عبداللهعبدالله؛ رییس اجرایی حکومت وحدت ملی، مشتری «House of Bijan»، گرانترین فروشگاه جهان در لس آنجلس است.
هاوسآف بیژن به افتخار مشتریان شناختهشده خود نام آنها را بر شیشه بیرونی فروشگاه با آب طلا حک کرده که نام آقای عبدالله هم در میان آنان است.
این در حالی است که داکترعبدالله در هفتم قوس سال ۱۳۹۴ با ثبت داراییهایش در اداره عالی مبارزه با فساد اداری، داراییاش را ۱۰ میلیون افغانی و ۷ هزار دالر اعلام کرده بود.
اداره عالی مبارزه با فساد اداری پس از ثبت داراییهای عبدالله نوشت: تمامی داراییهای داکتر عبدالله به ارزش ۱۵۳۰۰۰ دالر محاسبه شده است. او همچنین ۷۰۰۰ دالر دیگر در حساب خود در بانک الفلاح شعبه کابل دارد.
از سوی دیگر، یک عضو مجلس نمایندگان مدعی شد که برای رئیس جمهور و رئیس اجرایی و معاونان شان روزانه پنج میلیون افغانی پول اوپراتیفی داده میشود.
اینهمه در حالی است که وزارت کار و امور اجتماعی، آمار جمعیت زیر خط فقر افغانستان را ۱۰ میلیون نفر اعلام کرد.
این سه خبر در کنار همدیگر، یک نمایه را تشکیل می دهند؛ نمایه ای غم انگیز از مصیبت عظیمی که در زیر پوست سیاست و جامعه در افغانستان جریان دارد.
بحث فقط بر سر لباس های گرانقیمت داکتر عبدالله هم نیست. مبادا او تصور کند که جنگ بر سر لحاف ملا است!
بحث این است که داکتر عبدالله هم در کنار اشرف غنی، حنیف اتمر، احمدضیا مسعود و چند نفر دیگر، از زمره کسانی است که در کشوری با ۱۰ میلیون فقیر زیر خط فقر، امتیازهای میلیونی دریافت می کند و لباسهای گرانقیمت و جامه های اشرافی می پوشد.
این یعنی اوج فاجعه. این یعنی اینکه سهم ما از زندگی در کشوری با ۱۰ میلیون فقیر و دولتمردانی که خرج روزانه شان شاید برابر با کل هزینه یک عمر زندگی ما در این کره خاکی باشد، هیچ است!
این یعنی اینکه ثبت دارایی های مقامات و مبارزه با فساد و دغدغه مبارزه با فقر و گرسنگی و تامین معیشت مردم و برقراری عدالت و مبارزه با ستم و دادخواهی از مظلومان و ستمدیدگان و... همه دروغ و فریب است.
چنین نتیجه ای بسیار ناامیدکننده و دردناک است.
شاید آقای عبدالله و دیگرانی که روزانه امتیازهای میلیونی دریافت می کنند، ادعا کنند که آنچه برای لباس و هزینه های جانبی زندگی، هزینه می کنند، تماماً از ثروت شخصی خودشان است و در این میان، چیزی از حکومت و مردم و بیت المال و از سهم مستقیم آن ده میلیون انسان زیر خط فقر نیست؛ اما حتی اگر بیت معروف «زیر نباریده از آسمان به سرش/ یا خودش دزد بوده یا پدرش» را نادیده بگیریم، هم آنها و هم هر انسان عاقل و آزاده ای می دانند که این، هرگز توجیه درستی نیست؛ زیرا آقای عبدالله و اشرف غنی و اتمر و مسعود و امثال آنها، حاکمان و کارگزاران این مملکت فلاکت زده و فقیرند.
آنها حتی اگر داشته باشند، محق نیستند که میلیون ها دالر را صرف خریدهای غیر متعارف از گرانترین فروشگاههای جهان کنند؛ حتی اگر این امر، حکاکی نام آنها با آب طلا را به همراه داشته باشد!
روشن نیست که آقای عبدالله با انتشار این خبر که نام او هم در کنار کسانی مانند ولادیمیر پوتین و باراک اوباما و جان کری و شاهزاده ولید بن طلال و دهها هنرپیشه سینما و تاجر و ... در فهرست مشتریان مهم و ثابت گرانترین فروشگاه جهان، طلاکاری شده است، چه احساسی پیدا کرده است؛ اما می توان حدس زد کسی که با خاطری آسوده و وجدانی آرام و مطمئن، طرحهای منحصر بفرد مد و لباس را خریداری می کند، لباس "برند" می پوشد و نامش در میان مشتریان دائمی چنین فروشگاه با نام و نشانی است، حتما با شنیدن این خبر، احساس افتخار و سربلندی کرده است!
این حس برای کسانی مانند پوتین، اوباما، کری و حتی ولید بن طلال و هنرپیشه ها شاید قابل درک باشد؛ اما آیا برای کسی که رهبر ۱۰ میلیون گرسنه و بیکار و بی سرپرست و بی خانمان و بی آینده و محروم از ابتدایی ترین امکانات زندگی است نیز مایه مباهات و سرافرازی است؟!
دقیقا همین پرسش در برابر کسانی قرار دارد که روزانه پنج میلیون افغانی پول اوپراتیفی دریافت می کنند...
نرگس اعتماد-
خبرگزاری جمهور