آنچه که میتواند به فرهنگِ زشتِ معاملهگری با سرنوشت مردم پایان ببخشد، ایستادگی جنبش ضدتقلب در خط دفاع از آرای پاک مردم و تنندادن شان به خواری و معاملهگری میباشد.
الهیات سیاسی، قدرت شبانی و معاملهگری
10 سرطان 1393 ساعت 17:31
آنچه که میتواند به فرهنگِ زشتِ معاملهگری با سرنوشت مردم پایان ببخشد، ایستادگی جنبش ضدتقلب در خط دفاع از آرای پاک مردم و تنندادن شان به خواری و معاملهگری میباشد.
در حالی که جنبش ملی ضدتقلب، هر روز بیشتر از پیش، به کامیابیهایی دست مییابد و پرده از رُخسارِ شرمسار گردانندگان انتخابات گوسفندی بر میدارد، اما در این میان، برخیها سخن از امکان معاملهگری رهبران اصلاحات و همگرایی گفته و فعالان جنبش ضدتقلب را به خونسردی و خاموشی فراخوانده و از احتمالِ انزوای شان سخن میگویند.
در اینکه رهبران اصلاحات و همگرایی اهل معامله هستند، هیچ شکی نیست. عبدالله عبدالله که امروزه رهبری تیم اصلاحات و همگرایی را به عهده دارد، پیشینهیی نیز در معامله دارد. او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ نیز نامزد بود، اما هنگامی که انتخابات به دور دوم رفت در یک معامله پشتپرده با ارگ و جامعه جهانی از رقابت کنار رفته و با وجود حمایت میلیونی، کرسی ریاست جمهوری را به حامد کرزی واگذار کرد.
اما آنچه که میتواند به فرهنگِ زشتِ معاملهگری با سرنوشت مردم پایان ببخشد، ایستادگی جنبش ضدتقلب در خط دفاع از آرای پاک مردم و تنندادن شان به خواری و معاملهگری میباشد.
واقعیت این است که رهبران سیاسی در سرزمینی دست به معامله میزنند که مردم رهبر را «شبان» بپندارند و خود را «رمه». در چنین سرزمینهایی، همه به «شبان» حق میدهند که با سرنوشتِ آنها معامله کرده و هرگونهیی که خواست قرارداد ببندد و فسخ کند و سرانجام اینکه «قدرت شبانی» ایجاد نماید. اما در سرزمینی که مردم به «فردیت» رسیده و به مقام «شهروندی» نایل شده باشند، امکان چنین معاملهگریها منتفی بوده و شهروندان نقش فعالِ درعقد و فسخ قراردادهای سیاسی و در تعیین سرنوشتِ شان خواهد داشت.
در کشور عزیزمان افغانستان از آنجایی که مردم رهبر را به عنوان «شبان» میشناسند، احتمالِ اینکه فرهنگِ معاملهگری بدین زودی پایان یابد خیلی منتفی به نظر میرسد.
الهیات سیاسی
کارل اشمیت، فیلسوف و نظریهپرداز معروف آلمانی، از چیزی به نام «الهیات سیاسی» یاد میکند. او بدین عقیدهاست که فرهنگ و مفاهیمِ سیاسی جوامع معمولاً متأثر از «الهیات دینی» آنها بوده و همخوان با باورهای دینی آنها در باره خدا، انسان و طبیعت میباشد. او بدین عقیده است که «تمام مفاهیم مهم نظریه مدرن دولت، مفاهیمی الهیاتی¬اند که عرفی شده¬اند».
اگر سخن اشمیت را بپذیریم، گفته میتوانیم که تصور رهبر به عنوان «شبان» و تصور مردم به عنوان «رمه» در افغانستان نیز ریشههای الهیاتی دارد.
اگرچه در سایر فرهنگهای شرقی از «خداوند» به گونه صریح به نام «شبان» یاد میشود. بهگونه نمونه، یکی از خدایان مصریها، خدای بزرگِ آنها، «رع» نام داشت.
اما در دین مبین اسلام با وجود آنکه از خداوند به نام «شبان» یاد نشده ولی از «شبان» تمجید و تحسین فراوانی صورت گرفته است. در حدیثی از پیامبر نقل میشود که گفته است: «الا کلکم راع، و کلکم مسوول عن رعیته». همه تان شبان هستید و همه تان مسوول رمههای تان میباشید.
همچنان در آموزههای اسلامی ما روایاتی وجود دارد که وانمود میکند پیامبران الهی، اغلباً پیش از بعثت، وظیفه «شبانی» داشتهاند.
بنابراین، گفته میتوانم تصور رهبر به عنوان «شبان» در میان مردم ما ریشه در همین موضوع دارد.
نگاه رمه به شبان
نگاه رمه نسبت به شبان، نگاه سپاسگزارانه و اطاعتگرایانه است. «رمه» همه چیز خود، از غذا و خوراک و امنیت گرفته تا حیاتش را مرهون «شبان» دانسته و هرگونه سرکشی از اوامر و دستورهای وی را ناسپاسگزاری تلقی میکند. یکی از سرودهای که در نیایش رع آمده است، نگاه «رمه» نسبت به «شبان» را چنین بازتاب میدهد: «ای رع که هنگامی که جملگی آدمیان بهخواب میروند تو بیدار و مراقبی، تو که آنچه را برای گله خوب است میجویی...».
و همچنان در یکی از ادعیه آشوریها شاه را چنین مخاطب قرار میدهند: «یار نامدار چراگاهها، ای تو که تیماردار زمینی و به آن روزی میرسانی، شبان هر فراوانی و نعمت».
قدرت شبانی
نگاه سپاسگزارانه و اطاعتگرایانه «رمه» نسبت به «شبان» باعث میگردد که « قدرت شبانی» در جامعه ایجاد گردیده
میشل فوکو، فیلسوف و نظریهپرداز فرانسوی، مهمترین ویژگیهای این گونه قدرت را در چند چیز خلاصه میکند:
۱ - قدرت شبانی، شکلی از قدرت است که هدف نهایی آن تضمین رستگاری افراد میباشد.
۲ - قدرت شبانی، صرفاً شکلی از قدرت نیست که تنها حکم براند؛ بل همچنین آماده است تا خود را برای زندگی و رستگاری رمه قربانی کند. بنابراین، این قدرت متمایز است از قدرت سلطنتی که خواهان قربانی شدنِ بخشی از اتباعاش به منظور نجات تاج و تخت است.
۳ - قدرتِ شبانی، شکلی از قدرت است که صرفاَ دغدغه کل جماعت را ندارد، بل دلنگرانِ هر فردِ خاص در طول تمام عمرش است.
معاملهگری
«قدرت شبانی» به دلیل آنکه خود را خیرخواه «رمه» میپندارد، به خود حق هر نوع معاملهگری را محفوظ میداند و آن را به نفع گله میداند. و مردم نیز به دلیلِ آنکه شبان را ناجی و قهرمان خود میپندارند، به معاملههای وی اعتراض نکرده و از وی حمایت میکند.
فرهنگ معاملهگری تا زمانی در یک جامعه وجود میداشته باشد که مردم خود را «رمه» فکر کنند. هر زمانی که نگرش مردم نسبت به خودشان تغییر خورد و به فردیت و شهروندی رسیدند، قدرت معاملهگری رهبران نیز کاهش یافته و آنها خود را در برابر مردم پاسخگو خواهند تلقی کرد.
در نظامهای دموکراتیک اگر جای معاملهگری را پاسخگویی گرفته است و جایگاه سخن و سخنگو، آن همه اهمیت دارد، به دلیل حضور شهروند است؛ شهروند فعالی که خود سرنوشت خود را رقم میزند.
اگرچه در کشور عزیزمان افغانستان هنوز مردم رهبران سیاسی را به عنوان «شبان» میشناسند، اما من همه امیدواریام به جنبش ضدتقلب است. جنبش ضدتقلب اگر بتواند ایستادگی کند و صادقانه در خط دفاع از آرای پاک مردم قرار بگیرد، هیچ کسی توانایی معاملهگری را نخواهند داشت.
عبدالشهید ثاقب- خبرگزاری جمهور
کد مطلب: 52294
آدرس مطلب: https://www.jomhornews.com/fa/article/52294/