شورای عالی صلح، استراتژی جدیدی را با رویکرد تازه به روند صلح تهیه کرده است
به گفته مسؤولان این شورا، این نهاد پس از هفت سال، در رسیدن به اهدافش موفق نبوده و اکنون آنها تلاش دارند ذهنیت منفی را که از این شورا به وجود آمده از بین ببرند.
کریم خلیلی؛ رئیس شورای صلح گفت اکنون دور جدیدی از روند صلح در شرایطی که "خیلی حساس و جدی" است، آغاز میشود.
او گفت:"رویکرد ما تسلیم شدن طالبان نیست. با دید و نگرش جدید که احترام به همه طرفها از جمله مخالفین جدی ما که طالبان است، بقیه حلقات کوچک هستند، دید شان و خواستشان را مطالعه کرده و با احترام به دیدگاه شان و قبولی یکسری نظریات سالم و ملیشان، باید پروسه صلح را تعقیب کنیم."
ظاهرا این بار نوبت آقای خلیلی است که در بازی با کلمات، مردم، رسانه ها و ارکان مختلف دولت را سرگرم بازی صلح با تروریست ها کند.
او به عنوان رییس جدید، برای آنکه خود را متفاوت از دیگران نشان دهد، ناگزیر است راهبرد تازه ای ارائه کند. این کم هزینه ترین شیوه ممکن برای مواجهه آرام با سیل انتقادهای سنگین و پردامنه ای است که ۷ سال کار شورای عالی صلح را آماج قرار داده و اتهام های شدیدی از فساد و حیف و میل منابع عظیم مالی تا انفعال، کنش پذیری، بی برنامهگی و نداشتن صلاحیت را متوجه آن کرده است.
پس از روی کار آمدن دولت به شدت بسته و متمرکز وحدت ملی به ریاست اشرف غنی، میزان و ابعاد این انتقادها، بیشتر و گسترده تر هم شده است؛ زیرا روش منحصر به فرد مدیریت آقای غنی، از صلاحیت های ذاتی این شورا نیز به نحو قابل توجهی کاسته و آن را بیشتر از هر زمان دیگری به نهادی سمبولیک، تشریفاتی و غیر مؤثر بدل کرده است.
مدافعان این نهاد عریض و طویل، صلح با حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار را بزرگ ترین دستاورد آن در ۷ سال فعالیت این نهاد ارزیابی می کنند و می گویند که همین دستاورد به تنهایی کافی است تا در ادامه راه نیز به این نهاد تکیه و اعتماد کنیم و به آن فرصت کافی برای تعامل صلح آمیز با طالبان را نیز بدهیم؛ اما منتقدان می گویند که نقش شورای عالی صلح در مصالحه/ معامله با گلبدین حکمتیار، بسیار کمتر از آن چیزی بود که ارزش توجه و نسبت دادن به این شورا را داشته باشد.
به گفته آنها اشرف غنی خود رأسا جریان معامله با گلبدین را نظارت و مدیریت می کرد و در نهایت، توافق صلحی هم که میان دوطرف حاصل شد، به امضای مستقیم غنی و گلبدین رسید.
از جانب دیگر، در استراتژي به اصطلاح تازه شورای صلح به رهبری خلیلی، نکته تازه ای که بتواند یک تغییر رویکرد راهبردی و استراتژيک به مقوله صلح و مؤلفه های مورد نیاز آن، به حساب بیاید، به چشم نمی خورد. تنها تفاوت جدی این است که آقای خلیلی، بسیار بیشتر از دیگر اسلاف خود در ریاست شورای صلح، نسبت به تروریست های طالبان، زبانی نرم و سازشکارانه را برگزیده و از «احترام» به طالبان و «قبولی یکسری نظریات سالم و ملیشان» سخن گفته است؛ راهی که پیش از این هم طی شده و نتیجه ای برای صلح به همراه نداشته است.
از جانب دیگر، نباید فراموش کرد که آقای خلیلی، به مراتب بیشتر از دیگر مسؤولان پیشین شورای عالی صلح، در تحقق این آرمان، با دشواری های سنگین و فراوانی مواجه است. میزان بی اعتمادی عمومی به روند صلح و عملکرد شورای صلح، به میزان کم سابقه ای افزایش یافته است.
از هم گسیختگی، اختلاف و تنش های رو به فزونی سیاسی و در نتیجه آن، جناحی و قومی شدن شدید و بی سابقه این روند در پی بروز اختلاف نظرهای عمیق در این باره میان ارگ و سایر ارکان نظام و بدنه جامعه و بروز خشم و انزجار عمومی نسبت به جنایت های هولناک تروریست های طالبان و افزایش مواضع انتقادی در خصوص سودمندی و ثمربخشی صلح با گلبدین، کار او را در فراهم کردن یک اجماع نظر عمومی در سطح همه ارکان نظام و اقوام جامعه، بسیار سخت کرده است.
با این حساب، اگرچه آقای خلیلی از راه اندازی رایزنی های گسترده با همه اقشار و طیف های سیاسی، اجتماعی و مدنی به منظور مشارکت دادن همه در روند صلح، سخن گفته؛ اما بسیار بعید به نظر می رسد که شورای عالی صلح، در حال حاضر، از ظرفیت و توان ایجاد چنین همگرایی و اجماعی، برخوردار باشد.
به این ترتیب، راهبرد جدید شورای عالی صلح به رهبری خلیلی، تنها به وضع قواعد جدید برای یک بازی قدیمی، شبیه است، بدون آنکه نتیجه بازی تغییر کرده باشد.
عبدالمتین فرهمند-
خبرگزاری جمهور