده تیم اصلاحات از حکومت ناراض شود، آیا در این حکومت چیز دیگری باقی می ماند؟ معلوم است همه چیز بستگی به نحوه رفتار حکومت دارد. اگر طوری حرکت کند که هیچ منطقی برای ادامه آن نماند، باز نظریاتی به میان می آید، برخی جهت ها می گویند حکومت به حدی ضعیف شده است و پایگاه مردمی را از دست داده که نیازمند است اداره موقت به میان آید و در این دو سال باقی مانده، حکومت موقت زمینه انتخابات را فراهم کند؛ از سویی هم لویه جرگه عنعنوی برگزار شود و در مورد ادامه حکومت تصمیم بگیرد که چی کار کند. پس سه نظریه است: نظریه اول دوام حکومت تا زمان باقی مانده آن؛ نظریه دوم، طرح ایجاد حکومت موقت و نظریه سوم هم برگزاری لویه جرگه عنعنوی است.

یعنی نظر شما این است که حکومت دو سال باقی مانده اش را طی کند؟
بستگی به کامیابی ها و ناکامی های حکومت دارد، اگر بتواند قوی شود، قناعت مردم فراهم گردد درست؛ اگر نتواند، باز هم دو گزینه دیگر، طرح ایجاد حکومت موقت و برگزاری لویه جرگه عنعنوی هم مطرح است.

گفتگو از وحیدفرزان- خبرگزاری جمهور


کد مطلب: 97062

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/interview/97062/

جمهور
  https://www.jomhornews.com