کابل از روز چهارشنبه میزبان چهارمین نشست ۲۰ کشور جنگزده موسوم به علاوه G۷ است.
در این نشست قرار است کشورهای شرکت کننده درباره چالشها، مبارزه با فقر و بحران در کشورهای جنگ زده باهم تبادل نظر کنند.
اشرف غنی، در مراسم آغاز به کار این نشست با تاکید بر آوردن اصلاحات و مبارزه با فساد، گفت که گروه جی هفت یکی از راههایی است که این کشورها میتوانند از تجربیات همدیگر استفاده کنند.
او در این مراسم گفت که بر اساس تجارب، صلح و ثبات جهانی، در تقویت و ثبات حکومتهای ضعیف و توسعه نیافته جهان نهفته است.
او همکاری و حمایت از کشورهای بحرانزده را برای حمایت از صلح و ثبات جهانی مهم دانست.
صلاحالدین ربانی؛ وزیر خارجه نیز در این مراسم گفت که افغانستان در ۱۵ سال گذشته پیشرفتهای زیادی داشته؛ اما تاکنون به اهدافی که انتظار داشت نرسیده است.
این گروه در سال ۲۰۱۰ میلادی از سوی ۷ کشور بحرانزده به شمول افغانستان در تیمور شرقی تاسیس شد و اکنون اعضای آن به ۲۰ کشور افزایش یافته است.
برگزاری این نشست در کابل صرفنظر از اینکه چه دستاورد ملموس و عملی برای افغانستان در پی خواهد داشت، یک اهمیت نمادین نیز دارد و آن اینکه کابل از یک منظر، هنوز نماد پایتخت کشورهای جنگ زده است؛ شهری که همزمان با آنکه مورد توجه اغلب کشورهای جهان است؛ اما همچنان با مدل قرون وسطایی اداره می شود. کمترین نشان از توسعه به معنای امروزی کلمه در آن وجود ندارد. مفهوم شهر در مورد کابل، صادق نیست. بیشتر به کلاندهی مانند است که بر پایه سنتی ترین سیستم های مدیریت، روزگار می گذراند. در کابل نه از سیستم مدرن و روزآمد حمل و نقل شهری خبری است و نه حتی از سیستم کانالیزاسیون آب و فاضلاب شهری، نشانه های ترافیکی، نظم و قانون و اداره و انضباط شهری و...
برق هم در برخی از مناطق شهر، هنوز به صورت جیره بندی شده و از طریق کیبلکشی های به جا مانده از سال های پیش، توزیع می شود. عدالتی در این زمینه در کار نیست. طالبان می توانند با انهدام یکی از پایه های برق در یک نقطه از کشور، سراسر پایتخت را به خاموشی گورستانی فرو برند. با این حال، برق وزرا و وکلا و مقام های ارشد دولتی مانند دربار سلاطین و پادشاهان پیشین، همچنان برقرار است، بی آنکه کمترین هزینه ای به اداره برق شهر، پرداخت کنند.
شهروندان بدترین و آلوده ترین هوای ممکن را در شهری مزدحم که بر اساس یک آمار تقریبی، نزدیک به شش میلیون نفر را در خود جای داده است، تنفس می کنند، بی آنکه کسی کمترین مسؤولیتی در قبال آن احساس کند.
شهرداری کابل که علی القاعده، مسؤول تامین نیازهای شهر و تبدیل آن به جایی برای زندگی و احیای سرزندگی و نشاط دیرین و دیروز آن است، تمام وظیفه خود را ظاهرا در برگزاری کنفرانس های بی دستاورد، تعریف می کند. فساد نام دوم شهرداری کابل و نهادهای ذیربط است. حتی اگر در زمینه فساد مالی و اداری، غصب زمین و سوء مدیریت در شهرداری کابل، هیچ مدرکی وجود نداشته باشد یک نگاه اجمالی به آنچه در کابل و کوچه های پایتخت می گذرد آشکارا نشانگر آن است که یا این شهر، شهردار ندارد، یا مردم آن، آیین شهروندی نمی دانند و یا مقامات با آیین شهریاری آشنایی ندارند و یا هم شاید هرسه مورد درست است و در نتیجه آن، کابل به هرچیزی می تواند شباهت داشته باشد به جز پایتختی مدرن و امروزی.
علاوه بر اینها آثار زخم های ناشی از گلوله باری روزگار جنگ، همچنان بر در و دیوار کابل، خودنمایی می کند.
این است که کابل را همچنان به عنوان نماد پایتخت کشورهای جنگ زده حفظ کرده است.
به اینها می توان اضافه کرد وجود یک حکومت عمیقا آغشته به فساد، ضعیف و درگیر تنش های سخیف بر سر تقسیم کرسی های قدرت و امتیازات حکومتی میان قوم و حزب و گروه و تبار سران دولت.
با این نگاه، هیچ جایی بهتر از کابل، شایسته میزبانی از اجلاس G۷ نیست؛ صرف نظر از اینکه رهیافت های این اجلاس عملا می تواند به سلب این عنوان حزن انگیز از کابل رویاهای شاعران قدیم بیانجامد یانه.
نرگس اعتماد-
خبرگزاری جمهور