متن زیر، گفتگوی اشرف غنی با نشریه اشپیگل آلمان است که توسط انجینیر عنایت الله حبیب ترجمه و از هامبورگ برای ما ارسال شده است.
...
آمریکایی ها در حال عقب نشینی و طالبان در حال پیشروی هستند. اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان نیز نگران یک جنگ داخلی احتمالی است. او در مصاحبه Spiegel در مورد چگونگی جلوگیری از تشدید جنگ می گوید.
مصاحبه توسط خبرنگار مجله اشپیگل خانم سوزان کوئلبل Susana Koelbl صبح روز سه شنبه در کاخ ریاست جمهوری کابل انجام شد؛ درست چند روز پس از حمله به مدرسه سیدالشهدا در کابل که منجر به کشته شدن حداقل 85 کودک شد. بیشتر قربانیان مدرسه دختران بودند.....
اشپیگل: آقای رئیس جمهور! ایالات متحده بدون شمولیت و سهیم بودن دولت شما با طالبان صلح کردند و اکنون از افغانستان خارج می شود. آیا این یک احساس خیانت نیست؟
غنی: خیانت در کجاست؟ آقای بایدن در امریکا تصمیمی استراتژیک اتخاذ کرده است. آنها علایق خود را ارزیابی و تعریف کردند. من به آن احترام می گذارم. هرگونه ابراز خشم ، کینه یا ناامیدی مثمر نخواهد بود. من خودم هیچ وقت علیه عقب نشینی آمریکا حرفی نزده ام - و وقتم را با حسرت نمی گذرانم. اکنون سئوال این است که منافع مشترک ما در آینده کجاست و چگونه می خواهیم مشارکت خود را با ایالات متحده از نو طراحی کنیم.
اشپیگل: دولت شما تا کی می تواند بدون حمایت ایالات متحده در برابر حملات طالبان مقاومت کند؟
غنی: برای همیشه. کاری که تا حال انجام دادم آماده سازی نیروهای مسلح مان برای این روز بود. ما قبلاً در برابر موج اول حملات در ماه می مقاومت کرده ایم. آیا شما نیز در این باره می نویسید؟
- بلی ما قابل اعتمادهستیم.
اشپیگل: آیا این آغاز جنگ داخلی مانند جنگ دهه سالهای 90 است، زمانی که شوروی ارتش خود را بیرون کشید؟
غنی: احتمال جنگ داخلی وجود دارد. اما نیازی نیست که به آن بپردازید. شما می دانید وقتی مأموریت رزمی ناتو رسماً در سال 2014 پایان یافت و به عنوان مأموریت آموزشی تغییر یافت همه انتظار سقوط جمهوریت بودند. اما ما موفق بودیم. لطفا توجه داشته باشید که همه اینها مسئله قصه گویی بیش نیست. هرچه سناریوی بی ثبات سازی بیشتر گسترش یابد، در اینجا با خشونت بیشتری مواجه میشویم.
اشپیگل: در كابل، نخبگان كشور با وجود برداشتهای متفاوت برای تشكیل شورای موقت در تلاش هستند- نه تنها برای سازماندهی روند صلح بلکه برای مقاومت در مقابل طالبان هم. آیا امکانپذیر است ؟
غنی: این شورای صلح درحال ظهور و شکل گیری است. و من با تمام توانم برای آن فشار می آورم. روند صلح یک سناریوی اساسی است. هنگامی که طالبان درک کردند که نمی توانند دولت را سرنگون کنند؛ لذا مجبورند در سناریوی صلح سهم بگیرند.
اشپیگل: آیا خودتان به یک روند صلح هنوزهم اعتقاد دارید؟
غنی: در درجه اول صلح در سطح منطقه ای تصمیم گیری خواهد شد و من معتقدم که حالا ما در لحظه تجدید نظر هستیم. مهمترین چیز این است که پاکستان را سوار کشتی صلح کرد و ایالات متحده آمریکا نقش کمی دارد. مسئله صلح یا جنگ اکنون در دست پاکستان است.
اشپیگل: دولت پاکستان بر مبارزین طالبان چگونه تاثیر دارند؟
غنی: پشتیبانی پاکستان یک سیستم سازمان یافته است. طالبان در آنجا تدارکات می گیرند، امور مالی آنها در آنجا است و جذب نیرو هم درآنجا دارند. ارگانهای مختلف تصمیم گیری برای طالبان در پاکستان هستند بنامهای شورای کویته، میرامشاه شورا و شورای پیشاور و... که همه نام های شهرهای پاکستان می باشند که در آنجا بود وباش دارند و رابطه عمیقی با دولت پاکستان دارند .
اشپیگل: چرا آمریکایی ها برای تضعیف نفوذ طالبان زودتر در پاکستان مداخله نکردند؟
غنی: این را باید از آمریکایی ها بپرسید. از نظر تجربی می توانم بگویم که آنها وابستگی زیادی به انتقال ابزار لجستیک و تدارکات از طریق پاکستان داشته اند.
اشپیگل: چرا پاکستان استراتژی خود را تغییر دهند؟ - قسمیکه در حال حاضر به هدف نزدیک هستند تا طریق طالبان در کابل خط مشی آینده را تعیین کنند؟
غنی: ملاقات من با ژنرال قمر باجوا رئیس ارتش پاکستان، روز گذشته به من اطمینان داد که احیای امارت یا دیکتاتوری توسط طالبان به نفع هیچکس در منطقه به ویژه پاکستان نیست. با این حال، وی گفت برخی از سطوح پایین ارتش هنوز در موارد خاص نظر مخالف دارند. این مسئله در درجه اول یک اراده سیاسی است.
اشپیگل: رئیس ارتش پاکستان را همچنان رئیس ستاد ارتش انگلیس آقای نیک کارتر همراهی می کرد. لندن چه نقشی در تلاش برای مهارکردن طالبان دارند؟
غنی: جنرال کارتر یک دوست مشترک است. ما از زمان فرماندهی نیروهای ISAF در قندهار بیش از 10 سال با یکدیگر آشنا هستیم. او مرد فوق العاده ای است. گاهی اوقات افراد خاصی در تاریخ می خواهند در یک موقع بحران دورهم جمع شوند.
اشپیگل: آیا توافقنامه امنیتی آینده بین افغانستان و پاکستان کلید صلح است؟
غنی: مطمئناً یک کلید مهم است. اما هدف من بی طرفی افغانستان است. ما یک قدرت محافظت کننده جدیدی نمی خواهیم و همچنان نمی خواهیم بخشی از رقابت های منطقه ای یا بین المللی باشیم.
اشپیگل: اگر مجبورشوید در آینده قدرت را با طالبان تقسیم کنید، جامعه چگونه خواهد بود؟ آیا بازهم مردان مجبور شوند ریش دراز داشته باشند و آیا زنان اجازه خروج از خانه را دارند؟
غنی: این سئوال را از طالبان کنید! ما به آنها اجازه این کار را نمی دهیم. طالبان جوانان افغانستان را نمی توانند با کتک مطیع و فرمانبردار خود بسازند.
اشپیگل: هر آنچه در مدت 20 سال ساخته شده است می تواند به سرعت شکسته شود. به عنوان مثال، فقط در یک شب، طی یك حمله طالبان در قندور، هر آنچه از موسسات، مدارس و دانشگاه ها بود همه را غارت کردند. آیا همه کارهای بازسازی کشورهای غرب، منجمله قوای آلمان بی نتیجه بوده است؟
غنی: من به شما اطمینان می دهم که زنان دیگر در اینجا از حقوق خود چشمپوشی نخواهند کرد و همچنین برای خود ارادیت بانوان نیازی هم به مشاوران خارجی ندارند. سی درصد کارکنان دولت را زنان تشکیل می دهند و 58 درصد مقامات دولتی را جوانان، افراد تحصیلکرده و زیر 40 سال تشکیل می دهند. ارتش ما یک ارتش داوطلب است. جامعه افغانستان گفتمان پر جنب و جوش دارند و ایشان با اطمینان تصمیم می گیرند من فکر می کنم این آگاهی فعلی در جامعه برگشت پذیر نیست.
اشپیگل: و اگر طالبان به زور قدرت را به دست بگیرند چه؟ آیا بازهم کشورهای همسایه و اروپا همانند دهه 1990 و اخیراً در سال 2015 آماده موج جدیدی از پناهندگان افغان شوند؟
غنی: این داستان تاریکی و نابودی باید متوقف شود. هرچه رسانه ها بیشتر درباره این سناریوها نابسامان و تاریکی ها صحبت کنند، بیشتر مردم را به ترک کشور ترغیب می کنند. در عوض از فرصتهای خوبی که در اینجا وجود دارد ، حتی در سخت ترین زمان جنگ و خشونت؛ توصیف کنید!
اشپیگل: آیا نمونه ای از چنین فرصتی را سراغ دارید؟
غنی: البته! افغانستان بزرگترین تولید کننده جلغوزه در جهان است. مدت ها بود که جلغوزه از طریق قاچاق به پاکستان و سپس برای فرآوری به چین منتقل می شد. به لطف توافق با یک شرکت هواپیمایی ترکیه اکنون می توانیم آنها را مستقیماً به آلمان روانه کنیم. در طول 20 سال گذشته بسیاری از جوانان با استعداد را آموزش داده ایم كه می توانند با جهان ارتباط برقرار كنند. ما در حال ساخت جامعه دیجیتالی سازی هستیم، همه اینها شغل ایجاد می کند و شغل به معنای ثبات است.
اشپیگل: اروپایی ها چه مشارکتی در روند صلح با طالبان میتوانند داشته باشند، بخصوص آلمانی ها چه کار کرده میتوانند؟
غنی: شما می توانید کارهای زیادی انجام دهید. از این گذشته پاکستان یک کشور مهم است. پاکستان اکنون تصمیم مهمی باید بگیرد. آلمان باید پیام ها و مشوق های روشنی به کشور پاکستان داشته باشند - همچنین برعکس، اگر تصمیم به جهت دیگری از آنچه که تصور می شود صورت نگیرد، باید پاکستان را تحریم کنید. شما به عنوان یک اروپایی نباید خود را به عنوان ناظر ببینید. شما بخش مستقیم از این وقایع هستید.
اشپیگل: آیا می توانید از کارمندان محلی سازمان های غربی محافظت کنید تا به عنوان همکار با سازمانهای خارجی، شکار طالبان نشوند؟ و یا از اقلیت های شیعه که به اصطلاحِ "کافر" تهدید می شوند؛ حفاظت کنید؟
غنی: ما با نیروهای امنیتی خود کار می کنیم. بدون شک برخی افراد جانب اروپا را پیش گرفتند، اما ما آنها را به این کار تشویق نمی کنیم. خانم آنگلا مرکل صدراعظم آلمان با پذیرش و ادغام پناهندگان در اروپا نقش برجسته رهبری را در بحران به عهده گرفت.
خانم مرکل ارزشهای انسانی و قانون اساسی را در اروپا حمایت می کند. ما بسیار سپاسگزار هستیم اما ما باید برای مردم اینجا روشن کنیم که پناهنده بودن در یونان یا ترکیه یا مدیترانه بستر گل نیست.
برای کسانی که با کشورهای ائتلاف کار کرده اند، باید پیشنهادهایی ارائه دهیم که آنها را ترغیب به ماندن در اینجا کند. آنها از چه چیزی فرار خواهند کرد؟ هرچه بیشتر ما را در ایجاد ثبات در افغانستان کمک کنید، به همان اندازه تعداد پناهندگان کمتر خواهد بود.
اشپیگل: سرانجام چه چیزی می تواند طالبان را متقاعد به انتخاب صلح کند؟
غنی: در هر صورت دیپلماسی غربی بالاخره باید جلوی ادامه ناز دادن طالبان را بگیرند. طالبان جنایتکار هستند. آنها بی گناهان را می کشند - قسمیکه چند روز پیش وسط ماه می در حمله به یک مدرسه دخترانه در کابل در دشت برچی 85 نفر کشته شدند. این جنایتکاران را به عنوان یک سایه دولت تأیید نکنید!
اشپیگل: طالبان ادعا می کنند که هیچ ارتباطی با این حمله ندارند و می گویند که دولت اسلامی پشت این حمله بودند.
غنی: می دانید من معمولاً قلب سنگی دارم، اما این جنایت مرا به شدت تحت تأثیر قرار داد. طالبان فضا را برای این جنایات ممکن ساخته اند – طالبان اعتراف نمی کنند که با القاعده ارتباط خود را قطع کرده اند. طالبان مسئول این جنایت هستند.
اشپیگل: در حالی که بسیاری از مردم کشور از طالبان متنفر هستند، همچنین مردم دولت شما را هم رد می کنند. فساد اداری رشوه خواری به سطح بالا و غیرقابل تحملی رسیده و در عین حال، بیش از 50 درصد افغان ها هنوز زیرخط فقر زندگی می کنند. چرا؟
غنی: این حق هر شهروند است که از دولت شان ناامید شود! با این حال ، باید بخاطر داشته باشیم که عامل اصلی فساد در یک کشور بحرانی عدم اطمینان است. وقتی مردم فکر می کنند، "فردا این سیستم دیگر وجود نخواهد داشت" ، اولین فکری که می کنند این است که برای خویش چه باید بدست بیاورند.
اشپیگل: آیا شما هم اشتباه کردید؟
غنی: بیشتر پول بین المللی به دولت نمی رسد. برخی از قراردادها تا شش بار فروخته می شوند. بلاخره از مبلغ ناچیزی باقیمانده به پروژه ای تبدیل میشود. ما موسسات ایجاد کرده ایم که از انجام فساد اطمینان می دهند. دادگستری یا محکمه کار می کند. بخشی از فساد در افغانستان از اقتصاد جنایی قاچاق مواد مخدر صورت میگیرد. فراموش نکنید که در لیست 5000 زندانی که از طریق مذاکرات طالبان با ایالات متحده آزاد شده اند 60 نفر از مشهورترین قاچاقچیان مواد مخدر هم بودند.
اشپیگل: آیا از تسلیم شدن در برابر خواسته های طالبان برای امکان توافق صلح با امریکا پشیمان هستید؟
غنی: به ما گفتند که این کار ما را به صلح نزدیک می کند. اما آیا خشونت کاهش یافته است؟ قطعا نه! فیر به هوا رفت. امیدوارم شرکای بین المللی ما از این مورد، درس عبرت بگیرند.
اشپیگل: در حال حاضر دوباره بحث آزادی 7000 عضو دیگر طالبان از زندان ها به عنوان پیش شرط گفتگوهای صلح مطرح شده است. آیا شما با این موافقت می کنید؟
غنی: تنها در صورتی که به توافقنامه صلح جامع منجر شود.
اشپیگل: رئیس جمهور بودن افغانستان احتمالاً به اندازه سوار شدن بالای یک ببر است. چقدر برای اینکار باید حوصله داشت؟
غنی: برای استراحت هر روز حداقل یک ساعت کتاب می خوانم. در حال حاضر من کتابی در مورد بخش سوم مشارکت مدنی در اروپا و همچنین مجموعه شعر فارسی می خوانم. وقتی جوان بودم 5000 قطعه شعر را در حافظه داشتم . حالا ذهنم مشغول چیزهای دیگر است.
اشپیگل: شخصاً چقدر نسبت به آینده کشور خود اطمینان دارید؟ آیا می ترسید اگر همه چیز خراب شود و مجبور شوید در آخرین هواپیما کابل را ترک کنید؟
غنی: من می دانم که فقط یک گلوله با مرگ فاصله دارم. تلاش های زیادی در خاتمه زندگی من انجام شده است. اما افغانستان ویتنام جنوبی نیست و من با کودتا به اینجا نیامده ام. من توسط مردم انتخاب شدم. من هرگز محافظ آمریکایی یا تانک آمریکایی برای محافظت خود نداشته ام. قبل از اینکه رئیس جمهور شوم ، 28 سال در خارج از کشور زندگی کردم و زندگی موفقی داشتم. اما من خوشحال نبودم. هیچ قدرتی در جهان نمی تواند مرا وادار کند که سوار هواپیما شوم و این کشور را ترک کنم. این کشوری است که من آن را دوست دارم و با مقاومت می خواهم بمیرم!
... هرچه ممکن است بیاید.
اشپیگل: آقای رئیس جمهور! از بابت مصاحبه متشکرم
برگردان انجنیر عنایت الله حبیب - هامبورگ