۱

چرا جهان، «تروریزم بودایی» را جدی نمی گیرد؟

نرگس اعتماد
چهارشنبه ۱۵ سنبله ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۵۱
جهانی که سراسر تبدیل به تیول استعمار نو شده است، نمی تواند تروریزم بودایی یا امریکایی یا انگلیسی را جدی بگیرد و آن را به مثابه خطری تازه برای حیات و امنیت و آینده بشریت، به رسمیت بشناسد و به مصاف آن برود.
چرا جهان، «تروریزم بودایی» را جدی نمی گیرد؟

آنگ سان سوچی؛ رهبر دولت میانمار (برما) در واکنش به گزارش‌های مربوط به نسل کشی ارتش میانمار علیه مسلمانان روهینگیا در ایالت راخین، گفت که "وجود کوه یخ اطلاعات نادرست" در این مورد باعث ارائه "تصویری معوج" از واقعیات شده است.

آنگ سان سوچی گفته: "تروریزم پدیده‌ای جدید برای میانمار است؛ اما دولت تمامی تلاش خود را به کار گرفته تا از گسترش آن به سراسر ایالت راخین جلوگیری کند."
این در حالی است که بر بنیاد گزارش های رسمی، ارتش میانمار و تروریست های بودایی، دست کم ۴۰۰ مسلمان را کشته و هزاران نفر نیز خانه‌های خود را ترک کرده و به کوهستان‌ها یا بنگلادش در همسایگی میانمار پناه برده‌اند. در طول این مدت بیش از ۶۰ هزار خانه متعلق به مسلمانان روهینگیا نیز توسط نیروهای دولتی و هواداران آنها به آتش کشیده شده است.

ارتش میانمار همچنین با حمله به مناطق محل زندگی مسلمانان، چندین روستا را آتش زده، اجساد صدها نفر را آتش زده و چندین منطقه مسلمان نشین را به طور کامل از زمین محو کرده است.
همه این جنایت های فجیع اکنون به تأیید کسی صورت می گیرد که از سوی نمایندگان «جهان متمدن» جایزه صلح نوبل گرفته و باراک اوباما؛ رییس جمهوری پیشین امریکا از او به عنوان «فرشته دموکراسی» تمجید کرده بود.
فرشته دموکراسی اما اینک به الهه مرگ هزاران روهینگیایی بی پناه بدل شده است؛ تنها به این دلیل که آنها مسلمان اند و از آیین بودایی های تروریست، پیروی نمی کنند.

بودایی های تروریست؟!
ترکیبی غریب که بی تردید، ادبیات رسمی رسانه ای شده دنیای ما هرگز آن را برنخواهد تافت؛ زیرا همه ما اعم از مسلمان و غیر مسلمان، نزدیک دو دهه است که در مذمت «تروریزم اسلامی» قلم فرسایی می کنیم! غافل از آنکه به این ترتیب، درست در جهت مطامع قدرت های سلطه گر استعماری که در پی زدودن ریشه های اسلام اصیل و انقلابی زیر نام «تروریزم»، «بنیادگرایی اسلامی»، «افراط گرایی اسلامی» و... هستند، قلم و قدم می زنیم و ناخواسته در جبهه استکبار و بر علیه اسلام و مسلمانان می جنگیم.

از این منظر، قلم به دستان، روشنفکران، تحلیلگران، روزنامه نگاران و ناظرانی که ناخواسته، مصرف کننده تولیدات ادبیات رسانه ای و فرآورده های فرهنگ سیاسی غرب جهانخوار و جهان به اصطلاح متمدن قرار گرفته اند، به لحاظ خدمتی که برای تحقق آرمان های لیبرال دموکراسی سلطه جو و تحکیم و توسعه سیطره قدرت های بزرگ استکباری بر سرنوشت جمعی امت مسلمان می کنند، هیچ تفاوتی با طالبان و داعش و القاعده و حزب اسلامی و سایر جریان های برساخته غرب به منظور بدنام سازی اسلام و انحراف اسلام اصیل از مسیری که آخرین پیامبر ترسیم کرده بود، ندارند.

همین ذهن های مهندسی شده، ویروس زده و منجمد و متحجر هستند که نمی توانند تروریزم بودایی، تروریزم امریکایی یا تروریزم انگلیسی را در کنار «تروریزم اسلامی» برتابند و بپذیرند و به عنوان بخشی از واقعیت های جاری دنیای ما آن را به رسمیت بشناسند.

به همین دلیل است که اگر کسی آنگ سانگ سوچی را در کنار ملا عمر و ابوبکر بغدادی و گلبدین حکمتیار به عنوان تروریستی بین المللی مطرح کند، بی تردید، به سخره گرفته خواهد شد.

این در حالی است که هیچ تفاوتی میان او و کسانی که از آنها نام برده شد، وجود ندارد. همه آنها نسل کشی، تصفیه نژادی، خون ریزی و خشونت علیه انسان های بی گناه را به بهانه هایی چون دین، مذهب، ایدئولوژی، نژاد، زبان و... مجاز و مشروع می دانند و بر آن مهر تأیید می زنند.

اما جهانی که سراسر تبدیل به تیول استعمار نو شده است، نمی تواند تروریزم بودایی یا امریکایی یا انگلیسی را جدی بگیرد و آن را به مثابه خطری تازه برای حیات و امنیت و آینده بشریت، به رسمیت بشناسد و به مصاف آن برود.

به جز آنگ سانگ سوچی، نمونه های بارز دیگری نیز از تروریست های غیر مسلمان و ضد اسلام در حال ظهور وجود دارند که کسی آنها را جدی نمی گیرد.

در انگلیس، در اواسط تابستان امسال، دارن اوزبورن ٤٧ ساله در ارتباط با حمله به گروهی از مسلمانان در نزدیکی یک مرکز اسلامی در منطقه فینزبوری پارک شمال لندن، به دست زدن به عملیات «تروریستی»، متهم و دستگیر شد.

او در حالی که شعارهای ضد اسلامی می داد، با موتر در نزدیکی یک مؤسسه اسلامی در کنار یک مسجد، مسلمانان را زیر گرفت، یک نفر را کشت و ۱۵ نفر را زخمی کرد.

در اروپا، راست های افراطی، مسلمانان مهاجر را تنها به خاطر دین و اعتقادات و ملیت شان می کشند. در امریکا گروه هایی از آنگلوساکسون های برتری طلب، رنگین پوستان، لاتین تبارها و مسلمانان را مورد به خاطر رنگ پوست، نژاد و دین شان مورد حمله قرار می دهند.

اما هیچیک از این موارد، به عنوان تروریزم مسیحی، تروریزم انگلیسی یا امریکایی، رسمیت نمی یابند و رسانه ای نمی شوند.

در میانمار نیز بی تردید، رسانه های غربی، حق را به الهه مرگ؛ آنگ سانگ سوچی خواهند داد که در کمال وقاحت، مدعی شده، کشورش با خطر «تروریزم» رو به رو است! تنها به این دلیل ساده که روهینگیایی های قربانی نسل کشی، همگی «مسلمان»‌ اند و اسلام یعنی «تروریزم»!
نرگس اعتماد- خبرگزاری جمهور
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *

پربازدیدترین