مقامهای محلی در ولایت هرات تایید کردهاند که حمله تروریستی دو مهاجم انتحاری به مسجد جوادیه در منطقه بکرآباد این شهر، ۲۹ کشته و ۶۴ زخمی برجای گذاشته است.
حوالی ساعت ۸:۰۰ شب سهشنبه ۱۰ اسد دو مهاجم انتحاری به نمازگزاران مسجد جوادیه در جنوب شهر هرات حمله کردند. مهاجمان ابتدا نمازگزاران را به گلوله بستند و پس از آن خود را در داخل مسجد منفجر کردند.
هیچ گروهی تاکنون مسؤولیت این حمله را به عهده نگرفته است. طالبان این حمله را محکوم کرده اند؛ اما گفته می شود که این حمله کار گروه داعش بوده است.
نزدیک به دو ماه پیش، انفجاری در مقابل دروازه شمالی مسجد جامع هرات نیز رخ داد که ۷ کشته و ۱۶ زخمی داشت.
با توجه به این که در هرات و کابل و بلخ، اغلب مراکز مذهبی و شخصیت های دینی شیعه، آماج تیرهای تروریزم تکفیری قرار می گیرند، به نظر می رسد که هدف اصلی پایه گذاران و حامیان داخلی و خارجی جریان های تکفیری و تروریستی در افغانستان چیست و برای رسیدن به آن، چگونه عمل می کنند.
برای این گروه های تروریستی و حامیان شناخته شده آنها هیچ تفاوتی نمی کند که در نتیجه عملیات های تروریستی آنها، غیر نظامیان کشته می شوند یا سایر طیف های جامعه؛ بلکه هدف، راه اندازی یک جنگ مخوف فرقه ای آنهم در کشوری است که علیرغم تجربه ده ها سال جنگ و خشونت، شیعه و سنی همواره در کنار همدیگر، حیاتی سالم و برادرانه داشته اند.
اما این سابقه درخشان و ستایش برانگیز، موجب نمی شود که نسبت به تبعات ویرانگر جنگی که زیر نام تروریزم بر علیه شیعیان، کلید خورده است، نگران نباشیم.
افغانستان، کشوری آشوب زده و بی ثبات است؛ چیزی که با وجود احساس عمیق میهن پرستانه ای که در اعماق جان هر افغانستانی مسؤولیت پذیر جریان دارد، هرگز قابل انکار نیست.
تروریست های تکفیری و حامیان و پایه گذاران آنها هم به خوبی می دانند که چنین کشوری، به شدت مستعد راه اندازی جنگ های تازه زیر نام ها و عنوان های تازه است که جنگ فرقه ای نیز یکی از آنها می باشد.
مسؤولیت دولت در این میان، بسیار خطیر و سنگین است؛ اما به نظر می رسد هنوز عزم و اراده ای راستین و راسخ برای پذیرش این مسؤولیت در میان دولتمردان و رهبران حکومت، به اندازه کافی به وجود نیامده است. این را می توان از واکنش های کلیشه ای و بی مصرف رهبران حکومت وحدت ملی نسبت به رویدادهای تروریستی اخیر به خوبی شاهد بود.
رهبران حکومت، هیچ راهکار و رهیافت زودبازده و فوری برای پایان دادن به این فجایع و مجازات عوامل شناخته شده آن، ارائه نمی کنند.
این نحوه واکنش، پیام های آنان را در سطح یک ابراز همدردی شبه دیپلماتیک توسط رهبران کشورهای خارجی نسبت به کشور محل وقوع فاجعه، تقلیل می دهد و این عمیقا مایه نگرانی و تأسف است.
رهبران حکومت به گونه ای واکنش نشان می دهند که گویی اصولا چنین فاجعه ای در قلمرو حاکمیت سیاسی آنها رخ نداده است.
البته این نحوه واکنش، صرفا منحصر به فجایعی که هدف آنها جامعه شیعه افغانستان است، نیست؛ بلکه در سایر موارد حتی زمانی که غیر شیعیان هم آماج حملات تروریستی واقع شده اند نیز رهبران حکومت، واکنشی بهتر از این نشان نداده اند و این امر، ابعاد نگرانی های ناشی از آن را چندین برابر افزایش می دهد.
هرگز انتظار نمی رود که در نتیجه این گونه رویدادهای تروریستی، حتی یک مسؤول امنیتی دون پایه هم برکنار یا مؤاخذه شود. بنابراین، چه باید کرد تا در برابر تروریزم تکفیری ضد شیعه و سنی ایستاد؟
دولت ظاهرا نگران شکل گرفتن یک جنگ فرقه گرایانه مذهبی در افغانستان است؛ اما شیعیان و سنی های با هم برادر در گذشته بارها نشان داده اند که ترور و تکفیر و وهابیت تروریست پرور، دشمن مشترک آنهاست؛ بنابراین، یک راهکار معقول و عملی برای غلبه بر این دشمن مشترک، اعطای صلاحیت «دفاع خودی» به شیعیان و سنی های قربانی تروریزم تکفیری است. به این معنا که اگر دولت نمی تواند امنیت مردم را در برابر تکفیر و ترور، تأمین کند، به مردم اجازه دهد که در قالب یک نیروی مردمی مسلح همسو و پاسخگو به دولت، به دفاع از خود بپردازند. این راهکار پیشتر در سوریه و عراق که دولت ها به تنهایی توان مقابله با تروریزم را ندارند، موفقیت آمیز بوده است. در افغانستان هم می تواند موفق شود؛ اگر دولت به مردم اعتماد کند و از سویی، اراده صادقانه خود برای مبارزه واقعی با تروریزم تکفیری را در عمل ثابت کند.
فاطمه موسوی-
خبرگزاری جمهور