چه چیزی اولویت امریکا را در سوریه تغییر داد؟

11 حمل 1396 ساعت 18:48

سقوط حلب، آخرین امیدهای محور به رهبری امریکا را نیز نقش بر آب کرد و ارتش سوریه و متحدانش را در شیب پیروزی های سریع و پی در پی میدانی قرار داد.




نماینده امریکا در سازمان ملل می گوید که امریکا دیگر حذف بشار اسد؛ رئیس جمهور سوریه از قدرت را یک اولویت نمی داند.
نیکی هیلی روز پنجشنبه گفت که "لزوما دیگر نمی توانیم آنطور که دولت قبلی بر اسد تمرکز داشت چنین کنیم."
در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، دولت امریکا می گفت بشار اسد باید قدرت را ترک کند و از تروریست های ضد سوری حمایت می کرد.
خانم هیلی گفت:"اولویت ما دیگر این نیست که بنشینیم و بر بیرون کردن اسد تمرکز کنیم."
او افزود:"اولویت ما واقعا تمرکز بر چگونگی به انجام رساندن کارهاست، اینکه باید با چه کسانی کار کنیم تا اوضاع برای مردم سوریه عوض شود."

رکس تیلرسون؛ وزیر خارجه امریکا هم روز پنجشنبه در جریان دیداری رسمی از ترکیه گفت که تصمیم گیری در مورد آینده آقای اسد در درازمدت "بر عهده مردم سوریه خواهد بود."
دونالد ترامپ قول داده است با ولادیمیر پوتین که از دولت بشار اسد حمایت می کند از نزدیک همکاری کند.
اما این وعده ترامپ لزوما ستون فقرات سیاست دولت کنونی امریکا در مورد سوریه را تشکیل نمی دهد؛ بلکه همان گونه که در خبرها نیز بازتاب یافته است، سیاست امریکا در سوریه از مدت ها پیش از روی کار آمدن دولت ترامپ تغییر کرده بود. محور اصلی این تغییر را نیز از اولویت خارج شدن ساقط کردن بشار اسد از قدرت تشکیل می داد.
به بیان روشن تر، امریکای به رهبری اوباما در اواخر حکومت او به این نتیجه رسیده بود که حذف بشار اسد از قدرت، نه عملی و امکان پذیر است و نه سودمند و ثمربخش.

اما چه چیزی در این میان، امریکا را «مجبور» به تغییر سیاست و جا به جایی اولویت هایش در مورد سوریه کرد؟
در این پرسش، آگاهانه از تعبیر «مجبور» استفاده می کنیم؛ زیرا اعتقاد داریم که امریکا به صورت ارادی، خودخواسته و داوطلبانه، حذف بشار اسد را از اولویت هایش در مورد سوریه، کنار نگذاشته است؛ بلکه عوامل خارجی دیگری ایالات متحده را وادار به این امر کرده است.

نخستین مسأله مهم در این زمینه، دخالت نظامی روسیه و تشکیل محور نظامی قدرتمند به رهبری مسکو در حمایت از دولت دمشق است.

وقتی روسیه پایگاه دریایی طرطوس در سواحل سوریه را توسعه داد و به دنبال آن، برای استفاده نامحدود و گسترده از پایگاه هوایی استراتژيک حمیمیم، مجوز رسمی دولت سوریه را دریافت کرد، روز به روز بر عمق و گستره روابط راهبردی دو کشور، افزوده شد.

حضور ایران، حزب الله و عراق نیز موجب اطمینان و قدرت بیشتر روسیه برای حضوری مؤثر و بلندمدت در سوریه شد.
در نتیجه سقوط هواپیمای جنگنده روسی از سوی ارتش ترکیه و واکنش تند و همه جانبه ای که مسکو نشان داد، روسیه به این بهانه، به حضور نظامی خود در سوریه با استقرار سامانه استراتژيک و فوق پیشرفته اس -۴۰۰ و گسیل کشتی های جنگی، زیردریایی های اتمی و ناوهای هواپیمابر به سمت سواحل سوریه، ابعاد تازه ای بخشید.

افزون بر اینها همکاری نظامی ایران و روسیه نیز در مورد سوریه روز به روز توسعه پیدا کرد تا آنجا که روس ها رسما استفاده از یک پایگاه هوایی ایران در شهر همدان و نیز شلیک موشک های کروز از سواحل دریای خزر به سمت اهدافی در سوریه را آغاز کردند.

به دنبال کودتای نظامی در ترکیه و متهم شدن امریکا به حمایت از سازمان دهندگان آن که با سابقه قبلی مبنی بر عدم اعتنای واشنگتن به درخواست های مکرر ترکیه در مورد سوریه هم همراه بود، آنکارا آشکارا به سمت مسکو، تغییر مسیر داد و این امر، روسیه و هم پیمانانش را به بازیگران اصلی بحران سوریه تبدیل کرد.

سقوط حلب، آخرین امیدهای محور به رهبری امریکا را نیز نقش بر آب کرد و ارتش سوریه و متحدانش را در شیب پیروزی های سریع و پی در پی میدانی قرار داد.

اینها تنها نمونه هایی از تحولات میدانی و سیاسی پیرامون بحران سوریه بود که همگی به زیان هژمونی امریکا و خواب هایی که ایالات متحده برای آينده سوریه و چه بسا «خاور میانه جدید» مورد نظر خود دیده بود، تمام شد.

در چنین وضعیتی نه اوباما و نه ترامپ هیچکدام نمی توانستند همچنان با سماجت بر سر برکناری بشار اسد از قدرت، میلیاردها دالر پول مالیات دهندگان امریکایی را در آتش نفت خاور میانه بسوزانند؛ زیرا استمرار این اولویت، مستقیما به معنای رویارویی امریکا و روسیه در سوریه است و این برای امریکایی که به تعبیر ترامپ، در ده ها سال گذشته در هیچ جنگی به پیروزی نرسیده و تنها در خاور میانه ۶ تریلیون دالر برای جنگ های شکست خورده اش هزینه کرده است، هرگز مقرون به صرفه نبود و نیست.
محمدرضا امینی- خبرگزاری جمهور


کد مطلب: 92840

آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/article/92840/

جمهور
  https://www.jomhornews.com