یک عضو گروه تروریستی طالبان، با ارسال نامه ای تبلیغاتی به خبرگزاری جمهور، به شیعیان و هزاره ها، تاجیک ها و ازبک ها وعده انتقام داده و با اشاره به حمله تروریستی اخیر به مسجد الزهرا در غرب کابل، تهدید کرده است که این نوع حمله ها بر مراکز آموزشی، مذهبی و فرهنگی شیعیان، هزاره ها و سایر اقوام ادامه خواهد یافت.
این در حالی است که طالبان، پیشتر در موضعی رسمی هرگونه دست داشتن در حمله تروریستی بر مسلمانان روزه دار و نمازگزار در مسجد الزهرا را رد کرده بودند!
با این همه، نامه تبلیغاتی عضو طالبان به خبرگزاری جمهور، هیچ ارزشی فراتر از یک بیانیه سراسر نفرت و خشونت که از جانب یک گروه جنایتکار و بدنام تروریستی صادر شده، هیچ ارزش دیگری برای توجه ندارد.
تهدیدهای مطرح شده در این نامه هم چیزی از خشم و نفرت مردم نسبت به تروریزم و گروه های تکفیری و تروریستی، کم نخواهد کرد و از جانب دیگر، این متن مملو از نفرت و خشونت، چیز جدیدی درباره تصویر و تصوری که مردم از طالبان و تروریزم منسوب به این گروه دارند، اضافه نمی کند. مردم هم سالها است که با این زبان و ادبیات مسموم و نفرت انگیز آشنایی دارند. از گلبدین حکمتیار که اکنون در قامت یک «مصلح اجتماعی» عرض اندام کرده تا ملا عمر و... همواره این مردم مظلوم را تهدید کرده و در موارد فراوانی نیز تهدیدهای مسموم خود را بر علیه این مردم، سنگدلانه و بی رحمانه به کار بسته و جنایت و خشونت آفریده اند؛ اما حقیقتی که پس از غبار ناشی از جنایت و خشونت تروریست ها آشکار گشته، این بوده که این مردم، نه با تهدید و نه با ترور و تفرقه و کشتار و وحشت از پای نمی افتند و نمی شکنند؛ زیرا آنها از یک تاریخ، ستم و تبعیض و جنایت و حذف و کشتار و کوچ اجباری و کوچی گری و محرومیت سیستماتیک، عبور کرده و پایدارتر و مقاوم تر از همیشه، اکنون به جایی رسیده اند که بزرگترین مراکز فرهنگی و علمی و دانشگاهی و فراگیرترین جنبش های سیاسی و اجتماعی و مدنی را مدیریت و رهبری می کنند...
با این وجود، در این نامه، کدهای به ظاهر مبهمی وجود دارد که رمزگشایی از آنها، ما را به آبشخور تاریخی خشونت و نفرت و تروریزم مبتنی بر تبعیض و تصفیه قومی و مذهبی در گذشته تاریخی افغانستان، رهنمون می شود و نشان می دهد که ملا عمر، گلبدین و سایر عمال و ایادی تروریزم بین المللی که از گذشته تا امروز همواره بر طبل استفاده از بی رحمانه ترین و خشن ترین شیوه های انتقام بر علیه مردم افغانستان کوبیده اند، یک شبه متولد نشده اند و تنها مولود زمینه و زمانه ای که در آن به سر می برند، نیستند؛ بلکه ریشه های اصلی این تفکر سراسر نفرت و خشونت، از گذشته تاریخی افغانستان آب می خورد و در این زمینه، هیچ تفاوتی میان ملا عمر و گلبدین با عبدالرحمان خان وجود ندارد.
این همان چیزی است که در نامه تبلیغاتی عضو طالبان به خبرگزاری جمهور نیز به آن اشاره شده است. از این منظر، طالبان و سایر تروریست های همسو با این جریان، چه آنهایی که در قالب صلح با دولت، در صدد توسعه و توانمندسازی ایدئولوژي تاریخی مبتنی بر نفرت و خشونت و تبعیض و حذف و حاشیه نشینی سیستماتیک دیگران و غیریت سازی های تمامیتخواهانه در برابر سایر اقوام و مذاهب کشور هستند و چه کسانی که همانند طالبان و داعش و... با استفاده از شیوه های خشونت گرم و سخت، شبانه روز تلاش می کنند از این هدف شوم و مسموم، حمایت سخت افزاری کنند، هیچ تفاوتی با عبدالرحمان خان و نسل و نواده های او ندارند.
عضو طالبان در بخشی از نامه خود به خبرگزاری جمهور می گوید: «چرا بیانات امیر آهنین وطن (عبدالرحمان خان) را فراموش کرده اید که خطاب به شما گفته اند:
تا ترا دم مرا پسر یاد است
دوستی من و تو برباد است
در ادامه بلافاصله به قولی از ملا عمر اشاره می شود که گفته است: «اگر هزاره خر بارکش نمی بود و مثل الاغ بار ما را نمی برد، باید خودمان مثل الاغ کار می کردیم!»
نظیر همین زبان و ادبیات را در بیانیه های سالهای اخیر گلبدین حکمتیار، پیش از آنکه او به روند صلح دولت غنی بپیوندد نیز سراغ داریم.
گلبدین در سال ۹۲ خورشیدی در بخشی از پیامی که به مناسبت عید فطر صادر کرد، خطاب به هزاره ها و شیعیان گفته بود: «آنروز فراخواهد رسید که مردم مظلوم افغانستان برای احقاق حقوق غصب شده شان کمر ببندند و در آن زمان در هیچ گوشه کشور پناهگاهی برای خود نخواهند یافت. بعضی از آنها به ایران فرار خواهند کرد و ایران هم با آنها سلوک وحشیانه و بیرحمانه خواهد کرد.»
اینها بخشی از حقایق و مستندات نشانه شناسانه ای است که رد پا و آبشخور تاریخی تروریزم فرقه گرایی که دیروز حزب اسلامی گلبدین و امروز طالبان از آن نمایندگی می کنند را به خوبی آشکار می سازد و نشان می دهد که تروریزم از دولت رعب عبدالرحمانی تا امارات طالبانی چه مسیری را طی کرده و در این مسیر دور و دراز تا چه اندازه بزرگتر و خشن تر و خونین تر و خطرناکتر شده است.
در بخش دیگری از نامه تبلیغاتی عضو طالبان همچنین به آنچه اصطلاحاً «تروریست های درون نظام» خوانده می شود اشاره و تأکید شده که آنها مانع از پیگیری و تحقق اهداف و عملیات های خشن و خون بار تروریست های طالبان نخواهند شد: «ما نظر به شناخت و ارتباطی که با برادران و خواهران افغان مسلمان عقیده مند به اسلامیت و افغانیت در درون حکومت مسمای اسلامی داریم، عقیده راسخ داریم که برادران و خواهران معتقد به اسلامیت و افغانیت در قوای امنیتی ما نه تنها مانع ما نشده که با قوای مجاهد و خادم اسلامیت و افغانیت کمک و استطاعت خواهند نمود.»
تجارب تاریخی نشان می دهند که مردم افغانستان که بارها از معبرهای هولناک قتل عام و تصفیه قومی و تبعیض سیستماتیک و کوچ اجباری و کوچی گری و ترور و وحشت قبیله ای عبور کرده اند، امروز نیز در برابر طالبان تالی عبدالرحمان شکست نخواهند خورد؛ اما خیانت تروریست های درون نظام این ظرفیت را دارد که مانع از توقف تروریزم عبدالرحمان خانی و تالی آن طالبان بر علیه اقوام و مذاهب افغانستان شود.
حسین حیدری- ارسالی به خبرگزاری جمهور