پس از سقوط طالبان و آغاز تحولات جدید سیاسی در کشور، ده ها شبکه رادیو و تلویزیونی و صدها نشریه چاپی در کشور فعالیت خود را آغاز کردند. شکی نیست که این رسانه ها با توجه به چالش ها و مشکلات موجود، وظایف بسیار مهمی بر عهده دارند. به منظور ارزیابی فعالیتهای یک دهه اخیر رسانه ها و نقاط ضعف وقدرت آن بر آن شدیم تا با عبدالحمد مبارز، رییس اتحادیه خبرنگاران افغانستان گفتگویی داشته باشیم. جناب مبارز در ابتدا می خواهیم از وضعیت کلی رسانه ها ــ عمدتا در راستای فعالیتهایشان طی یک دهه گذشته ــ یک ارزیابی کلی داشته باشید. من فکر می کنم رسانه ها در 10 سال گذشته رشد بسیار سریعی داشته اند؛ مخصوصا پس از سقوط نظام طالبان و تشکیل دولت موقت توسط آقای کرزی که قانون جدید مطبوعات از طرف وزارت اطلاعات و فرهنگ به وزارت عدلیه سپرده شد و بعد از آن ریاست جمهوری آن را توشیح کرد. قانون جدید یک تفاوت کلی با قوانین مطبوعات که در زمان ظاهرشاه ساخته شده بود داشت و آن تفاوت این بود که رادیو و تلویزیون و مطابع از انحصار دولت خارج شدند و هر افغان می توانست امتیاز رادیو و تلویزیون بگیرد و یا مطبعه تاسیس کند. قبل از آن هم در ولایات و هم در مرکز فقط مطابع دولتی را داشتیم. ولی حال در حدود 70 مطبعه در کابل فعالیت می کند. قبلا فقط یک رادیو و تلویزیون وجود داشت که آن هم در اثر جنگ ها از بین رفته بود. در آغاز اداره موقت که آقای رهین به عنوان وزیر و بنده به عنوان معین تعیین شدیم؛ برای فعال سازی تلویزیون کابل یک دستگاه 5 وات از ایران آوردیم و با همان تلویزیون کابل را به راه انداختیم و همچنین رادیو کابل را نیز با یک دستگاه 50 وات که از گردیز آوردیم راه اندازی شد. امروز می بینیم که بیش از 53 تلویزیون و بیش از 140 رادیو در سطح کابل و کشور فعالیت می کنند و همچنین در اولین دوره امتیازدهی، 400 امتیاز برای رسانه های چاپی از جمله روزنامه و فصلنامه صادر شد. در شهر کابل قبل از اداره موقت فقط روزنامه انیس، هیواد، اصلاح و کابل تایمز نشر می شد ولی امروز با کابل تایمز 4 نشریه انگلیسی در کابل نشر می شود (out look. Kabul news.afghanistan news.kabul times) و 7 روزنامه فارسی و پشتو که مجموعا 11 روزنامه می شود در کابل منتشر می گردد. این در حالی است که هنوز 65 درصد مردم افغانستان بی سواد هستند و از 40 در صد با سواد هم عده ای کم سواد هستند؛ اما با این حال رسانه های زیادی مشغول به فعالیت می باشند. لهذا رشد رسانه های سمعی و بصری بسیار سریع بوده است. اگر چه از لحاظ کیفی نقایصی وجود دارد اما با توجه به اینکه آغاز نشرات رسانه ها بعد از رژیم طالبان بود نسل جدیدی از رسانه ها از خارج کشور وارد افغانستان شدند و شروع به فعالیت کردند که این رسانه ها چرخ های دولت را به حرکت درآورده اند و خدمات زیادی در ساحه رسانه ای و مطبوعاتی انجام داده اند. حال رسانه های ما به مرحله ای رسیده اند که باید در نشرات خود وزین تر و با هدف تر شوند و اهدافی برای ارتقای سویه فرهنگی، تعلیمی، سیاسی و مذهبی هموطنان خود داشته باشند و نقش رهبری خود را برای مردم به صورت مثبت ایفا کنند. روی هم رفته رسانه ها توانستند که مردم را بیدار بسازند تا مواضع مثبت و منفی را تشخیص دهند. _ بسیاری، بزرگترین تحول در افغانستان طی این دوران را ظهور رسانه های آزاد بیان میکنند. اگر این را بپذیریم؛ رسالتی که به دوش رسانه ها بوده تا چه اندازه محقق شده است؟ یکی از دستاوردهای مردم افغانستان و حکومت آقای کرزی رسانه های آزاد و آزادی بیان است. از عمده فعالیتهای رسانه ها یکی بیدار ساختن مردم است و دیگری این است که به مردم افغانستان اطمینان دادند که آنها یک ضمانت حقوقی دارند که این ضمانت را رسانه ها به عهده گرفته اند. به طور مثال؛ اگر در دورترین نقطه کشور یک تعدی و تخطی صورت بگیرد رسانه ها بلافاصله صدای مردم را به گوش مقامات حکومت و جهانیان می رسانند. رسانه ها تا چه اندازه در راستای مسلکی سازی خویش کار کرده اند؟ به نظر شما رسانه ها چند در صد به شکل معیاری و اصولی فعالیت می کنند؟ با مطالعه و تعقیب نشرات روزنامه ها و تلویزیون ها می بینیم؛ روز به روز در مسکلی سازی بهبودی حاصل می شود. چرا که بعضی ژورنالیستان از فاکولته های ژورنالیستی و ادبیات فارغ هستند و برخی دیگر کورس ها و ورکشاپ هایی در این زمینه را می گذرانند که این مساله روز به روز به بهتر شدن کیفیت کارها کمک می کند. البته نقاط ضعفی هم وجود دارد که از جمله نبود خبرنگار اختصاصی است که ما هنوز در بسیاری رسانه ها خبرنگار اختصاصی برای ساحه هنر، ساینس و تکنالوژی، مسایل خلع سلاح و ورزش نداریم. سال 2014 نزدیک است. گفته می شود که این موضوع رسانه ها را هم زیر تاثیر قرار خواهد داد؛ به باور شما بقای اکثریت رسانه ها متاثر از خروج نیروهای خارجی نخواهد بود؟ چند درصد رسانه ها در شرایط فعلی خود کفا هستند؟ بر خلاف دیگران من فکر می کنم سال 2014 آخر افغانستان نیست و طی این 12 سال اخیر مردم ما بسیار تغییر کرده اند و خودشان مجبور هستند از ارزشهای به دست آمده شان دفاع کنند. می بینیم که مبارزات برای دفاع از آزادی و شفافیت انتخابات از اکنون شروع شده است و مردم برای حفاظت از ارزشهای خود، خودشان مبارزه می کنند. این بار مانند دفعه قبل که طالبان آمدند و موفق شدند نخواهد شد. چرا که در آن زمان دولت پایه و اساس نداشت. یک دولت تخریب شده و دولت دیگر هنوز کامل تشکیل نشده بود. اردو و پولیس از بین رفته بود؛ ولی در حال حاضر این دولت ریشه گرفته است و مردم و حکومت از این ریشه دفاع می کنند. همچنین رسانه های افغانستان بیشتر از سوی کشورهای ایران و پاکستان حمایت می شوند و رفتن خارجی ها چندان تاثیری بر حمایت این کشورها نخواهد داشت و بسیاری از رسانه ها به طرف کم کردن حمایت های خارجی و خودکفا شدن پیش می روند. از طرف دیگر؛ اگر اقتصاد کشور ما رشد کند و جامعه جهانی به وعده های خود که دادن 10 میلیارد دالر در سال است عمل کنند و سرمایه گذاران داخلی هم به همین نسبت سرمایه گذاری کنند؛ مطمئنا رسانه ها تقویت می شوند. به نظر من؛ رسانه ها 2 راه دارند: یکی اینکه خودشان کوشش کنند تا مصارف داخلی خود را کاهش داده و روی پای خود بایستند و دیگر اینکه با یکدیگر ادغام شوند. به این معنی که 3 یا 4 رسانه با هم ادغام شوند و یک رسانه با کیفیت بالاتر و قوی تر را بسازند. وابستگی رسانه ها به بیرون چه تاثیری بر آرمان و رسالت آنها گذاشته است؟ بدون شک کشورهای خارجی که کمک می کنند می خواهند دخالت هایی هم داشته باشند. ولیکن رسانه های ما تا به حال بعضا در برابر خواسته های بیرونی لبیک نگفتند؛ چرا که عمدتا رسانه های ما به دست کسانی که مهاجر بوده اند و بازگشتند اداره می شوند و این عده، از کشورهایی که در آن مهاجر بوده اند راضی نیستند و این عدم رضایت است که آنها را به طرف استقلال خواهی و ملی گرایی می برد. برخی رسانه ها را متهم به جنگ فرهنگی می کنند – رسالت فرهنگی رسانه ها تا چه اندازه به جا آورده شده است؟ آیا رسانه ها تا اکنون در راستای اعتلای فرهنگ گام ارزشمندی برداشته اند؟ کسانی که مدیریت رسانه ها را به دست دارند اگر تنگ نظر باشند یک رقم برخورد صورت می گیرد و اگر وسیع نظر باشند برخورد دیگری صورت می گیرد. چرا که فرهنگ چوکات ندارد و فرهنگ منحصر به یک کشور نیست؛ مخصوصا از زمانی که تکنالوژی و اینترنت در جهان حکومت می کند؛ دیگر کسی نمی تواند مانع ورود فرهنگ شود. من جنگ فرهنگی را قبول ندارم و به نظر من کشور ما دارای مدنیت بسیار قدیمی است و ما پس از پشت سر گذاشتن چندین مدنیت از جمله آریایی و زرتشتی و بودایی، بلاخره به اسلام رسیدیم. پس کشور ما از نظر مدنیت بسیار کهن است؛ بنابراین هر فرهنگی که وارد شود ما را ذوب نمی کند بلکه خودش در اینجا ذوب می شود و فرهنگ ما غنی تر می گردد. لغاتی که از برخی کشورهای همسایه ایران و پاکستان وارد کشور می شود؛ چندی حساسیت هایی را ایجاد می کند. اما ما باید از حساسیت ها جلوگیری کنیم و لغات را از لحاظ فرهنگی آن در نظر بگیریم نه از لحاظ سیاسی و احساسی آن. در آخر باید گفت؛ در شرایط کنونی با توجه با نزدیک شدن زمان انتخابات رسانه ها 2 مسئولیت بر عهده دارند؛ یکی اینکه مردم را بیدار بسازند که فردی را انتخاب کنند که او بتواند از حقوق، شخصیت شهروندی و وحدت ملی مردم افغانستان دفاع کند و از طرف دیگر به دولت برای ایجاد یک انتخابات آزاد وشفاف فشار بیاورند. گفتگو از: فاطمه موسوی ــ کابل