قدرت های جهانی به رغم عدم تایید پایبندی ایران به توافق هسته ای از سوی دونالد ترامپ، کماکان به اجرای برجام متعهد هستند.
ترامپ روز گذشته گفت او آماده است به خاطر آنچه اقدامات ایران نامید، به مشارکت امریکا در این توافق هسته ای پایان دهد.
سخنگوی وزارت خارجه امریکا اما تاکید کرد که این کشور در برجام می ماند.
حسن روحانی؛ رئیسجمهوری ایران هم گفت:"امریکا امروز تنهاتر از همیشه در برابر برجام قرار گرفته است."
فرانسه، آلمان، بریتانیا، روسیه، چین، دبیر کل سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی همگی بر تعهد خود در قبال برجام تاکید کردهاند.
تنها عربستان سعودی، اسرائیل و امارات عربی متحده از سخنان ترامپ استقبال کردند.
این نشان می دهد که سیاست ضد ایرانی جدید سران امریکا، پیش از آنکه به ایران و توافق تاریخی آن کشور با قدرت های جهانی، ضربه ای وارد کند، خود امریکا را در جهان، شرمسار، منزوی و مطرود خواهد کرد.
مواضع نفرت پراکنانه دیروز ترامپ در عین حال، نگاه مردم ایران را نیز نسبت به امریکا بیشتر از همیشه، منفی خواهد کرد. او که آشکارا ایران را «ملتی تروریست» خواند، ماهیت واقعی دیدگاه امریکا نسبت به ایران را نشان داد و البته از ریاکاری های دیرینه حاکم بر سیاست رسمی واشنگتن در قبال تهران، پرده برافکند؛ زیرا پیش از این، اساس سیاست امریکا، دفاع از مردم ایران و دشمنی با دولت آن به منظور ایجاد فاصله و جدایی میان این دو رکن بود تا در نهایت، به آرمان دیرینه امریکا یعنی تغییر رژيم در ایران، تحقق بخشد؛ اما ترامپ راه امریکا را حتی از مردم ایران هم جدا کرد و به این ترتیب، بر سیاست دیرینه امریکا در برابر ایران، خط بطلان کشید.
از سوی دیگر، همنوایی گسترده قدرت ها و مراجع معتبر بین المللی با برجام و مخالفت صریح و بی درنگ آنها با موضع جدید ترامپ در برابر آن از یکسو و حمایت تنها سه رژیم بدنام، غیر مشروع، منفور و منزوی منطقه یعنی اسراییل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی از مواضع ضد ایرانی ترامپ، نشان داد که رییس جمهوری آشفته، خشمگین و منزوی امریکا از سخنرانی دیروزش، دقیقا نتیجه عکس گرفته و بدنام و مطرود و منفور جهانیان شده است.
این در حالی است که حتی رکس تیلرسون؛ وزیر خارجه اش و نیز بسیاری از سناتورهای ارشد جمهوری خواه در کنگره امریکا هم با مأمول واقعی ترامپ یعنی ترک برجام، مخالفت کردند و این نشان می دهد که حق با امیلی تورنبری؛ وزیر خارجه دولت در سایه بریتانیا است که اظهارات دونالد ترامپ را درباره ایران "خرابکاری عمدی" خواند و از دولت بریتانیا خواست تا از "کرنش" در مقابل رییس جمهور امریکا دست بردارد و به او اعتراض کند. خانم تورنبری گفت اینکه توافق هستهای باید اصلاح شود "بیاندازه ریاکارانه" است و تنها جایی که این توافق نقض شده فقط در سر دونالد ترامپ است!
این اظهارات تنها یک نمونه از واکنش تحقیرآمیز جهان به سخنان سخیف رییس جمهوری بیمار امریکا در برابر ایران بود و این نشان می دهد که جهان یکبار دیگر به ایده های پوپولیستی رییس جمهوری متوهم امریکا، پاسخ منفی داد و این می تواند برای آینده قدرت و حیثیت امریکا در عرصه بین المللی، عمیقا خطرناک و نگران کننده باشد.
با این وصف، سخنرانی دیروز ترامپ، پیش از آنکه علیه ایران باشد، علیه خود امریکا بود؛ همان چیزی است که در واکنش جو بایدن؛ معاون رئیس جمهوری امریکا در دولت باراک اوباما نیز بازتاب یافت. او گفت:"به خطر انداختن یکجانبه توافق هسته ای با ایران، این کشور را منزوی نمی کند؛ بلکه امریکا را منزوی می کند."
سخنان سخیف و بی مایه دیروز ترامپ و واکنش های هماهنگ و یکسان جامعه بین المللی به آن همچنین نشان داد که ریاست جمهوری ترامپ مایه وهن و سرشکستگی و شرمساری ملت امریکا و بی احترامی بزرگ به تاریخ و تمدن و جایگاه امروز ایالات متحده در عرصه بین المللی است؛ زیرا رییس جمهوری آشفته، عصبانی و بیگانه با واقعیت امریکا با این تصمیم، تمام اصول و قواعد بین المللی را نادیده گرفت، به جایگاه برتر و معتبر شورای امنیت سازمان ملل، اهانت کرد، حیثیت حقوقی و حتی وجود خارجی آژانس بین المللی انرژی اتمی را زیر پا گذاشت، به خواسته ها و آرای شرکای راهبردی امریکا، آگاهانه و متکبرانه بی اعتنایی و بی احترامی نمود و صرفا صدای چند رژیم مطرود و منفور و منزوی مانند اسراییل و عربستان و امارات را شنید!
این نمی تواند شعار معروف ترامپ در دوران کمپاین های انتخاباتی اش را محقق کند که می گفت: عظمت را به امریکا برگردانیم! او عظمت ادعایی امریکا را درهم شکست و در نتیجه تصمیم ها و سیاست های نابخردانه و غیر اصولی اش، دور تا دور آن کشور پهناور، دیوار بلند انزوا و بی اعتمادی کشید و روز به روز حلقه انزوای امریکا را تنگ تر می سازد.
ممکن است او به عنوان یک تاجر معاملات ملکی، با موضع گیری علیه ایران و برجام و خلیج عربی خواندن خلیج فارس، به ذخایر میلیاردی عربستان سعودی و امارات، چشم دوخته باشد و یا از آنسو سعی کند آرزوی شکست خورده سروری بلامنازع اسراییل بر جهان اسلام و خاور میانه را تحقق بخشد؛ اما او اگر از شم و خرد سیاسی برخوردار می بود، می دانست که حمایت این سه رژيم بدنام و منفور و غیر مشروع منطقه از او، مایه تحقیر و توهین است، نه موجب مباهات و سرافرازی!