دوکتور انورالحق احدی فرزند قاضی عبدالحق، در سال ۱۳۳۰ خورشیدی، در ولسوالی سروبی کابل به دنیا آمد. او تحصیلات عالی و ماستری خود را در رشته اقتصاد و علوم سیاسی از دانشگاه امریکایی در لبنان به پایان برد.
دکتور انوارالحق احدی در سال ۱۹۸۴ در دانشگاه کارلتن امریکا، در سال های ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۷ آمر بانکداری در بانک کانتیننتال شیکاگو، در سالهای ۱۹۸۷ الی ۲۰۰۲ به حیث پروفیسور علوم سیاسی در دانشگاه پراویدنس و از ۲۰۰۲ الی دسامبر ۲۰۰۴ به حیث رئیس عمومی افغانستان بانک ایفای وظیفه نموده است. آقای احدی در دسامبر ۲۰۰۴ به حیث وزیر مالیه در کابینه جدید حامد کرزی شروع بکار کرد.
از سال ۲۰۰۹ تا پایان حکومت کرزی بعنوان وزیر تجارت انتصاب شد و در انتخابات گذشته، از کاندیداتوری اشرف غنی حمایت کرد.
وی رئیس حزب افغان ملت است که متهم به افکار و سیاست قومی می باشد.
آقای احدی پس از ایجاد حکومت وحدت ملی، تصمیم بر ایجاد جبهه نوین ملی افغانستان گرفت که از یک سال بدینسو به عنوان نهاد اپوزیسیون، منتقد حکومت وحدت ملی است.آقای احدی، سپاسگذارم که فرصت تان را در اختیار خبرگزاری جمهور قرار دادید؛ پالیسی شما در جبهه نوین ملی چگونه است؟ آیا همکار با حکومت است و یا مخالف حکومت؟ باتوجه به وضعیتی که حکومت وحدت ملی قرار دارد، چی همکاری کرده می توانید؟ما اپوزيسيون هستيم، در يك چوكات كاري با حكومت قرار نداريم ولي طبعاً براي اينكه مملكت متضرر نشود و حالت خوب شود، مشوره هايي را به حكومت داريم، مشوره اساسي داريم كه اين "بحران مشروعيت" واقعي است و حكومت بحران مشروعیت را ناديده نگيرد، اين بحران را حل كند و در اين قسمت پيشنهاد می كنم كه برای حل این بحران، با سياسيون يك بحث داشته باشيم؛ ما نظرياتي داريم كه حل اين بحران، میتواند در نتيجه انتخابات زودهنگام صورت بگیرد. ولي مي توانيم با پيشنهادات ديگري هم تعامل كنيم، اگر خدا خوسته باشد كه به اجماع برسيم، چطور بحران مشروعيت فعلي را رفع كنيم، تا زماني كه بحران مشروعيت حل نشود، حكومت موثر نخواهد بود و كمكهاي جامعه جهاني نیز، در افغانستان تاثيرگذار نخواهد بود.
برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری را پیش از این، نهادهای سیاسی دیگری نیز مطرح کرده اند اما شرایط افغانستان حساس و پیچیده است، فکر می کنید که این خواسته ها معقول و منطقی به نظر برسد؟ما فكر مي كنيم كه داير شدن انتخابات زوهنگام آسان ترين راه رفع بحران است و اين پيشنهادي نيست كه ناممكن باشد، چند روز قبل شما ديديد در بريتانيا، راي گيري شد و ممكن انتخابات زودهنگام در بريتانيا صورت گيرد، چندی پيش در يونان صورت گرفت. هر وقت مشكلات دموكراسي در يك حكومت وجود داشته باشد، انتخابات جديد برگزار مي كنند ولي انتخابات زودهنگام از لحاظ قانوني، اساس دارد ولي ديگر مشكلاتي ندارد كه مثلا لويه جرگه برگزار شود، قانون اساسي تعديل شود، آسان ترين راه است و اگر حكومت و نهادهای دیگر، راه موثرتري داشته باشند، مي توانيم بحث كنيم و راه هاي بهتري پیدا کنیم. چيزي كه قابل قبول نيست، حكومت فعلي و دوام حالت فعلي است و اینکه بگويند حكومت از حمايت مردم برخوردار است و كاركرد حكومت خوب است! كه اصلا اينطور نيست، كاركرد حكومت در نزد مردم منفي است و مردم حمايت نمي كنند، بايد براي رفع بحران، به مردم مراجعه شود، اگر حكومت و ديگر گروه ها پيشنهادي داشته باشند ما حاضر هستيم كه بحث كنيم.
آقای احدی! در قضایای داخلی افغانستان، امریکا نقش مهمی را ایفا کرده است، به جای اینکه مردم به این حکومت مشروعیت بدهند، مشروعیت خود را بیشتر از امریکا گرفته است؛ چندی قبل شاهد بودیم که وزیر خارجه امریکا گفت حکومت کنونی تا پنجسال دیگر ادامه خواهد یافت، پس این مشکل از چه طریقی قابل مدیریت خواهد بود؟در دموكراسي، مردم حق حاكميت دارند، اين مردم در مورد مشروعيت تصميم ميگيرند كه حکومت مشروع است يانه. حكومت مي تواند روابط خوب با جهان خارج داشته باشد اما اگر در داخل مشروعيت نداشته باشد، آن حكومت درست نيست. به نظر ما درست نیست که آقاي كري وزير خارجه امريكا، راجع به مشروعيت حكومت افغانستان نظر بدهد. در اين جا مردم بايد تصميم بگيرند و به حكومت مشروعيت بدهند و نظر بدهند
اما چوكاتي كه وزير خارجه امريكا در قالب موافقتنامه اي حکومت را شکل داد؛ همان حكومت وحدت ملي هم ناكام بوده است و اين پيشنهاد امريكا در افغانستان تجربه خوبي نداد؛ اصلاحات در نظام انتخاباتی شكل نگرفت، انتخابات پارلماني برگزار نشد، لويه جرگه قانون اساسي داير نگرديد. آقای جان کری در اين توافقنامه سياسي دست داشت كه ظرف دو سال، دفتر رياست اجرائيه به صدارت تبديل شود و ياهم از بين برود، در حالي كه نه به صدارت تبديل مي شود، نه از بين مي رود. ما مي گوييم كه رياست اجرائيه باید از بين برود؛ اگر از بين برود، ارگ رياست جمهوري هم از محبوبيت در ميان مردم برخوردار نيست، و لذا براي رفع بحران مشروعيت، بهترين راه برگزاري انتخابات جديد در افغانستان است.
یعنی شما دیدگاه تان این است که ریاست اجرائیه از صفحه این نظام حذف شود؟خب نظر شخصي من اين است كه طرفدار رياست اجرائيه نبودم، طرفدار ايجاد صدارت هم نبودم، فكر ميكنم كه قوه اجرائيه بايد متحد باشد، يا صدراعظم از راه پارلمان انتخاب شود و رياست جمهوري از طريق مردم به وجود بیايد. هركدام كه شود براي ما قابل قبول است، شكل مختلف دموكراسي است.
اما تجربه دنيا نشان داده است جاهايي كه صدراعظم و رييس جمهور، هردو قدرت يكسان اجرائي داشته باشند، نتيجه خوبي نداده است، اگر صدراعظم كار رييس جمهور را انجام بدهد، خب در اين صورت، ديگر مقامها هم می توانند اين كار را انجام بدهند... منظورم پست داكتر عبدالله نيست، رييس جمهور، خودش رييس اجرائيه است، بايد قدرت اجرائيه در يك مرجع باشد؛ يا در دست رييس جمهور باشد و يا به دست صدراعظم.
حکومت وحدت ملی در واقع طرح کاخ سفید بود، پس می توان گفت که واشنگتن در زمینه ایجاد این حکومت ناکام بوده است؟خب، وقتي كه قانون اساسي مي ساختيم، امريكا در مورد ايجاد پست صدارت موافق نبود؛ براي رفع بحراني كه در نتيجه تقلب در انتخابات شكل گرفت، امريكا از اين نسخه طرفداري كرد ولي طبعاً در امريكا صدراعظم وجود ندارد، قدرت به دست رييس جمهور مي باشد، انگلستان صدراعظم دارد و همينطور ديگر كشورها... به اين معني كه از لحاظ تئوريكي و سيستمي، امريكا طرفدار اين نيست كه هم صدراعظم و هم رييس جمهور باشد، این مسئله فقط بطور موقت مطرح شد تا افغانستان از اين بحران نجات يابد، ولي فكر ميكنم وقت آن است كه دوباره، وحدت قوه اجرائيه را به ميان آوريم و آن را از راه انتخابات زودهنگام بجا كنيم.
خب با این نظرشما، از یک طرف حکومت تا دو ماه دیگر مشروعیت خود را از دست می دهد و از سوی دیگر، با گذشت زمان، شکاف میان حکومت و ملت بیشتر میشود؛ آینده این حکومت و مردم به کجا خواهد رسید؟هرجايي و هر حكومتي كه پاسخگوي مردم نباشد، كاركرد آن خوب نباشد، فاصله ميان حكومت و مردم عميق باشد و اعتماد نباشد حكومت در خطر است؛ در دموكراسي نیم بند افغانستان، که حكومت توان نداشته باشد كه مردم را سركوب كند و مردم مقابله خواهد كرد، همين شكاف بين مردم و حكومت، اين حكومت را ضعيف مي سازد، اين حكومت مؤثر نيست، بهترين راه رفع اين مشكل و رفع اين بحران، برگزاري انتخابات زودهنگام در افغانستان است.
آقای احدی! وقتی سخن از نظام نامشروع گفته می شود و کسانی این دولت را مدیریت می کند که خود تا دو ماه دیگر، مشروعیت نخواهند داشت، پس با این وجود، جامعه جهانی، چگونه این نظام را کمک و حمایت می کند؟كمكهاي جامعه جهاني به حكومت وحدت ملي نيست، كمك ها به دولت افغانستان است. خب اگر حكومت، دو ونيم سال ديگر دوام كند، جهان به پنج سال آينده كمك مي كند و اين حتمي نيست، كساني كه در اين نظام هستند بار ديگر در نظام بيايند، بر اين اساس كمكها به دولت است، بسياري كمك ها در زمان كرزي وعده شده بود كه تا سال ۲۰۲۴ كمك مي كنند، بعد از سال ۲۰۲۴ دولت خودكفا باشد، اين كه تعهدات در سال ۲۰۱۳ شده بود، آن زمان نه عبدالله بود و نه اشرف غني. به اين اساس، اين تعهدات در برابر مردم افغانستان و دولت افغانستان است، دولت دوامدار است ولي حكومت تغيير خواهد كرد.
شما چقدر خوشبین هستید که سران حکومت از این کمک ها، استفاده درست کنند؟خب اميد ما اين است كه شفافيت زياد شود، ولي اطمينان ندارم. كار حكومت از لحاظ شفافيت، نسبت به سابق بدتر است، سابق بد بود ولي حالا بدتر است، اميد است كه بهتر شود، در اين قسمت اميدوار هستيم ولي تجربه اميد ما را تقويت نمي كند.
گفتگو از وحيدفرزان – خبرگزاري جمهور