اگر فلسفه وجودی اسلام را از نقطه نظر اجتماع، متکی بر اخلاق گروهی و فردی بدانیم و اگر واقعاَ از این دین تلقی کاملاَ انسانمحورانه داشته باشیم؛ پس میتوانیم گاهی برخورد ستیزهجویانهی اسلامگرایان امروزی در رابطه به نوروز را غیر اخلاقی بدانیم. من این تعبیر را به دو دلیل میتوانم تثبیت کنم. نخست اینکه، همه باورمندند اسلام یک دین اخلاقمحور است و تقریباَ همه احکام اجتماعی این دین، گرایش به حقوق انسانی و ایجاد سهولت و راحتی در میان مردم دارد. تمامی احادیث و کار و کنش پیامبر اسلام اثبات کننده خاطرخواهی حضرت محمد نسبت به جامعهیی است که در آن زیست میکرده و این بسیار مهم است. پیامبری را که من میشناسم، در مدینهی آن زمان همه گروهای دینی و فرهنگی را در عمل، آزاد گذاشت و بعد با روشهای اخلاقی و انسانی خود توانست آنها را به اسلام جذب کند؛ نه اینکه همه را با زور به سوی خود کشانده باشد. دوم آنکه، ما در عصری زندگی میکنیم که دیگر علم و فرآوردههای دانش و تکنالوژی توانسته است جوابگوی بیشتر نیازهای انسان امروز باشد.
با توجه به سخنان آغازین، دیگر انسان امروز به آن آگاهی رسیده است که بداند چه چیز اخلاقی و خوب است و چه چیز بد. از سوی دیگر، علمای اسلامی هنوز به ظرفیتی دست نیافته اند که بتوانند دادههای شریعت دین را مطابق ضرورت زمان تأویل و تفسیر بجا و همه جانبه کنند؛ بناءاً چون جشن نوروز(ر.ک: نوروز و نقش آن در اصلاح سیاست منطقهیی) مغایرتی با اصول و حقوق انسان امروز ندارد؛ نباید جسارت تاختن بر آن را به خود داد.
یکی از دلایلی که اسلامگرایان در رابطه به نوروز به آن اتکا میکنند، بدون توجه به صبغه خوبی و برتریهای این جشن، میگویند این یک رسم بیگانه با اسلام و مسلمانان است، بدون توجه به این مهم که این جشن بخشی از هویت بزرگ فارسی زبانان در چهار کشور بوده و همچنین جشنی است که جهان به این داشته، افتخار میکند. این جشن به اعتبار زمانی، جغرافیایی و علمی، منطقیترین جشنی بوده که تا هنوز جهان بشری در خود دیده است.
علمای اسلامی در سراسر جهان تا هنوز تکلیف مسلمانان را در رابطه به نوروز روشن نکرده اند. اسلامگرایان نوروز آریایی را بیگانه و مغایر با اسلام می خوانند در حالی که روزانه سیلی از مفاهیم- به اصطلاح مدرن – از سوی غرب در کشورهای اسلامی سرازیر می شود؛ از جمله دموکراسی نوع غربی که بدون پالایش و بدون یکجاسازی با صبغههای ویژهی ممالک و جوامع اسلامی، در این کشورها از سوی رسانهها و نهادهای مدنی که معلوم است سیاست آنها را کیها ترسیم میکنند، تحمیل میشود. آن وقت اصلاَ مجتمعی از علمای اسلامی را کسی نمییابد که این نوع دموکراسی را به گونهی وجهی و کلی زیرسئوال برده باشد و یا بر آن شرطی گذاشته باشد. این را درک نمیکنند که همین دموکراسی آهسته آهسته نظام اجتماعی کشورهای اسلامی را در حال بدل کردن به نظامهای سکولار است؛ اما به نوروز که میرسند به کمال سهولت، میگویند: هرچه هست با اسلام بیگانه است. این جا پس آشکار است خوانشی را که اسلامگرایان رادیکال و روحانیان از اسلام و شرایط موجود جهان دارند، درست نیست.
البته اگر از حق نگذریم، بخشی از واکنشها و نوروزستیزی در جامعه افغانستان از سوی دشمنان جان و امنیت کشور ما سازماندهی میشود و نیز بخش بزرگ این حرکت از مدرسههای پاکستان سرچشمه میگیرد. کشورهای عربی نیز منابع اصلی این چنین جریانهای واکنشی میباشند. طالبان که غلامان پروپاقرص پاکستان، قطر، عربستان، امارات متحده عربی و غیره هستند، آن عده از علمای این کشور که با نوروز سر دشمنی دارند، را یکی از ابزارهای بسیار خوب میدانند و به سادگی نمیگذارند این ابزار استوار را از دست دهند.
آنها میدانند که دیگر جوانان این سرزمین به اهمیت و ارزش الگوهای بومی کشور خود پی برده اند و برای حفظ این ارزشها آرام نمینشینند؛ بناءاً طالبان از ابزاری که در دست دارند، سعی میکنند تا به جان جوانان این کشور چسپیده و ثبات نسبی فکری و اجتماعی افغانستان را نابود سازند و این به صورت قطع، برای اربابهای طالبان، کاری بس ستودنی و بزرگی خواهد بود.
از طرف دیگر، چیزی که در بحث نوروز بسیار مهم میباشد نحوهی برخورد حاکمان و اندیشمندان افغانستان با مردم و همچنین دشمنان این کشور است. رهبران سیاسی و پژوهشگران بزرگ و مطرح ما باید بیشتر از پیش در جهت شناساندن مسأله نوروز و ارزشهای مربوط به آن در میان جامعه سعی کنند؛ تا باشد در سمت و سوگیری افکار مردم نقش کلیدی ایفا کرده باشند.
حکومت باید در قسمت فرهنگسازی و بسترسازی نوروز در میان ملت سرمایهگذاری کرده و با طبقه روحانیان جامعه نیز مشکلش را حل سازد. نکته دیگری که بسیار مهم است توجه جدی به شگردهای کاری دشمنان ملت افغانستان و در تحت کنترل داشتن آنها از سوی حکومت میباشد.
نوروز بزرگترین پتانسیل در راه خودشناسی و اتکا به هویت و ارزشهای بومی ما است. نوروز یکی از شاه کلیدهاییست که میتواند غرور از دست رفته مردم ما را برگرداند.
نوروز هویتی است که هم اکنون در حال گسترانیدن دامن سبز و شکوهمند خویش در سراسر این جهان مدرن می باشد.
محمداسحاق ثاقبی-
خبرگزاری جمهور