جمعه خونین کابل؛ تبانی ارگ و مرگ

نرگس اعتماد

4 سنبله 1396 ساعت 19:15

کسی انتظار صدور بیانیه های حماسی حاوی محکومیت و وعده واهی انتقام از سوی سران دولت وحدت ملی را ندارد. دولت باید روشن کند که چه برنامه ای برای مهار جنگ مذهبی جاری دارد. چگونه و با چه ابزارها و امکاناتی به مصاف نبرد یکجانبه ای می رود که به صورت مستقیم، طیف پیروان یک مذهب خاص اسلامی را هدف گرفته است؟




تروریست های خون آشام عصر روز جمعه با حمله بر نمازگزاران بی دفاع شیعه در مسجد امام زمان کابل، یکبار دیگر اوج قساوت و بی رحمی خود را در اجرای پروژه مخوف جنگ مذهبی در افغانستان، نشان دادند.
بیش از صد شهید و زخمی، پیامد غم انگیز این حمله وحشیانه در جمعه خونین کابل بود. واکنش ارگ ریاست جمهوری اما همان «محکومیت» همیشگی، وعده کاذب انتقام و «نابودی» تروریست ها از سوی نیروهای امنیتی بود. این در حالی است که در پی جمعه خونین کابل، یکبار دیگر سیل از خشم و انتقاد و دشنام، به نشانی مهره های قومی مسلط بر ارگ، سرازیر شد.

از کاربران عادی شبکه های اجتماعی تا رهبران سیاسی و جهادی، مقام های پیشین امنیتی و سران جنبش های تغییرطلب اجتماعی، همگی بر این امر متفق القول بودند که ارگ ریاست جمهوری و دستگاه های اصلی امنیتی، اراده لازم برای تأمین امنیت مردم و جلوگیری از تبدیل شدن افغانستان به عراق و سوریه ای دیگر در قالب جنگ مذاهب را ندارد.
بیانیه های محکومیت ارگ و اشرف غنی هم چیزی را تغییر نداد.

به باور بسیاری از منتقدان، حکومت با وجود آنکه تروریست ها شیوه یگانه ای را برای آماج قرار دادن اماکن و مراکز دینی شیعیان، روی دست گرفته اند، عملا هیچ برنامه ای برای مهار این جنگ مستقیم و تمام عیار ضد شیعی ندارد.

ارگ می گوید که تروریست ها به هدف شوم شان در راستای ایجاد نفاق و نفرت مذهبی، دست نخواهند یافت و مردم افغانستان، هرگز اسیر این توطئه ها نخواهند شد؛ منتقدان اما هشدار می دهند که بازی با کلمات نمی تواند واقعیت های تلخ جاری را تغییر دهد.

وقتی تروریست های وحشی با عبور از فیلترهای امنیتی، به قلب پایتخت نفوذ می کنند و آزادانه و آگاهانه اهداف شان را انتخاب و نقشه های خود را عملیاتی می کنند، این یعنی آنها به خوبی و با اطمینان کامل، اهداف شان را یکی یکی به کار می بندند و این همان نسخه ای است که پیشتر برای توسعه جنگ میان اقوام و مذاهب در کشورهایی مانند عراق از سوی همین جریان های تکفیری وابسته به رژيم های مشخص در جهان، خاور میانه و همسایگی افغانستان، تجویز شده و نتیجه داده است.

شعله های جنگ مذهبی، چیزی نیست که تنها با بیانیه های آرمانگرایانه و موضعگیری های احساسی و حماسی مشحون از وحدت ملی و اتحاد و همزیستی صلح آمیز اقوام و مذاهب، قابل مهار و کنترل باشد.

وقتی تروریست ها از موضع مذهب و ایدئولوژی نفرت انگیز مبتنی بر تکفیر و ترور و تفرقه با الهام از آبشخور خوانش های خاص فرقه ای و مذهبی در اسلام گرایی «تاریخی» مسلمانان و نه لزوما آموزه های راستین و نخستین اسلام، شیعیان را مهدورالدم می دانند و عاشقانه و مشتاقانه، خون زنان و کودکان بی گناه شیعه را در مساجد، عبادتگاه های دینی و خانه های شان از کابل تا هرات و سر پل می ریزند، دیگر چه کسی می تواند شک کند که در افغانستان، یک جنگ بزرگ مذهبی آغاز شده که اصلی ترین هدف آن، کشتار بی رحمانه پیروان مذهب شیعه است.

کسی انتظار صدور بیانیه های حماسی حاوی محکومیت و وعده واهی انتقام از سوی سران دولت وحدت ملی را ندارد. دولت باید روشن کند که چه برنامه ای برای مهار جنگ مذهبی جاری دارد. چگونه و با چه ابزارها و امکاناتی به مصاف نبرد یکجانبه ای می رود که به صورت مستقیم، طیف پیروان یک مذهب خاص اسلامی را هدف گرفته است؟

اگر این پرسش ها همچنان بی پاسخ بمانند و در آنسوی ماجرا، توالی فاجعه همه روزه زنان و کودکان شیعه بیشتری را در مساجد و عبادتگاه ها به قربانگاه نفرت و نفاق مذهبیِ ملهم و منبعث از ایدئولوژي منحط وهابیت تکفیری بفرستد، بی تردید، جانب دیگر این جنگ خونین و آتشین نیز فعال خواهد شد و در آن صورت، دیگر کسی نمی تواند تباتی ارگ و مرگ را در زندگی غم انگیز شیعیان متمدن و صلح طلب افغانستان تحمل کند.
آیا در آن صورت، بازهم دستگاه های عریض و طول امنیتی دولت وحدت ملی، تماشا می کنند و ارگ اشرف غنی، بیانیه محکومیت صادر خواهد کرد؟

نکته مهم دیگری که از هم اکنون باید به آن توجه شود، سکوت جامعه مذهبی اهل سنت است؛ از مردم عادی تا مراکز فقهی و مذهبی و کانون های علمی.
اگر آبشخور ایدئولوژيک شمشیرهای بی نیام تروریست ها در کشتار شیعیان، تفکر انحرافی و شرک آلود وهابیت است، این امر بیش از شیعیان، جامعه اهل سنت حنفی افغانستان را متأثر خواهد ساخت.

زیرا پشت این پروژه مخوف که با دالرهای نفتی اعراب و ماشین های عظیم شستشوی مغزی اتاق های فکر صهیونیزم بین الملل، تغذیه و تأمین و فربه و فراگیر می شود، اهل سنت حنفی هم به مثابه یکی از قربانیان، در نظر گرفته شده است؛ با این تفاوت که مصاف با اهل سنت در محور ایدئولوژي و با ابزار تبلیغات و توسعه اسلام گرایی رادیکال وهابی، صورت می گیرد؛ ولی نبرد با شیعیان، بیشتر خونین و مستقیم است.

در این میان، شیعیان ممکن است، کشته های بسیاری بدهند؛ اما تفکر و تدین و ایدئولوژي مذهبی شیعی، قدرتمندتر، مستحکم تر و فراگیرتر از همیشه خواهد شد؛ اما برای اهل سنت حنفی، این رویداد، برعکس رخ خواهد داد.

نرگس اعتماد- خبرگزاری جمهور


کد مطلب: 97443

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/article/97443/

جمهور
  https://www.jomhornews.com