شامگاه امروز جمعه یک حمله انتحاری در مسجد امام زمان (عج) در غرب کابل به وقوع پیوست که در نتیجه حدود 40 نفر از نمازگزاران شهید و دهها تن دیگر زخمی شدند.
شاهدان عینی میگویند که یک مهاجم انتحاری شام امروز مواد انفجاری همراه خود را در صف نمازگزاران در مسجد امام زمان (عج) در منطقه پل خشک دشت برچی کابل منفجر کرد.
برخی خبرگزاری ها این حمله را به گروه تروریستی داعش، نسبت داده اند.
این نه نخستین حمله بر نمازگزاران در مسجد است و نه آنگونه که از قراین موجود پیداست، آخرین آن خواهد بود. تروریست های خون آشام تکفیری و رژيم های منحط منطقه که آشکارا از آنها در راستای تحقق اهداف ریاکارانه شان استفاده می کنند، عزم خود را جزم کرده اند تا مردم افغانستان را به خاک و خون بکشانند و همه روزه صدها خانواده را در سراسر کشور، در سوگ عزیزان شان بنشانند.
حمله خونین بر نمازگزاران بی گناه شیعه در کابل، در حالی رخ می دهد که تقریبا همزمان با آن، در غور نیز شماری از نمازگزاران اهل سنت در مسجد، آماج حمله تروریستی قرار گرفتند و ده ها نفر از آنها شهید شدند.
جمعه خونین افغانستان اما ادامه یک هفته خون ریزی و جنایت تروریست های تکفیری در پکتیا و غزنی و قندهار بود که صدها نیروی پولیس و اردوی ملی و غیر نظامیان بی دفاع را به خاک و خون کشید و ملتی را در سوگ و اندوه فروبرد.
این یعنی جنگی جریان دارد؛ جنگی که هرگز پایانی برای آن متصور نیست. این جنگ را کسانی دامن می زنند که دست مردم افغانستان را از پشت بسته اند و هر روز با طرح سناریوهای تازه، سعی می کنند به نفع تروریست های تکفیری، زمان بخرند تا خون های بیشتری را بر زمین بریزند و جنایت های هولناک تری را رقم بزنند.
مردم افغانستان در این بازی خونین و مرگبار، قربانی اند؛ قربانی بی دفاعی که تنها وظیفه اش، بر شانه بردن تابوت
های خونین سربازان غوطه ور در خون و نمازگزاران سلاخی شده است.
اما این وضعیت، قابل ادامه نیست. مردم اکنون می دانند که در کدام سوی این جنگ تمام عیار قرار دارند. اینجا عرصه و آوردگاه تقابل بی منتهای ما ـ آنها است.
ممکن است در سیاست صلح اشرف غنی، جایی برای طالبان باشد، شاید اتمر آینده ای برای داعش، متصور باشد، ترامپ و تیم او هم می توانند به حذف پاکستان و حضور هند در آینده سیاست و امنیت افغانستان فکر کنند، بدون آنکه به تبعات و هزینه های مرگبار این بازی مزورانه و دروغین که همه روزه از مردم افغانستان، قربانی می گیرد، توجهی داشته باشند یا نگران بدتر شدن وضعیت باشند؛ اما راه مردم افغانستان از همه آنها جداست؛ زیرا سرنوشت شان جدا است.
مردم و نیروهای امنیتی، نه در ماورای دیوارهای بلند ارگ گلخانه، مأمنی مصون و پناهگاهی امن دارند تا به یک محکومیت دروغین و همدردی ریاکارانه ساده، بسنده کنند و چشم خود را آگاهانه بر عمق و ابعاد هولناگ فتنه های فاجعه آمیز و فراگیر جاری ببندند و نه مانند موش های صحرایی ناتو و امریکا، در پایگاه ها و پناهگاه های خود خزیده اند و تصور می کنند که جلوه های ویژه یک سکانس هیجان انگیز از فلم های ژانر وحشت هالیوود را می بینند و حظ می کنند.
مردم و نیروهای امنیتی، در این نبرد خونین و مخوف، مستقیما چشم در چشم تروریست های بین المللی ایستاده اند و در پیکار بی امان سلاح ها و سینه های بی سپر، سلاخی می شوند و خون می دهند.
برای مردم و سربازان بی پشتوانه ارتش و پولیس، طعم توطئه، هول فتنه و پیامد پیکار، کاملا متفاوت از سران ارگ و سپیدار یا درجه داران بزدل ناتو و امریکاست.
پس به آنها حق بدهید که هیچگاه تروریست ها را برای صلحی سخیف و یکجانبه و حقارت بار، «برادر» یا «مخالف سیاسی» یا «وطندار» نخوانند. این جنگ، جنگ ما – آنها، جنگی بی منتهاست.